پیشبینی رفتارهای خرید مصرفکنندگان یک نیاز اساسی برای بازاریابان و فروشندگان است. با تعیین آن کامیاب خواهند شد و درصورت پیشبینی نادرست، ناکام. چگونه میتوان به این پیشبینی یعنی تعیین نوع رفتارهای خرید مصرفکنندگان دست یافت؟ دانش روانشناسی تا حدودی قادر است نوع رفتارهای خرید مصرفکنندگان را تعیین کند. بر پایه این دانش و با کسب آگاهی از نیازها و محرکهای درونی مصرفکنندگان، میتوان کالائی متناسب با نیازهای آنها تولید و به آنها عرضه کرد.
بهعلاوه کارگزاران تبلیغات با شناسائی و درک سبک و نحوه زندگی بیشتر مشتریان در بازار هدف و آگاهی از علایق و انگیزههای آنها در مراحل مختلف زندگی، قادر خواهند بود با طراحی و ایجاد تبلیغات متناسب با نیازها و خواستههای مصرفکنندگان به موفقیت بیشتری برای هدفهای از پیش تعیین شده و پیشبرد فروش دست یابند. این اثر متکی بر ” نظریه سلسله مراتبی نیازهای مازلو“ کوشیده است چارچوبی فراهم آورد تا بازاریابان در پرتو آن بتوانند رفتار خریدار یا نیازهای مشتری را پیشبینی کنند. بهعبارت دیگر با این نگرش، بازاریابان میدانند مشتری در جستوجوی چه نوع کالا یا کالاهائی است. چه کالائی برای او اهمیت کمتری دارد و چه کالاهائی آنچنان ارزشمندند که مشتری حاضر است بهای آن را با دل و جان بپردازد.
? تبلیغات، راهنمای برآوردن نیازهای بالفعل و بالقوه
تبلیغات شکلی از ارتباط است که در آن برقرار کننده ارتباط میتواند ماهیت پیام خود را کنترل کند و آن را به کمک اشخاص یا تمامی رسانههای موجود با کمترین هزینه منتقل کند. بدین رو دست درکاران امور تبلیغات قدرت قابل ملاحظهای برای تحتتا?ثیر قرار دادن مخاطبان خود دارند. قدرتی که میتوان از آن در جهت مثبت و برآوردن نیازهای انسانی استفاده کرد و هم میتوان از آن در جهت منفی و تحمیل خواسته خود به جامعه استفاده کرد. بدیهی است در رویه دوم، چنین نگرشی دیر یا زود با واکنش منفی از جانب مخاطبان روبهرو خواهد شد. طی چند سال گذشته میزان مصرف کالا بهطور چشمگیری افزایش یافته است. ما بهطور مداوم با آگهیهای مختلف تبلیغاتی بمباران شدهایم که کالاهای جدید یا بهتری را به ما معرفی میکنند و ما برای اینکه بهتر زندگی کنیم به آنها نیاز داریم. پرسش این است که ما بدوا به کالای مورد تبلیغ نیاز داشتهایم یا نه به آن نیازی نداشتیم و صرفاً تبلیغات انجام شده آن را به ما تحمیل کرده و یا اینکه تبلیغات این نیاز و خواسته را نسبت به آن کالا در ما ایجاد کرده است؟ آیا تبلیغات میتوان اینچنین نقش بهسزائی برای افزایش مصرف ایفا کند؟ از نظر فردی که تصور میکند تبلیغات حق دخالت و تغییر مسیر زندگی افراد را دارد و میتواند خواستههای خود را به مردم دیکته کند پاسخ این پرسش آری است. اما دست درکاران و افراد حرفهای در امور تبلیغاتی جور دیگری فکر میکنند؛ آنها میدانند که تبلیغات ممکن است بتواند اشکال مختلف نیازهای موجود افراد را ارضا کند ولی برای ایجاد نیازهای جدید کارآئی خارقالعادهای ندارد. تبلیغات در این نگاه، حداکثر قادر است به مشتریان آموزش دهد و به آنها اطلاعاتی دهد که برای اتخاذ تصمیم در هنگام خرید به آن نیاز دارند. تبلیغات در حقیقت مشتریان را راهنمائی میکند تا بتوانند از میان کالاهای مختلف موجود در بازار بهترین کالا را که هزینه کمتری دارد و در عین حال نیازهای مختلف آنها را هم برآورده میسازد، انتخاب کنند. نیاز چیست؟ نیازهای آدمی کدامند؟ در پاسخ به این دو پرسش از یک مدل روانشناسی یاد خواهد شد، این مدل همچنین قادر است پیشبینی کند آدمیان به تناسب چه نیازهائی، بهسوی چه کالاهائی گرایش مییابند؟ بهعبارت دیگر تا حدودی رفتار خرید مصرفکنندگان را میتوان برپایه این مدل پیشبینی کرد.
? مدل سلسله مراتب نیازهای انسان؛ پیشبینی کننده نوع رفتارهای خرید مصرفکنندگان
احساس محدودیت همان نیاز است. انسان دارای نیازهای پیچیدهای است. نیاز در فرد ایجاد محرک کرده و محرک باعث میشود فرد بهسمت هدفی برای ارضای نیاز خود حرکت کند و این منجر به ایجاد انگیزه در درون فرد میشود. نیاز یک احساس است اما محرک یا انگیزه حامل اقدام و عمل بوده و نیروئی زائیده و برخاسته از نیاز است. بنابراین همچنانکه پیشتر اشاره شد برای اینکه مشتریان انگیزه لازم را برای خرید محصول موردنظر داشته باشند باید به نیازهای آنها توجه و پاسخ مناسب داده شود و برای این منظور ضروریست که پیش از هر چیز با نیازهای مختلف مصرفکنندگان آشنائی داشته باشیم. آبراهام مازلو روانشناسی بود که درباره افراد موفق تحقیق و بررسی کرد. وی سلسله مراتب نیازهای انسان را شناسائی و آن را به پنج طبقه اصلی تقسیم کرد. بهعقیده مازلو بهمحض اینکه نیازهای مرحله اول انسان برآورده شود او را وارد مرحله دوم و سپس مرحله سوم و همینطور مراحل بعدی میشود. مطالعات مازلو همچنین نشان داد که افراد در سطوح پائین این سلسلهمراتب ممکن است به کارهای خشونتآمیز و ناشایستی نظیر دزدی، دروغگوئی و تقلب دست بزنند تا بتوانند نیازهای اولیه خود را برآورده ساخته و به سطح بعدی راه یابند. در ادامه بهطور خلاصه این مراحل و ارتباط آنها باکالاهای مختلف مورد نیاز مصرفکنندگان تشریح میشود.
? مرحله اول: نیازهای جسمانی (physiological needs) که جزو اصلی زندگی انسان هستند نظیر غذا، آب، سرپناه، هوا و خواب. افرادی که در این مرحله هستند احتمالاً پول زیادی ندارند و تا?مین غذا و سرپناه و اسباب و لوازم اولیه زندگی باید از اولویتهای اصلی آنها باشد. بنابراین آنها محصولات ارزانتری را خریداری خواهند کرد حتی اگر از کیفیت خیلی خوبی برخوردار نباشند. چرا که آنها قادر به خرید محصولاتی با کیفیت بهتر نیستند. این افراد به هر آنچه که منجر به صرفهجوئی در هزینه و پسانداز پول آنها شود، گرایش مییابند.
? مرحله دوم: نیاز به امنیت (Safty needs) نظیر احساس امنیت و آرامش خاطری که شما در خانه خود احساس میکنید، احساس امنیت مالی و یا داشتن روابط مطمئن با دوستان و اعضای خانواده. مصرفکنندگان در مرحله دوم نیاز دارند احساس کنند که در زمان حال و آینده در امنیت و آرامش خاطر خواهند بود. آنها تمایل به خرید محصولاتی خواهند داشت که به کمک آنها احساس آرامش و اطمینان بیشتری کنند مثل صندوقهای پسانداز و بازنشستگی، بیمه، نصب دزدگیر برای اتومبیل و منزل، کلاسهای آموزش دفاع شخصی، اسلحه، دوربینهای مداربسته و آیفونهای تصویری
نیما شادابمهر
کارشناس ارشد تحقیقات بازار و بازاریابی
ماهنامه عصر تبلیغات و بازاریابی