در این مقاله با تکیه بر نظرات کارشناسان و مربیان سعی شده بایدها و نبایدهایی که می توانند روی زندگی شغلی آتی افراد در دوران 20 سالگی موثر باشند استخراج شود.
اگر در دهه 20 زندگی تان هستید، این سال ها برای اکثر شما فرصتی طلایی برای خودشناسی، ریسک های کم خطر و البته اشتباه کردن های تجربه ساز است. البته ممکن است بخواهید این سال ها را به شکلی دیگر و روی شغلتان سرمایه گذاری کنید.
در این مقاله با تکیه بر نظرات کارشناسان و مربیان سعی شده بایدها و نبایدهایی که می توانند روی زندگی شغلی آتی افراد در دوران 20 سالگی موثر باشند استخراج شود. بد نیست که مواردی که در این مطلب هستند را تا قبل از رسیدن به سی سالگی انجام دهید تا در مسیری مستقیم تر بتوانید به شرایطی پایدار و باثبات در دهه بعدی زندگی تان برسید.
شبکه سازی کنید.
1 تا جایی که می توانید در رخدادهای بیشتری شرکت کنید.
به گفته میشل پرایس (نویسنده) حضور شما در رخدادها، توقعی ناخودآگاه در جهت حمایت از افراد ایجاد می کند. در اغلب این وقایع، افراد زیادی هستند که می خواهند غریبه های باحالی که می بینند جذب کنند، با آنها در ارتباط باشند و یا پیشنهادهای شغلی به آنها بدهند. اما کلیدِ داشتن تمام این امتیازات، حضور و ملاقات چهره به چهره است. شما باید تا حد ممکن بتوانید ارتباطات خود در دنیای مجازی را به دنیای واقعی بکشانید. ارتباطات انسانی و شناخت افراد هنوز تا حد بسیار زیادی وابسته به ایجاد امکان ملاقات های حضوری است.
2 اهداف خود را در شبکه سازی مشخص کنید.
ریچارد تریگوئریو (مدیر فروش) می گوید: قبل از شرکت در یک رخداد، باید برای خودتان مشخص کنید که چرا می خواهید به آن همایش یا مراسم بروید. از خودتان بپرسید: ?آیا در آنجا افرادی که در حیطه کاری یا مد نظر من هستند ملاقات می کنم؟ آیا باید برای ملاقات شخصی خاص آنجا باشم؟? حتماً قبل از شرکت در رخدادها از این موارد مطمئن شوید.
3 کارت ویزیت را فراموش نکنید.
داشتن کارت ویزیتی که در کنار اطلاعات ارتباطی، تخصص یا حوزه کاری شما هم در آن ذکر شده باشد اهمیت دارد. شما نمی توانید به تک تک افراد حاضر در جلسه یا همایش یک نسخه از رزومه تان را بدهید. اما می توانید ارتباط تان را با آنها، تنها با یک کارت ویزیت حفظ کنید. تحویل یا تبادل کارت ویزیت می تواند در آینده به تحویل یا تبادل رزومه و حتی همکاری منجر شود.
اگر در حال حاضر کارت ویزیت ندارید بهتر است یک نمونه ساده شامل نام، آدرس ایمیل، شماره تماس و اطلاعات ارتباطی مهم دیگر از جمله سایت، بلاگ، حساب توئیتر و سایر موارد (مانند آدرس پروفایل لینکدین، صفحه وبی از نمایشگاه نمونه کارهای خود و ?) را در آن بگنجانید. هزینه چاپ یک کارت ویزیت هم چندان زیاد نمی شود. هزار عددش را می توانید با مبلغی زیر 50 هزارتومان سفارش دهید.
4 از اپلیکیشن های مدیریت تماس استفاده کنید.
ممکن است افراد مختلف را در محیط ها و شبکه های متفاوت بشناسید. با تعدادی از طریق ایمیل، با برخی در فیسبوک، برخی در لینکدین آشنایید و سایرین را در توئیتر و سایر شبکه های اجتماعی می شناسید. اما با استفاده از برخی اپلیکیشن ها می توانید به جای یک لیست از شماره ها و ایمیل ها و نام ها، تمامی پروفایل های افراد را در هم ادغام کنید تا مدیریت ارتباطات و شناسایی آنها برایتان ساده تر شود. اپلیکیشن های Rapportive یا Connect6º PeopleDiscovery برخی از این نمونه ها هستند.
5 شغل یا تخصص تان را هوشمندانه برای سایرین بیان کنید.
شما همیشه به دنبال راهی هستید که به سایرین بفهمانید شغل، تخصص یا حداقل علاقه تان چیست. در صورتی که این فرصت پیش آمد و از شما در این مورد سوال شد طوری پاسخ دهید که طرف مقابل را کنجکاو کنید. برای مثال اگر شما طراح وب هستید و بیشتر در حوزه طراحی رابط کاربری تخصص دارید، می توانید به جای اینکه بگویید: طراح رابط کاربری وبسایت هستم، بگویید: من با استفاده از نکاتی که در حوزه رابط کاربری می دانم، افراد را مشاوره می دهم که بتوانند طرح های ساده و قابل فهم برای کاربر نهایی طراحی کنند.
6 پیگیر باشید و پیگیر بودن تان را نشان دهید.
وقتی با افراد آشنا می شوید، سعی کنید در مواقع لزوم به بهترین شکل پیگیر آنها باشید. چه از طریق لینکدین، چه برقراری مکاتبات ایمیلی، چه تلفنی و چه حتی به بهانه یک ملاقات ساده در وقت نهار! به گفته تریگوئریو، عدم پیگیری به هیچ وجه شما را گزینه ای مناسب در همکاری های جدی نشان نمی دهد.
بیست و چندسالگی وقت شکار شغل ها است.
7 تا حد ممکن تصاویر بیخود خودتان در شبکه های اجتماعی را پاک کنید.
پارکر گایگر (مدیر) معتقد است کارفرماها علاقمند به تحقیق و بررسی در مورد افراد در شبکه های اجتماعی هستند. بنابراین داشتن یک چهره حرفه ای در توئیتر، اینستاگرام یا فیسبوک می تواند شما را بیشتر حرفه ای نشان دهد. معنی این حرف این است که اگر می خواهید در حوزه کاری خود فردی حرفه ای به چشم آیید، بهتر است تصاویری که شما را در وضعیت های نامناسب نشان می دهد را در شبکه های اجتماعی قرار ندهید. چنین مواردی ممکن است بدون اینکه هیچوقت متوجه هم شوید، تاثیر منفی بسیاری روی زندگی و پیشرفت شغلی شما بگذارند.
اگر نمی توانید یا نمی خواهید چنین موضعی داشته باشید، حداقل عکس های قدیمی را پاک کنید و روی تنظیمات حریم شخصی تان دقت بیشتری داشته باشید. اما به هر حال همیشه به یاد داشته باشید هر چیزی که در اینترنت قرار می دهید عملاً در اختیار همه قرار داده اید و ضمانتی وجود ندارد که یک روز آن عکس شما به دست همه نرسد.
8 رزومه خود را پر و پیمان کنید.
به گفته پارکر گایگر شما می توانید رزومه ای بسازید که سایر فعالیت های مثبت شما را نیز در خود بگنجاند. اما باید بدانید قراردادن مستقیم علایق و فعالیت های جانبی شما در رزومه تان جلوه چندان مثبتی در نمایش تجربیات شما نخواهد داشت. با این حال می توانید این جذابیت ها را به نوعی دیگر ایجاد کنید. برای مثال اگر تصویری از کارکردن تان در خانه روی لینکدین منتشر کرده اید، یا ویدئویی از شما که به عنوان مهمان یا کارشناس در برنامه ای تلویزیونی یا رادیویی حضور داشته اید در یوتوب منتشر شده، اصلا ایرادی ندارد که این لینک ها را به رزومه خود اضافه کنید.
9 با حوزه شغلی خود بازی کنید.
مت مکیوویکز (مدیر و موسس سایت Hired) پیشنهاد می کند که همزمان با تمرکز برای ورود به شرکتی که دوست دارید در آن کارکنید، سعی کنید با چند شرکت دیگر نیز مصاحبه شغلی ترتیب دهید.
این پیشنهاد از این جهت حائز توجه است که با مصاحبه های شغلی بیشتر شما از تعداد بیشتری از شرایط و مزایای کاری در شرکت های مختلف آگاه می شوید. بدین ترتیب ممکن است در کنار علاقه، فاکتورهایی همچون درآمد، امکانات و موقعیت های بیشتر و همچنین شرایط بهتر نصیبتان شود.
مهمترین مصاحبه ها را در بیست و چندسالگی انجام دهید.
10 با مصاحبه گر مهربان برخورد کنید.
بیشتر از آنکه در مصاحبه جسور باشد، بهتر است در صحبت با رئیس های آتی خود کمی مهربانانه و مودبانه رفتار کنید.
11 خود را برای پرسیدن سوالات آماده کنید.
کلید یک مصاحبه موفق و توفیق در گرفتن شغل، به مصاحبه گرفتنِ مصاحبه گر است. به هر حال شما خیلی کمتر از آنچه آنها می خواهند می دانید. بنابراین تا حد ممکن در مورد شرایط کار، محیط کار در شرکت و سایر موارد سوال کنید. به گفته میشل پرایس، سوالات خوب حتی می توانند میزان هوش شما را به مصاحبه گر نشان دهند.
12 استاد دست دادن باشید.
مهمترین نکته در خصوص دست دادن این است که نباید ضعیف و بی حرارت با کسی دست بدهید. خصوصاً اگر او مصاحبه گر شماست. کارن الیزاگا (مربی و نویسنده) معتقد است اهمیت این مساله را نباید دست کم بگیرید. دست دادن باید رسمی، محکم و چشم در چشم باشد.
بیست و چندسالگی زمان ماهر شدن است.
13 سعی کنید چیزی را بفروشید.
حتی اگر هیچگاه در موقعیت یک فروشنده تمام وقت نبوده اید، سعی کنید تا قبل از سی سالگی حداقل یک محصول یا خدمات را بفروشید. فروش یک چیز باعث می شود شما راه موفقیت را در حوزه ای که در آن مشغول کارید زودتر بشناسید.
14 در کلاس هایی که به بهبود توانایی های شما کمک می کنند شرکت کنید.
به گفته مایلو شاپیرو (نویسنده): شرکت در کلاس هایی که به توسعه توانایی های شنیداری، حل مسئله، مدیریت بحران و موارد مشابه در شما کمک می کنند، در پیشرفت شما موثرند.
15 آداب و رفتارهای مناسب غذاخوردن را بیاموزید.
اغلب ملاقات ها ممکن است در زمان نهار یا شام برگزار شوند. و دانستن اصول در این مواقع بسیار اهمیت دارد. به گفته الیزاگا، یادگیری مواردی مانند سفارش دادن و همچنین کار با قاشق و کارد و چنگال بسیار اهمیت دارد. یادگیری این اصول از استرس شما کم می کند و شما را مودب و آراسته نشان می دهد.
16 اگر HTML بلد نیستید، حتماً یادش بگیرید.
آرون بلک (استادیار مدیریت و تجارت در دانشگاه میسوری) میگوید: دانستن اینکه چگونه سایت های مختلف را مرور کنید، از توئیتر استفاده کنید، ایمیل بفرستید و ویدئو آپلود کنید این روزها چندان خاص به حساب نمی آید. البته نیازی نیست همه برنامه نویسی و طراحی سایت را بلد باشند، اما شما به سطح کافی از فهم برنامه نویسی و نحوه کارکرد وب نیازمندید که HTML ساده ترین و پایه ترین آن است.
17 در صورت امکان، سفری به خارج از کشور داشته باشید.
اگر موقعیتش را دارید اوقاتی را در خارج از کشور بگذرانید. حتی تحت لوای یک مسافرت شخصی یا تفریحی. چنین تجربه ای به شما دید خوبی از وضعیت کلی دنیا میدهد. در طول سفر شما به طرز شگفت انگیزی با واقعیت های دنیای بیرون از کشورتان آشنا می شوید و شاید هم موقعیت های شغلی جذابی در آنجا پیدا کنید.
18 وظایفی را که به آن معتقدید را قبول کنید.
به گفته پارکر گایگر، کار داوطلبانه برای کارفرماها معانی ای همچون صداقت و ارزش را تداعی می کند. البته بهتر است چنین کارهایی را در وهله اول جهت کمک به دیگران انجام دهید نه بخاطر ملاقات دیگران یا یک فاکتور خوب در رزومه.
19 روی خودتان سرمایه گذاری کنید.
شغل شما بزرگترین دارایی شماست، بنابراین سرمایه گذاری روی آن نیاز است. از هزینه کردن برای خرید کتاب های مرتبط با حوزه کاری خود، صرف غذا با افراد الهام بخش و موثر و ثبت نام در کلاس ها و دوره های مفید فروگذار نکنید.
بیست و چندسالگی وقت سیاست گذاری امور مرتبط با شغل است.
20 شایعات محیط کار را هدایت کنید.
سعی کنید در محیط کار، سخت کار کنید و همزمان کمتر در کنار موسسان یا مدیران شرکت دیده شوید. سیاست داشتن در محیط کار از الزامات جلوگیری از شایعات بی اساس است و تاثیر زیادی در آینده شغلی تان می گذارد.
21 به جوک های رئیس بخندید!
رؤسا دوست دارند مورد توجه کارکنان قرار گیرند. در کنار سیاست هایی که برای رفتار در محیط کار اعمال می کنید، باید این راه هم اضافه کنید که توجه به کارکنان و خصوصا رئیس تان می تواند تاثیر بسزایی روی بهبود توجه ها به خودتان شود. حتی به ?جوک های? رئیس تان هم بخندید.
22 دوستان سطح بالا برای خود پیدا کنید.
شاید دوستی با مدیران و افراد باتجربه در حوزه کاری تان کمی نشدنی و حتی ترسناک به نظر برسد. اما در واقع اینطور نیست. سعی کنید با آنها همراه باشید، غیرعادی به نظر نرسید، از آنها سوالات هوشمندانه بپرسید و هرگز از سوال پرسیدن و کمک گرفتن از آنها نترسید. چنین دوستانی می توانند مربیان خوبی برای شما باشند و حتی ممکن است به اسپانسرهای خوبی نیز تبدیل شوند.
23 مواقعی که سکوت لازم است را بشناسید.
اگر در جلسه ای حضور دارید، سعی کنید برای پرسیدن سوال، موقعیت مناسب را انتخاب کنید. در گفتگوها نیز مراقب زمانی که می خواهید حرفی بزنید باشید و بی مقدمه و بدون توجه به اینکه طرف مقابل در چه بخشی از حرفش است، صحبت را قطع نکنید.
24 موقعیت هایی که در آن بهتر عمل می کنید پیدا کنید.
ممکن است در موقعیت ها و مکان هایی که تصورش را هم نمی کنید خلاقیت هایی از شما سر بزند که شما را به سمت اهدافتان حرکت دهد. سعی کنید که این موقعیت های را بشناسید و از آنها در جهت بهبود قوای خلاقه خود بهره ببرید. بدین ترتیب امکان پیشرفت در موقعیت کاری تان نیز بیش از سایرین خواهد بود.
25 از گفتن خبرهای بد به رئیس نترسید، اما آنها را تعدیل کنید.
شاید پنهان شدن جهت پیشگیری از پیامدهای منفی یک عمل اشتباه، به نظر کار درستی باشد. اما مدیریت و ارتباط برقرار کردن با شرایط رمز موفقیت شغلی ست. اعمال رفتارهای صحیح با خبرهای خوب و بد، نشان از بلوغ فکری و قدرت تصمیم گیری صحیح شماست.
26 در کنار شغل ثابت تان یک کار جانبی هم داشته باشید.
ممکن است در برهه هایی از زندگی شغلی درگیر بیکاری شوید، به همین جهت یک کار موقت و جانبی در کنار شغل اصلی می تواند در مواقع بیکاری به شما در حرکت به سمت جلو کمک کند. حتی این کار جانبی می تواند یادگیری یک یا دو مهارت دیگر باشد که در آینده می توانند تاثیرگذار باشند.
بیست و چندسالگی زمان رسیدن به افزایش درآمد است.
26 در کنار شغل ثابت تان یک کار جانبی هم داشته باشید.
ممکن است در برهه هایی از زندگی شغلی درگیر بیکاری شوید، به همین جهت یک کار موقت و جانبی در کنار شغل اصلی می تواند در مواقع بیکاری به شما در حرکت به سمت جلو کمک کند. حتی این کار جانبی می تواند یادگیری یک یا دو مهارت دیگر باشد که در آینده می توانند تاثیرگذار باشند.
بیست و چندسالگی زمان رسیدن به افزایش درآمد است.
27 در خصوص میزان درآمد خود تحقیق کنید.
پیش از آنکه توقعی از میزان درآمد یا شغلی که می خواهید داشته باشید، بر روی آن تحقیق کنید تا خیلی کم یا حتی خیلی زیاد از چیزی که باید دریافتی نداشته باشید. بسیاری از شغل ها در اکثر حوزه ها حقوق های مشخصی دارند. در مورد سایر کارها هم می توانید از برخی دوستان نزدیک و آشنا به مسائل در این زمینه کمک بگیرید.
28 دفاع از کارتان را یاد بگیرید.
یکی از مهمترین چیزهایی که شما باید در زندگی شغلی تان یاد بگیرید دفاع از خودتان است. چیزی که هر بار به هنگام درخواست ترفیع، افزایش حقوق یا درخواست پیوستن به گروهی که روی پروژه ای حساس کار می کنند نیاز دارید. هر چه بیشتر در این زمینه تمرین کنید، چیزهایی که می خواهید را راحت تر به دست می آورید.
29 توانایی های خود را بفروشید.
اگر انتظار ترفیع یا افزایش حقوق دارید، باید لیاقت خود را به رئیس تان نشان دهید. چه بهتر که بتوانید با هنر و توانایی خود، حتی هزار تومان برای شرکت درآمد کسب کنید.
30 شغل و درآمد آینده تان را تصویر کنید و برای خود بنویسید.
هر روز تمرکز کردن روی رویاهای تان به شما کمک می کند که جذب خواسته تان شوید و به آن برسید. تصورِ رسیدن به اهداف به شدت تاثیرگذار است و برای افراد زیادی جواب داده است. مطمئنا شما هم می توانید از این مساله استفاده کنید.
موفق ترین مردم در هر جامعه آن هایی هستند که هنگام تصمیم گیری دورترین زمان را در نظر می گیرند "
این مطلب از یک تحقیق انجام شده در زمینه «حرکت رو به رشد اقتصادی» در آمریکا توسط دکتر ادوارد بان فیلد از دانشگاه هاروارد، در اواخر سال های دهه 1950 و اوایل دهه 1960، به دست آمد. وی پس از تحقیق در مورد بسیاری از عوامل موفقیت های مالی افراد در طول زندگیشان، به این نتیجه رسید که یکی از این عوامل نسبت به بقیه دارای اولویت است، او این عامل را «دید بلندمدت» نامید.
ادوارد بان فیلد به این نتیجه رسید که هر چه شخص از نظر اجتماعی بالاتر باشد، دید زمانی او بلندمدت تر است. برای مثال، افرادی که در بالاترین سطوح اجتماعی و اقتصادی قرار دارند، تصمیماتی می گیرند که ثمره آن ها تا سال ها و گاه حتی تا آخر عمرشان به دست نمی آید، در واقع آن ها درخت هایی را می کارند که هرگز در زیر سایه آن ها نمی نشینند. یک مثال بارز از این نوع اشخاص، کسانی هستند که سال ها از زندگیشان را درس می خوانند و در بیمارستان کار می کنند تا پزشک شوند. چنین افرادی زمان بسیار طولانی را صرف پایه گذاری آینده حرفه ای شان می کنند. بخشی از احترام ما به پزشکان که آن ها را از محترم ترین افراد می دانیم به همین دلیل است. ما از آن ها به خاطر زحماتی که در راه تحصیل حرفه ای بسیار حیاتی و مهم برای اجتماع متحمل شده اند تقدیر می کنیم چرا که می دانیم دید آن ها چقدر طولانی مدت بوده است.
افرادی که دید بلندمدت دارند، حاضر به تحمل مشقات زیادی قبل از رسیدن به موفقیت هستند. آن ها نتیجه انتخاب ها و تصمیماتشان را بر حسب این که در 5، 10، 15، یا حتی 20 سال آینده در چه موقعیتی خواهند بود در نظر می گیرند.
کسانی که در پایین ترین سطوح اجتماعی قرار دارند از کوتاه ترین دید زمانی برخوردارند. آن ها معمولاً روی مواردی که بازده سریع دارند تمرکز کرده و چنان عمل می کنند که عواقب منفی آن در بلندمدت تقریباً حتمی است. در پایین ترین سطوح معتادان و الکلی ها را می بینند، تمرکز آن ها روی تزریق یا لیوان بعدی است. دید زمانی آن ها اغلب کمتر از یک ساعت است.
از همان روزی که در مورد نتایج بلندمدت عملکردتان فکر کنید از نردبان سطوح اجتماعی و اقتصادی بالا خواهید رفت. به محض آن که بلندمدت فکر کنید و زندگی خود و اولویت آن را با در نظر گرفتن هدف ها و آرزوهای آینده تان تنظیم کنید، کیفیت تصمیمات زندگی و کسب و کار شما بهبود می یابد و بلافاصله در شرایط بهتری قرار می گیرید.
نتیجه اول: پاداش همراه با تاخیر کلید موفقیت مالی است
نقطه شروع برای داشتن دید بلندمدت کنترل و تسلط بر نفس، چشم پوشی از لذت های فوری و فدا کردن بعضی منافع کوتاه مدت برای رسیدن به پاداش های بلندمدت است. این نوع دیدگاه برای کسب هر نوع موفقیت مالی ضروری است.
نتیجه دوم: انضباط مهم ترین ویژگی فردی برای کسب موفقیت های بلندمدت است
سال ها قبل، آلبرت هوبارد انضباط را چنین تعریف کرد: «توانایی مجبور کردن خود به انجام کاری که باید انجام دهید، در زمانی که باید انجام دهید، چه بخواهید و چه نخواهید.»
هربرت گری، مدت 11 سال در مورد «عوامل مشترک موفقیت» تحقیق کرد. او هزاران فرد موفق را تحت مطالعه قرار داد و به این نتیجه رسید که «انسان های موفق مرتب کارهایی را انجام می دهند که افراد غیرموفق علاقه ای به انجام آن ها ندارند.»
اما این کارهایی که افراد ناموفق مایل به انجام آن ها نیستند کدامند؟ در حقیقت آن ها درست همان هایی هستند که افراد موفق هم به آن ها بی علاقه اند، کارهایی مانند زودتر بیدار شدن، سخت تر کار کردن و دیرتر خوابیدن، ولی افراد موفق به هر حال آن ها را انجام می دهند. اما چرا این کار را می کنند؟ چون آن ها بیشتر نتایج مطلوب را مدنظر می گیرند ولی افراد ناموفق به روش های مطلوب توجه می کنند.
افراد ناموفق فعالیت های تنش زدا را ترجیح می دهند، در حالی که افراد موفق فعالیت هایی را دنبال می کنند که در جهت رسیدن به هدف باشد. نشانه یک انسان موفق، انجام تلاش های لازم و ادامه آن تا نتیجه گیری نهایی است.
نتیجه سوم: ایثار در کوتاه مدت هزینه امنیت در بلندمدت است
اگر در برابر وسوسه انجام کارهای آسان و خوشایند مقاومت کنید و در عوض خودتان را مقید به انجام کارهایی کنید که سخت و ضروری هستند، خصوصیتی را در خود پرورش می دهید که عملاً زندگی بهتری را در آینده برای شما ضمانت می کند.
اگر مرتب به جای این که زمان و پولتان را صرف کارهای بیهوده ای مثل صحبت های بی ثمر و یا تماشای تلویزیون کنید، آن ها را در راه رشد و پرورش خودتان سرمایه گذاری کنید، آینده ای درخشان در انتظارتان خواهد بود.
مدیرانی که با سخت کوشی سعی می کنند تا سازمانشان بهترین شرایط ممکن را داشته باشد، دید بلندمدت دارند. تصمیمات آن ها آینده بلندمدت شرکتشان را تحت تاثیر قرار می دهد.
سخن آخر
در هر حوزه ای از زندگیتان دید بلندمدت داشته باشید، به خصوص در زمینه مالی و نیز در حوزه اقتصادی موقعیت شغلی تان. ببینید طی پنج سال آینده می خواهید در چه موقعیتی باشید و از همین امروز در راه رسیدن به آن قدم بگذارید.
همچنین مشخص کنید هنگام بازنشستگی می خواهید چقدر دارایی داشته باشید و بعد میزان درآمد لازم را تعیین کنید. برای رسیدن به این دارایی برنامه ریزی و اقدامات لازم را از امروز آغاز کنید.
روزنامه سرمایه
از ابتدا تا سال 1327
در این مطلب به بررسی اجمالی تبلیغات تجاری در ایران از ابتدا تا سال 1327 میپردازیم. کارشناسان معتقدند که تبلیغات تجاری بصورت حرفهای از سال 1325 در ایران شروع شد. اصولاً این دوره را دوره شروع تبلیغات تجاری در همه دنیا میدانند.
برخی از صاحبنظران نخستین وسایل آگهی رسانی در ایران را نصب تابلو و جارچیها بیان کردهاند و معتقدند استفاده از آگهی به ادوار باستانی بازمیگردد. پیشینه آگهی در تاریخ معاصر، نخست به صورت دیوارکوب و درج در نشریهها باب شد و سپس رواج پیدا کرد. دکتر محمدیان پیشینه آگهی در مطبوعات ایران را عهد ناصرالدین شاه قاجار میداند. بر این اساس نخستین آگهی که در مطبوعات عهد ناصری درج شد، به سفارش یک تاجر فرنگی به نام "موسیو روجیاری" است که در شماره ششم روزنامه وقایعاتفاقیه مندرج است. غیر از روزنامه ها و مجلات که تعداد آنها در این دوره به طرز روز افزون بالا میرفت، سینماها نیز از وسایلی بودند که باب قبول آگهی های بازرگانی را زودتر از وسایل دیگر باز کردند. به همین جهت یکی از قدیمی ترین مؤسسات تبلیغاتی که توسط آقای معزی تاسیس گردید و بعداً آقای حمزه نعمتی آن را ادامه داد، کار خود را به نام کانون آگهی زیبا از تهیه و نمایش اسلاید (شیشه سینمایی) آغاز نمود.
آقای عباس دررودی در شماره 24 مجله پیام فردا سیر تحولات تبلیغات تجاری در ایران را مورد بررسی قرار دادهاندکه در بخشی از این مطلب آمده است: از سال 1325 خورشیدی به بعد، گهگاه طرح های جالب آگهی روزنامه ها و مجلات چاپ می شد. این طرحها از طریق مؤسسات اروپایی و آمریکایی به دست شرکتهای بازرگانی واردکننده کالاهای خارجی در ایران می رسید و در ایران فقط متن آنها به فارسی برگردانیده میشد و در روزنامه ها چاپ می گردید. این قبیل کارهای تبلیغاتی را افرادی انجام میدادند که هنوز دفتری به نام مؤسسه تبلیغاتی نداشتند و در این زمان این قبیل فعالیتهای تبلیغاتی را ضمن حرفه خبرنگاری و روزنامه نویسی خود انجام می دادند، یکی از معروف ترین این افراد آقای اسحاق فنزی بود که بعداً یک دفتر تبیلغاتی به نام آژانس “هاواس” تاسیس کرد. این دفتر بعدها به مؤسسه تبلیغاتی “فنزی” تغییر نام داد
تا سال 1327 تعداد مؤسسات تبلیغاتی شناخته شده جمعاً 5 مؤسسه بود که به نامهای مؤسسه تبلیغاتی زیبا، هاواس (فنزی)، شرقی، ستاره و بالاخره مؤسسه “وگا” فعالیت میکردند. میتوان گفت فعالیتهای تبلیغاتی در ایران را این 5 مؤسسه به تدریج پایهگذاری کردند. یکی دیگر از سازمانهای اولیه تبلیغات تجاری مؤسسه موسوم به "م. شریفی" بود که از خیابان فردوسی کار خود را آغاز نمود. آقای شریفی در سرنامه خود جمله معروف "مارک تواین" را نقل کرده بود که میگوید: “کالای معرفی نشده همچون قاطر است که نه به سلف خود میتواند افتخار کند و نه به خلف خود”. همچنین این سازمان تبلیغاتی اولین سازمانی است که در سرنامه خود امور و خدماتی را که متقبل و عهدهدار میگردیده را ذکر نموده است.
سالهای 1327 تا 1334
در قسمت اول مهمترین رویدادهای تبلیغات تجاری ایران را تا پیش از سال 1327 مورد بررسی قرار گرفت در این قسمت به مرور مهمترین وقایع تبلیغات تجاری بین سالهای 1327 تا 1334 میپردازیم.
پیشرفت های حرفه تبلیغات در این دوره شش ساله بی نهایت ناچیز بود و بیلان این پیشرفت به شرح زیر عنوان شده است:
تهیه اسلاید و نمایش آن که خصوصاً در سینماها اوج گرفت. در طرحهای اسلاید که در ابتدا فقط متن تبلیغاتی را تشکیل می داد تصاویر ساده نیز وارد شد. نقاش های مؤسسات تبلیغاتی طرح اسلاید را روی کاغذ سفید با مرکب نقاشی میکردند و عکاسخانهای که در خیابان سپه نزدیک چهارراه حسن آباد قرار داشت این طرحها را روی شیشههای مربع به سایز 6×6 سانتیمتر چاپ میکرد و چنانچه مشتری اسلاید رنگی سفارش میداد پس از چاپ طرح روی شیشه، نقاش مؤسسه تبلیغاتی شروع به رنگ آمیزی میکرد. این شیشه در محل نمایش اسلاید که جداگانه در اطاق نمایش سینما نصب شده بود قرار میگرفت و قبل از شروع فیلم سینمایی روی پرده سینما منعکس می شد. در این دوره جز این تکنیک ساده تکنیک دیگری معمول نبود.
از سال 1332 تا مدتها بعد تنها تغییری که در نمایش اسلایدهای سینمایی به چشم میخورد، ناطق کردن نمایش اسلایدها بود. بدین ترتیب که گفتاری بین 15 تا 20 ثانیه برای هر اسلاید روی نوار ضبط میگردید و متصدی نمایش همزمان با پخش گفتار هر اسلاید، نمایش همان اسلاید را نیز شروع میکرد.
طرح های تبلیغاتی در روزنامه ها و مجلات
در فاصله بین سالهای 1327 تا 1334 تغییرات قابل توجهی در طرحهای تبلیغاتی و در نشریات صورت گرفت. در این فاصله شرکتهای وارداتی بزرگی شروع به کار کردند و شرکتهای مختلط ایرانی و اروپایی و آمریکایی در تهران یکی پس از دیگری تاسیس شدند. فرودگاه مهرآباد دارای تجهیزات مخصوص یک فرودگاه بینالمللی شد و شرکتهای بزرگ هواپیمایی فعالیتهای پرواز از فراز ایران و استفاده از فرودگاه مهرآباد را آغاز نمودند و همزمان برای جلب مسافرین ایرانی تبلیغات وسیعی را اجرا کردند.
در این دوره هنوز فعالیتهای تولیدی چندان رونق نیافته بود و واردات، حرفه اصلی بازرگانان ایرانی را تشکیل میداد. شرکتهای تولیدکننده خارجی برای تصاحب بازار ایران بودجههای قابل ملاحظهای را مستقیماً از طریق مؤسسات تبلیغاتی بین المللی یا توسط نمایندههای محلی صرف تبلیغات میکردند، تبلیغات تجاری در این دوره رنگ خارجی داشت و جز در چند مورد محدود هیچ فکر و طرح ملی و ایرانی دیده نمیشد. بدین جهت حرفه تبلیغات حرفهای آسان و بدون نیاز به اطلاعات فنی لازم بود. هرکس میتوانست با در دست داشتن یک یا چند آگهی دهنده، مؤسسه تبلیغاتی دایر کند و نیز میتوانست از دستمزدی که بطور کارمزد و به آسانی به دست میآورد به این حرفه توسعه دهد.
در این دوره چند مؤسسه تبلیغاتی با سابقه که قبلاً به وجود آمده بودند توسعه یافتند و در حدود 50 مؤسسه تبلیغاتی جدید نیز پا به عرصه وجود گذاردند. همچنین در این دوران جراید بزرگتری رسانه تبلیغات قرار گرفتند و به از آنجاکه فیلمهای کوتاه مدت سیاه و سفید یا رنگی ممکن و با صرفه نبود و امکان خرج بودجههای بیشتر در سینماها وجود نداشت بدین جهت حدود 70 درصد بودجه طرحهای تبلیغاتی در جراید و بخصوص در روزنامههای اطلاعات و کیهان خرج میشد.
یکی از قدیمیترین آگهیهای ایران که با شعر و تصویر در جراید درج میشد مربوط بود به نوعی قرص مسکن به نام “حب دکتر راس” شعر مذکور چنین بود:
آدمی بودی که خوردی لوبیا لوبیا بود به دهانش زولبیابعد از آن درد دل و اشکم گرفت شکمش درد و دلش بلغم گرفتبه این ترتیب اشعار مختلف بیش از هر کشور دیگری در متون موسیقی و در آگهیهای بازرگانی ایران در آن روزگار جا گرفته بود و هر روز نقش تازهای را به عهده میگرفت.
بررسیهای تبلیغاتی در کشور
در فاصله بین سالهای 1327 تا 1334 چند بررسی تبلیغاتی نسبت به بازار ایران توسط تولیدکنندگان خارجی به عمل آمد و برای اولین بار ظرفیت بازار ایران در مورد لوازم بهداشتی و آرایشی تا حدودی با ارقام مشخص گردید. شرکتهای مختلط ایرانی و خارجی که در این دوره پایهگذاری شده بودند درصدد سرازیر کردن انواع لوازم آرایشی و پودرهای لباسشوئی ساخت خارج در بازار ایران بودند و اطلاع بر قدرت جذب بازار ایران مهمترین کاری بود که میبایست قبلاً انجام شود.
در این دوره روش مراجعه به فروشندگان برای جمعآوری آمار فروش، مراجعه به منازل، جمعآوری نشریات و خواستهای مصرفکنندگان رونق گرفت. در این راستا در شرکتهای بازرگانی دائره بررسی بازار در کنار دائره فروش تأسیس شد و شروع به فعالیت کرد. چند شرکت بازرگانی مهم کمکم شروع به تهیه آمار فروش و شناسنامه برای فروشگاههای تهران و مراکز استانها کردند و پایه یک مرکز فعال توزیع پخش محصول را پیریزی نمودند.
وسائل تبلیغاتی دیگر
در این دوره اطلاع بر اهمیت فروشگاهها و تأثیری که فروشندهها و فروشگاهها در ازدیاد فروش داشتند موجب شد که تهیه پلاکاردهای رنگی برای نصب در داخل فروشگاهها و مراکز عمومی و همچنین تهیه انواع وسائل ثابت تبلیغاتی برای نصب در ویترین مغازهها رونق گیرد. این قبیل وسایل اکثرأ در خارج از کشور تهیه میشد زیرا در ایران هنوز صنعت تهیه گراور رنگی و چاپ تکاملنیافته بود و شرکتهای تبلیغاتی از عهده تهیه کارهای جالب رنگی برنمیآمدند.
در این دوره تابلوهای فلزی کم و بیش تهیه میشد، از این تابلوها برای نصب در سردر مغازهها و روی دیوارها استفاده میشد، همچنین از نوع بزرگ تابلوها برای نصب در کنار جادهها استفاده میگردید و برای اولین بار تبلیغات به شکل همهجانبه پیریزی شد.
آثاری از تولد نوزادی که بعدها خیابانها را پر کرد بوجود آمد. این آثار تابلوهای نئون بود که در این دوره در شکل کاملاً ابتدائی خود دیده میشد، تنها یک یا دو کارخانه با تهیه تابلوهای نئون فعالیت خود را آغاز میکردند و میرفت که این وسیله جالب تبلیغاتی تدریجاً شکل گیرد و رشد کند.
شروع به تهیه کاتالوگ و بروشورهای تبلیغاتی نیز یکی دیگر از پدیدههای این دوره است. به خصوص واردکنندگان لوازم آرایشی ضمن کالاهای وارداتی تعداد زیادی کاتالوگ و بروشور نیز وارد ایران کردند که در ابتدا فقط آدرس واردکننده روی آن چاپ میشد، ولی بعدها متن بروشورها و کاتالوگها نیز به فارسی برگردانیده شد و به صورت یک وسیله کاملاً فارسی و قابل استفاده برای مصرفکنندگان ایرانی درآمد.
همچنین کاتالوگهای شرکتهای واردکننده اتومبیل از جمله مهمترین و نفیسترین کاتالوگها بودند و بروشورهای واردکنندگان لوازم آرایشی زیباترین نوع بروشورها را تشکیل میدادند.
امروزه جامعه بشری بیش از هر زمان دیگری با کمبود منابع و نیازهای متنوع مواجه است. مدیریت مجموعه مهارتها و دانستهها، برای استفاده بهینه از منابع محدود و تشخیص نیاز و رفع آن از طریق تبادل منابع، اهمیت بسزایی یافته است. به دنبال انقلاب دیجیتالی بار دیگر مفهوم و روشهای بازاریابی سراپا دگرگون خواهد شد و اصول تازهای بر همه جنبههای بازاریابی حکمفرما میشود. در دنیای جدید خرید و فروش به صورت خودکار و بسی راحتتر انجام میشود و شرکتها و کسب و کارهای گوناگون و نیز گروههای مشتری -برون سازمانی و درون سازمانی- در شبکههای بدون سیم به هم پیوند مییابند. به طور خلاصه بازرگانی به روش سنتی رفته رفته از صحنه جهان محو خواهد شد.
چهار سطح استفاده از اینترنت
_ سطح اول که سادهترین شکل حضور در اینترنت است، نمایش حضور نام دارد. در این حالت نوع ارتباط با مشتری فقط به صورت یکطرفه بوده، در حد ارائه برخی اطلاعات تعیین شده از طرف شرکت است.
_ در سطح دوم ارتباط بین مشتری و شرکت در سطح تعامل و رد و بدل کردن اطلاعات از طریق e-mail است.
_ در سطح سوم علاوه بر رد وبدل کردن اطلاعات، امکان تبادلات مالی بین مشتری و شرکت نیز، وجود دارد.
_ در سطح چهارم ماهیت محصولی که رد و بدل میشود نیز ماهیت الکترونیک پیدا میکند.
تعریف بازاریابی الکترونیک
بازاریابی الکترونیک تحت عنوان اداره ارتباط متقابل مشتری در یک محیط پیشرفته رسانهای به منظور کسب سود برای شخص یا سازمان تعریف شده است.
بنابراین بازاریابی الکترونیکی یک عملکرد مجزا که منحصرا” با فروش محصولات و خدمات ارتباط دارد نیست. بلکه فرآیندی مدیریتی است برای اداره کردن ارتباط ایجاد شده میان سازمان و مشتری.
عملکرد بازاریابی الکترونیک را می توان در سه بخش زیر دسته بندی کرد:
1- یکپارچگی: بازاریابی الکترونیک تمامی مراحل فروش توسط شرکت و همچنین فروش از طریق نمایندگیهای شرکت را به صورت یک فرآیند یکپارچه دربر میگیرد.
2- تعادل: بازاریابی الکترونیک میزان نیاز و خواسته مشتریان شرکت را با میزان تولید و ظرفیت ارائه خدمات توسط شرکت کنترل میکند.
3- واسطهگری: بازاریابی الکترونیک میان بخشهای مختلف شرکت از جمله بخشهای مالی و سرمایه گذاران خارجی نقش واسطه را ایفا میکند.
رابطه بازاریابی الکترونیک و کسب و کار الکترونیک
به طور خلاصه هرگونه خرید و فروش کالا و خدمات از اینترنت و هر آنچه مرتبط با آن است را تجارت الکترونیک گویند. از اینرو برخی بازاریابی الکترونیک را یکی از ابعاد کسب و کار الکترونیک میدانند و برخی دیگر بازاریابی الکترونیک را به عنوان یکی از شاخههای کسب و کار الکترونیک قلمداد میکنند. آنچه مسلم است پل ارتباطی بین بازاریابی و کسب و کار الکترونیک، فناوری اطلاعاتی (IT) است.
مزایای بازاریابی الکترونیک
برخی از مهمترین مزایای بازاریابی الکترونیک به شرح زیر است:
_ ایجاد فرصتهای تجاری جدید برای صنایع و بنگاههای بازرگانی.
_ افزایش ثبات دسترسی به بازارها ناشی از بکارگیری قواعد متحدالشکل درتمامی کشورهای عضو سازمانهای جهانی.
_ جلوگیری از اتلاف وقت و کاهش ترددهای بیمورد.
_ کمک به محیط زیست و مصرف بهینه منابع انرژی.
_ کاهش هزینههای تبلیغات و سربار و ایجاد رقابت در سطح بین المللی.
_ دسترسی سریع به اطلاعات.
_ حضور نداشتن واسطه و در نتیجه کاهش قیمتها.
_ ورود به بازارهای فرامنطقهای در جهت بازاریابی جهانی.
_ گسترش دامنه کسب و کار و به تبع آن افزایش فروش و درآمد.
_ پشتیبانی بهتر، سریعتر و موثرتر.
_ توان بازاریابی با در نظر گرفتن علایق مشتریان.
_ بازاریابی فرد به فرد ( تک به تک).
_ توان تبلیغاتی چند رسانهای.
_ افزایش توان ارتباطی با استفاده از وب سایت و …
_ امکان توسعه مناطق کمتر توسعه یافته و دسترسی آسان به منابع مناطق توسعه یافته.
_ افزایش میزان آگاهی و افزایش حق انتخاب مشتریان که به مشتریان امکان میدهد که در کمترین زمان، بهترین و مناسبترین انتخاب درخرید خود را داشته باشند.
چرخه بازاریابی الکترونیک
چرخه بازاریابی الکترونیک شامل چهار مرحله اصلی است. این مراحل عبارتند از:
1- تهیه و تدارک
2- ارتباط با مشتری
3- نقل و انتقال (تحویل محصول و دریافت وجه)
4- خدمات پس از فروش
عوامل موفقیت در بازاریابی الکترونیک
چهار عامل مهم در کسب موفقیت بازاریابی الکترونیک عبارتند از:
_ سود رسانی به مشتری.
_ توانایی در ارائه خدمات و اطلاعات مورد نیاز مشتری به صورت «برخط».
_ توانایی کنترل و هدایت وب سایت.
_ ایجاد یکپارچگی میان فعالیتهای بازاریابی الکترونیک با سایر فعالیتها.
به این ترتیب و بر اساس مطالب گفته شده، توسعه فعالیتهای بازاریابی در محیط برخط نه تنها امری مفید و شایسته است، بلکه در دنیای رقابتی جدید و بر اساس پارادایمهای نوظهور، امری است ضروری و اجتناب ناپذیر.
یکی از مهمترین غرایز موجود در انسان، مراقبت و حراست مـحـیـط اطـراف و دارایی هاست. هرکسی راهی ویژه برای این کـار دارد. ایـن راه هـر چـه کـه بـاشـد، هـدف نهایی این است که ببینید شما چه چیزهایی را از دیگران می پذیرید و چه چیزهایی را رد می کنید.
1- احتیاط
بـا این کـه جزء طبیعت انسان است که هنگام ملاقات افراد جــدید کمی بیمناک و هوشیار شود، اما باید مثل انسانها رفــتار کنیم. علت اینکه هم انسانها و هم حیوانات نسبت بـه مـحـیط پـیـرامون و دارایی های خود احساس مالکیت و مـراقبـــت دارند، این است که نیازها و خواسته های هر دو تمام ناشدنی است، چه بخواهیم این مسئله را قبول کنیم، یا نکنیم حقیقت دارد. تمدن نوین ابراز می کند که تنها راهی که می توانیم از طریق آن نیازهایمان را ارضاء کنیم این است که چیزی را با کسی قسمت نکنیم، چه شیء باشد و چه فرصت هایی که در زندگی برایمان پیش می آید.
با استفاده از تئوری فروید در رابطه با ضمیر انسان به این نتیجه می رسیم که برآورده کردن نیازهای شخصی امری کاملاً طبیعی است که مربوط به همان نفس جنسی یا شهوانی ما است. اما ما باید تصویر بزرگتر را هم ببینیم و دنبال چیز بهتر باشیم که همان فرانفس ما از دیدگاه فروید است. تصور خواهید کرد که این دو هدف کاملاً با هم متفاوت است، اما به واقع اینطور نیست. سوال اینجاست، چطور می توانید هم نیازهای خود و هم اطرافیانتان را برآورده کنید؟ به فطرت خود بازگردید.
2- وضوح
علیرغم فرصت واقعی، مسئله ی اصلی توانایی در دیدن تصویر بزرگ است. شما همیشه می توانید غذای خود را با تکیه بر چشمهایتان سفارش دهید، اما بهتر است غذایی را سفارش دهید که برطبق اشتها و میل شما باشد. این مسئله در کار و زندگی به طور کلی نیز مصداق دارد. به خاطر نامحدود بودن خواسته هایمان (نیازهای ما محدود است، خواسته هایمان نامحدود هستند)، همه نوع کاری را امتحان میکنیم. افرادی که چند شیفت کار می کنند یا کار قسمت های مختلف یک شرکت را برعهده می گیرند مثال هایی از این مسئله هستند. همین روشن می کند که چرا بعضی از افراد با استعداد وقت خود را صرف کرده و از نردبان ترقی بالا می روند.
3- وحدت
خیلی از ما برای انجام کار تا حد ممکن خودمان را به رنج و سختی می اندازیم. برای این کار ابتدا باید این مسئله را قبول کنیم که اگر حتی بخواهیم برای خود امپراطوری هم بسازیم، به تنهایی قادر نیستیم، و نیازمند یک تیم هستیم، آن هم از بهترین افراد.
4- اطمینان
بسیاری از انسانهای بزرگ در عرصه ی تجارت و کار شکست خوردند، چون نمیتوانستند کسانی را پیدا کنند که به آنها برای رسیدن به اهدافشان کمک کنند. پیشبرد هدف ها به تنهایی ممکن نیست.
در زندگی وصلت و پیوند نشانگر مشارکت است. در کار، شرکت ها و انجمن ها فقط مشارکت مسئله ی اساسی نیست، بلکه قرارداد است که یک نفر قدرت و نفوذ بیشتری دارد. رئیس و رهبر باید اطمینان کافی به زیر دستان داشته باشد و به آنها اجازه دهد که با او برای رسیدن به هدف ها گام بردارند.
5- ظرفیت
بیشتر از اطمینان، یکی از خصوصیات خوب رهبران و مدیران، داشتن ظرفیت این است که کنار باستند و بگذارند دیگران هم خود را نشان دهند. اگر رئیسی فکر کند که خودش توانایی بیشتری برای انجام کارها را دارد و از اینکه همواره مجبور است کناری بایستد و کار زیردستان را نظاره کند در عذاب باشد، نشان دهنده ی این است که ظرفیت ریاست ندارد.
6- صداقت
اگر می خواهید همکاران یا زیر دستانتان به شما وفادار و صادق باشند، باید شما هم از خود صداقت و صمیمیت نشان دهید. در مورد انتظاراتتان از آنها و کارهایی که میتوانید در عوض برایشان انجام دهید کاملاً صادق باشید. این صداقت شماست که باعث میشود زیردستان هر کاری برایتان انجام دهند.
7- کلاس
کلاس در اینجا به معنای بالا بردن روحیه اطرافیانتان است. وقتی شما دیگران را ترغیب به بالا رفتن و ترقی می کنید، خواهید دید که همیشه انرژی که به آنها دادید را به یاد خواهند داشت و به شما برای پیشبرد هدفتان کمک میکنند.
8- جاذبه
اسکندر فردی پرجاذبه و یکی از مهمترین شخصیت های سکولار در طول تاریخ است که امپراطوری پرقدرت ایرانیان را شکست داد. او می دانست و معتقد بود که فقط با کمک سربازانش است که می تواند دنیا را تصاحب کند، اما چون برنامه نداشت شکست خورد.
9- شخصیت
شخصیت شما، انعکاسی از اطرافیان شما است. افرادی که کنار شما هستند باید افرادی وفادار باشند و به خاطر شما هرکاری انجام دهند. این را همیشه به یاد داشته باشید، بدون آنها شما هیچ چیز نیستید.