سفارش تبلیغ
صبا ویژن
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز


امروز با توجه به کارکردهای وسیع اینترنت، اهمیت تبلیغات اینترنتی بیش از گذشته نمود یافته است، به گونه‌ای که بسیاری از شرکت‌های بزرگ و برتر، با وجود تبلیغات در سایر رسانه‌ها از جمله رادیو، تلویزیون و مطبوعات، جایگاه ویژه‌ای را برای تبلیغات اینترنتی قائلند .
به طور کلی پنج قانون کلی برای موفقیت در تبلیغات اینترنتی حایز اهمیت است که گرچه هنوز در حال تغییرند، ولی ستون فقرات داستان تبلیغات در شبکهء جهانی اینترنت امروزی را تشکیل داده‌اند. این پنج قانون عبارتند از :
1- قانون خیابان بن‌بست
2- قانون دادوستد
3- قانون اعتماد
4- قانون کشش و ارسال
5- قانون بازار خالی .


در ادامه مختصرا به تشریح هر یک از این قوانین می‌پردازیم .
قانون خیابان بن‌بست
بر اساس این قانون، ساختن یک سایت در شبکهء جهانی اینترنت، مانند ساختن ویترین مغازه در یک خیابان بن‌بست است زیرا کسی از نشانی سایت‌ها به خودی خود خبر ندارد و باید بنا به علتی با نشانی سایت شما آشنا شود و به آن مراجعه کند، پس اگر می‌خواهید مشتری به سراغ شما بیاید، باید به دنبال دلیلی برای آمدن وی باشید .
این موضوع در مورد اینترنت اهمیتی دو چندان می‌یابد چرا که امروزه شبکه جهانی اینترنت مملو از سایت‌ها و وبلاگ‌هایی است که از سر تفنن و به صورت انباشته‌ای از سیاهی لشگر از سوی افراد حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای پدید آمده‌اند و در این میان احتمال دیده شدن سایت خاصی، بدون ایجاد تمهیدات مناسب در این راستا تقریبا ناممکن است .
از این رو اولین سوالی که قبل از ساختن سایت باید از خود بپرسید این است که چگونه مردم را علاقه‌مند به بازدید از این سایت کنید؟

قانون دادوستد
یکی از واژه‌های مهم فرهنگ اینترنت، کالاهای رایگان است. قانون دادوستد می‌گوید: «بازدیدکنندگان را با اهدای کالاهای رایگان جذب سایت خود کنید و سپس سعی کنید کالای دیگری را به آن‌ها بفروشید. این همان روشی است که در بسیاری از فروشگاه‌ها از آن استفاده می‌شود، مثلا می‌گویند: «شال گردن پشمی رایگان برای 50 نفر اولی که برای حراج یک روزه، در شب یلدا از مغازه ما دیدن کنند. آن‌ها اول مشتری را با کالاهای رایگان جذب می‌کنند و بعد سعی می‌کنند چیزی به آن‌ها بفروشند. استراتژی ساده این است: اول مردم را با دادن مقدار زیادی اطلاعات رایگان به سایت خود جذب کنید، بعد آن‌ها را از کالاها و خدمات خود آگاه کنید. این ریتم (دادوستد) را به خاطر بسپارید چرا که بسیار موثر است ولی برای فروش، شما باید به قانون سوم مسلط شوید .
قانون اعتماد
فرض کنیم کالاها یا خدمات شما به طور رقابتی قیمت‌گذاری شده‌اند و از کیفیت خوبی برخوردارند. بزرگ‌ترین سد راه شما برای فروش، عدم اعتماد مردم است. جلب اعتماد، روان‌کنندهء چرخ‌های کسب و کار اینترنتی است. بدون جلب اعتماد، گردش چرخ‌های کسب و کار شما با مشکل مواجه می‌شود. شهرت نشان تجاری (برند) یک فروشگاه، ناشی از صدها برداشت ذهنی مثبت است که توسط امواج تبلیغات پرهزینه، ساخته شده‌اند. این تبلیغات، اعتماد مردم به نشان تجاری را بالا می‌برند ولی اگر شما مالک یک کسب و کار کوچک هستید، مسلما هزینهء چنین تبلیغاتی را به سادگی نمی‌توانید تامین کنید. برای این منظور شما می‌توانید از سایت اینترنتی‌تان برای جلب اعتماد مشتریان خود کمک بگیرید. همان طور که می‌دانید، سایت‌های اینترنتی خیلی مورد اعتماد مردم قرار نمی‌‌گیرند، زیرا در مورد شخصیت حقیقی یا حقوقی‌شان ابهام وجود دارد. پس اولین کاری که باید بکنید این است که این ابهام را با دادن یک نشانی کامل و شماره تلفن موثق، برطرف کنید. اگر دفتر و یا فروشگاهی دارید، عکسی از آن را در سایت خود بگذارید و بهتر آن است که عکس‌هایی از خودتان یا کارکنانتان را نیز در سایت قرار دهید .
در این صورت مشتریان، شما را به جای موجودی ناشناخته که کسی نمی‌داند کجاست، به دید فردی واقعی می‌بینند .
شما می‌توانید اعتماد مشتریانتان را از طرق مختلف به دست آورید; با فروش محصولات با مارک‌های شناخته شده، با نشان دادن سیاست‌های تحویل و پس گرفتن محصولاتتان، با پیوستن به سازمان‌های شناخته شده ملی و یا با دادن برگهء پشتیبانی برای محصول خود .
شما اعتماد مشتریانتان را با نصب یک سیستم راهنمای مشتری‌پسند و بی‌واسطه و یک سرور امن برای معاملات توسط کارت‌های اعتباری به دست می‌آورید، همچنین می‌توانید اعتماد را با برقراری تماس‌های مجدد به دست آورید.هر گاه این اعتماد حاصل شد، فروش نتیجه‌می‌دهد .
قانون کشش و ارسال
چهارمین قانون تبلیغات وب این است که افراد را به وسیلهء محتوای جذاب به سایت خود بکشانید و سپس اطلاعات با کیفیت را به طور مداوم به نشانی پست‌الکترونیکی‌شان ارسال دارید. با انجام این کار، شما نام و نشانی اینترنتی خود را مکررا در گوش مخاطبان زمزمه می‌کنید و آن‌ها را مستعد به خاطر آوردن خود، در هنگام نیاز می‌کنید .
از آن‌جا که هزینهء جذب مشتری بسیار زیاد است، کسب و کارها نمی‌توانند بر پایه یک‌بار فروش دوام بیاورند; آن‌ها نیازمند بازگشت دوبارهء مشتریان راضی خود هستند و قانون کشش و ارسال، این ماموریت حیاتی را انجام می‌دهد .
در این استراتژی شما نیاز به فردی دارید که نامه‌های الکترونیکی را برای بازدیدکنندگان سایت ارسال کند .
قانون بازار خالی
کسب و کارهای بزرگ، سرمایه و نفوذ لازم برای به دست آوردن تمام بخش‌های بازار را دارند، اما کسب‌وکارهای کوچک برای موفق شدن باید به سراغ بازارهای خالی و یا بخش‌های خالی بازار بروند و آن‌ها را به بهترین نحو پر کنند.برای مثال، شرکت جاست‌بالز (www.justballs.com) یک بازار خالی در فروش لوازم ورزشی دید و به جای این که لقمهء بزرگ‌تر از دهانش بردارد و انواع و اقسام لوازم ورزشی را بفروشد، به دنبال لقمهء کوچک‌تر (توپ) رفت و بزرگ‌ترین فروشگاه توپ را در اینترنت ایجاد کرد که در آن انواع و اقسام توپ‌های ورزشی رشته‌های مختلف را ارایه می‌دهد. هدف آن‌ها از انجام این کار این بود که وقتی شما دربارهء توپ (از هر نوع آن) فکر می‌کنید به یاد این شرکت بیفتید .
شما نیز برای سایت خود هدف فروش منحصر به فرد تعیین کنید. کلید این نوع از بازاریابی هوشمندانه طبق قانون بازار خالی، تهیه یک برنامهء کسب و کار دقیق است که هدف فروش منحصر به فرد شما را تعریف کند. این هدف را باید بتوان به خوبی در یکی، دو جمله بیان کرد: وجه تمایز کسب و کار شما از دیگر رقبا چیست؟
قسمت‌های خالی بازار که شما به دنبال پر کردن آن‌ها هستید کجا بوده و شما چگونه قصد پر کردن آن‌ها را دارید؟
برای موفقیت در هر کسب و کاری شما باید هدف فروش منحصر به فردتان را دقیقا مشخص کنید. با یک هدف فروش منحصر به فرد است که می‌توانید موفق شوید و بدون یک هدف فروش خاص و ویژه، احتمال این که با اقبال روبه‌رو نشوید زیاد است .
شایان ذکر است که قوانین مذکور همگی از اهمیت یکسان برخوردارند. هر یک از این قوانین به تنهایی کارساز نیست بلکه، مجموعهء آن‌هاست که می‌تواند موفقیت شما را در ایجاد یک کسب و کار اینترنتی تضمین کند. در عصر اینترنت تلاش کنید تا قوانین بازی را بشناسید و آگاهانه وارد میدان رقابت شوید .

علیرضا پورمحمدی
برگرفته از: روزنامه سرمایه


  


آیا تا به حال به این موضوع ‌اندیشیده اید که بسته بندی، رنگ، رایحه،‌اندازه یا حتی صدای استفاده از محصول می تواند برانگیزاننده نوعی احساس در مشتری یا حتی مردم به طور عام باشد؛ انگیزه ای که در فروش کالا نقش اساسی ایفا می‌کند.

 دکتر رضا اکبری اصل طی مقاله ای با عنوان «نقش و جایگاه صدا در بازاریابی و فروش محصولات» این موضوع را با کالاها و خدمات فراوان تشریح کرده که در شماره پنجم فصلنامه توسعه مهندسی بازار منتشر شد .


او با تیزبینی این موضوع را از منظر صدا به صورت مطالعات موردی case study پیگیری کرده است. در مقاله وی نقش و جایگاه صدا در بازاریابی و فروش محصولات در می‌یابید تا چه ‌اندازه درک مشتریان می‌تواند با درک پژوهشگران بخش تحقیق و توسعه (R & D) شرکت‌ها متفاوت باشد. جالب است که مشتریان تعیین کننده‌اند و پژوهشگران در صورت عدم درک دقیق مشتریان باید پس از تحمل کوشش‌ها و هزینه‌های فراوان، تغییر مسیر دهند و باز هم پژوهش‌های دیگری را به راه‌ اندازند شاید نظر و درک مشتریان را تامین کنند .


مثال ساده این است:

پژوهشگران بخش تحقیق و توسعه (R & D) ، سال‌ها کوشش کردند تا جاروبرقی‌ های کم صدا تولید کنند . چون تصور می‌کردند جاروبرقی باید کار اصلی اش را انجام دهد و «صدا» نقشی جز مزاحمت برای گوش‌ها، نقشی برای تمیزی ندارد. عزم پژوهشگران بخش «تحقیق و توسعه» سال‌ها جزم شد تا توانستند جارو برقی ‌هایی «کم صدا» تولید کنند . پس از مسرت از این تولید، جارو برقی ‌هایی روانه بازار شد اما در عمل از سوی مشتریان با استقبال بسیار کم رو به رو شد .
پژوهشگران بخش «تحقیق و توسعه» در کمال تعجب پس از ماه‌ها پژوهش و تحقیقات بازار دریافتند: مصرف کنندگان فکر می‌کنند این صدای جارو برقی است که باعث مکش بیشتر جارو برقی می‌شود و در نهایت جارو برقی ‌های با صدای بلند بهتر تمیز می‌کنند .


به همین دلیل است که بارها و بارها از سوی صاحب نظران تاکید می‌شود «رفتار مصرف کنندگان» را باید نصب العین فعالیت‌های خود قرار دهند تا بتوانند دست به تولیدی بزنند که مورد توجه آنها قرار گیرد . در غیر این صورت باید تمامی تولید روانه انبارهایی شود که به مرور زمان جز خسارت برای آنها سودی نخواهد داشت. با همین قیاس آدامس‌هایی برای کودکان تولید کردند که «صدا » تولید می‌کرد. این آدامس‌ها را «آدامس ترقه ای» یا «چق چق» می‌گفتند. این تولید صدا در دهان مهم ترین عامل انگیزاننده بود که کودکان برای خرید آن والدین را به شدت تحت فشار قرار می دادند که مداوم و مکرر این کالا خریداری شود .

 

آنچه که در این مطلب تلاش می‌شود تا تبیین شود به کار گرفتن احساس و هیجان ناشی از مواجه شدن با محصولات مختلف است که غالباً مشتری از بیان آن در پرسشنامه‌های تحقیقاتی ناتوان است :

*بروز این ویژگی در محصولات موجب ایجاد تمایز در یک زمینه می‌شود .
شاید محصول لامپ بتواند مثال خوبی برای تفهیم موضوع باشد :

لامپ سفید یا بی رنگ: روشنایی و امنیت
لامپ رنگی: جشن و سرور
لامپ کوچک و قرمز: خواب و آسایش
لامپ کم مصرف: صرفه جویی
لامپ مدادی: فروشگاه‌ها، ویترین‌ها، خرید
لامپ با نور بنفش: پزشکی، بهداشتی و ...


مثال تکمیلی برای این منظور می‌تواند مقاله ای باشد که به تازگی تحت عنوان «حس و هیجان رمز موفقیت بازاریاب‌های المپیک» در وال استریت ژورنال به چاپ رسید. نویسنده مقاله مذکور اعلام می‌کند که مراسمی نظیر المپیک بدون شباهت به جام جهانی یا...، بهترین زمینه برای بیان احساسات است؛ عصبانی‌های متعجب، قهرمان‌های مبهوت، غرور، نا امیدی یا حتی برندگان ظاهراً بازنده که این آخری اشاره به دونده ای دارد که در دو ماراتن صدمه دید ولی با اینکه برندگان مسابقه به خط پایان رسیده بودند باز هم دست از تلاش برنداشت و به رغم چند ساعت تاخیر، نهایتاً خود را به خط پایان رسانید و به شدت مورد تشویق قرار گرفت .


بنابراین فکر می‌کنید بتوانید نوعی احساس خاص را با ابزارهای دسته بندی، رنگ، رایحه،‌اندازه و صدا به عنوان عامل تهییج به مشتریان خود انتقال دهید؟ برای نیل به چنین مقصودی بد نیست به موارد زیر توجه فرمایید :


1- به بخش بندی مشتریان خود با دقت و تامل بیندیشید .
بخش بندی خوب، رفتارها را به درستی منعکس می‌کند. به یاد داشته باشید حتی مشتریانی که به لحاظ جمعیت شناختی به یکدیگر شباهت دارند، می‌توانند در رفتار و اولویت بندی‌های خویش متفاوت باشند .


2- باید به شرایط مشتریان عمیقاً توجه کنید .
شرایطی که مشتری با محصول شما مواجه می‌شود، بسیار مهم است. در اذهان مشتریان چه می‌گذرد؟ مشتریان نگران و منتظر چه چیز هستند؟ آیا ممکن است فارغ از تمامی تلاش‌هایی که برای آنها انجام داده اید، از شما خرید کنند یا باز هم فعالیت دیگری را ترجیح می‌دهند؟


3- توجه داشته باشید احساسی را که برمی انگیزانید ناقض قواعد قانونی و حقوقی نباشد .
با همکارانتان در مورد حس ناشی از مواجه شدن با محصولی که عرضه می‌کنید، گفت وگو کنید تا نهایتاً تهییج کننده احساساتی باشید که برای آن برنامه ریزی کرده اید .


4- اجرا و کنترل
نمونه را روی نمایندگان بخش‌های مشتریان تجربه کنید و رفتار آنان را به دقت مشاهده کنید. توجه داشته باشید که مشاهده قطعاً رمز و کلید درک مشتریان است زیرا مشتریان نمی خواهند ، یا نمی‌توانند، به شما در مورد انگیزه عملکرد و رفتار خود توضیح دهند .
بنابراین آیا می‌توانید بگویید چه عوامل برانگیزاننده و تهییج کننده ای در محصولاتی وجود دارد که عرضه می‌کنید.

منبع :creativity.ir


  


چرا مردم خرید می کنند
84 درصد از کل فروش در آمریکا نتیجه تبلیغات شفاهی است. وقتی که فروش کالایی به شدت افزایش می یابد قسمت زیادی از این افزایش فروش مربوط به توصیه مشتریان کنونی به مشتریان آینده است مثلاً اگر فردی کالای شما را بخرد و از آن راضی باشد او آن را به همکاران، هم دوره ای ها، همکلاسی ها و خلاصه دوستان و آشنایان خود توصیه خواهد کرد.

 

و اگر از آن کالا راضی نباشد احتمالاً دیگران را از خرید کالای شما منصرف خواهد کرد.
به ده درصد برتر بپیوندید
برای اینکه در صنعت خود به 10% برتر (ازحیث) فروش بپیوندید باید مشتریانی داشته باشید که در هر موقعیت مانند فروشندگان شما عمل کنند. اعتبار میلیونی در فروش بسیار مهم است پس باید مشتریان شما راضی باشند تا هر جا که هستند درها را به سمت شما باز کنند.
دیگر هرگز پیش بینی نکنید
همه فروشندگان برتر به نقطه ای رسیدند که هیچگاه آن را پیش بینی نمی کردند. چون مشتریان بیش از انتظار آنها برایشان فروخته اند. وقتی که در زندگی شخصی و حرفه ای خود ثابت قدم هستید و به شعارهای خود پایبند هستید، آنگاه همانند قطعات یک پازل همه چیز کنار هم چیده می شود تا فروش شما افزایش یابد و به در آمدی دست پیدا خواهید کرد که هیچگاه منتظر آن نبوده اید.
در مورد اینکه که هستید صادق باشید
یک نکته مهم در مورد دیدگاه، ارزش ها و شعارهای شما به عنوان یک فروشنده یا صاحب یک کسب و کار وجود دارد: به خود فرصت کافی بدهید. کارهای زیادی هست که باید انجام دهید، عادت ها، اخلاق، دانش و توانایی های خود را باید تقویت کنید. اما همه اینها یک شبه انجام نمی شود. باید صبور باشید.
تا موفقیت پافشاری کنید
علت اینکه افرادی پیشرفت می کنند و روز به روز توانایی های بیشتری می آموزند این است که آنها در حرکت به سمت رویاها و اهداف خود ثابت قدم هستند. و مسیر را پله پله می پیمایند. آنها از خود انتظار ندارند یک شبه تبدیل به یک انسان فوق العاده شوند. این افراد وقتی به نتیجه مناسبی دست پیدا نمی کنند دلسرد نمی شوند. آنها فقط ادامه می دهند و ادامه می دهند. و کاری که شما باید انجام دهید همین است.
افکار خود را به عمل تبدیل کنید
هر گاه که افکار روشنی داشتید و دانستید که می خواهید چطور آدمی باشید، چه زندگی داشته باشید و چه شغل و حرفه ای می خواهید داشته باشید، آنگاه قدم اول را بردارید. در این صورت شما از فرد ایده آلی که می خواهید باشید یک توصیف دارید. (مثلاً می گویید من می خواهم موفق ترین مدیر فروش دنیا باشم.) خوب حال عمل کنید، شروع به کار کنید ولی این توصیف یا عبارت را در ذهن داشته باشید. به راههای متفاوتی فکر کنید که با بکارگیری آنها هم شخصیت خود و هم حرفه خود را ارتقاء دهید. این توصیف را همیشه به یاد داشته باشید و هر لحظه به خود بگویید اکنون چه کاری می توانم انجام دهم که به آن فرد ایده آل نزدیک شوم. پبژس از مدتی متوجه می شوید که تبدیل به انسانی پر تلاش و موفق شده اید که از زندگی و کار کردن خود لذت می برد و آنگاه است که نزدیک شدن موفقیت ها و فرصت ها را حس خواهید کرد.به خاطر داشته باشید، رفتار و عملکرد شما در برابر دیگران بیان می کند چه جور آدمی هستید. و اگر در این راه به اندازه کافی ثابت قدم باشید شخصیت شما به آن فرد ایده آلی که در رویا تصورش را داشتید نزدیکتر می شود
تمرین کنید
اول، با هر مشتری طوری رفتار کنید گویی او قرار است برای شما هماننند یک مبلغ تبلیغ کند. به خاطر داشته باشید هر کس در حدود 300 نفر دیگر را می شناسد. پس او یک مشتری با ارزش است.
دوم، رفتار خود را بررسی کنید سعی کنید هر بار از دفعه قبل در معامله با دیگران بهتر رفتار کنید. هر روز بهترین روش های ممکن را که می توانید بکار ببندید تا مطمئن شوید بهترین نتیجه را می گیرید.


  


اینترنت چگونه فعالیت های بازاریابی سنتی را تغییر می دهد و منافع و تهدیدات استفاده از اینترنت در استراتژی بازاریابی چیست ؟ بازاریابی الکترونیکی با روش های متفاوتی بازاریابی سنتی را تغییر می دهد. در بازاریابی الکترونیکی , شرکت می تواند اطلاعات زیادی درباره خریداران به دست آورد .

متقاضیان اینترنت با کارت اعتباری خرید خود را انجام می دهند و تعقیب کننده الکترونیکی می تواند مشتریان را از نظر اطلاعات غنی کند . در بازاریابی الکترونیکی , .امکانات زیادی برای مشتری شدن محصولات و پیام های عرضه شده به بازار وجود دارد
خریداران الکترونیکی , پول و زمان را درهنگام سفارش دادن پس انداز می کنند . دراین شیوه در صف انتظار ماندن وجود ندارد و خریداران الکترونیکی به راحتی می توانند خرید کنند .البته بازاریابی الکترونیکی محدودیت هایی نیز دارد . خریدار قبل از خرید کالا نمی تواند آن را بازرسی و لمس کند . ( اگر چه او می تواند در صورتی که از کالا رضایت نداشت , آن را باز گرداند) .خریدار باید منتظر باشد تا کالا به او تحویل داده شود.
زمانی که خریدار کالا را به طور طبیعی از مغازه خرید می کند , می تواند آن را درهمان روز انتخاب کند و یا مستقیما و چهره به چهره درباره مسایل کالا در مغازه صحبت کند , ولی این از طریق اینترنت امکان پذیر نیست , مگر از طریق اتاق گفت گو( Chat Room )هرچند که احتمالا ممکن است خریدار , چهره فروشنده را در مانیتور کامپیوتر خود ببیند .

آیا واقعیت دارد که اینترنت نقش رسانه های گروهی را در استراتژی های بازاریابی کاهش می دهد ؟ نقش رسانه های گروهی سنتی در آینده چه خواهد بود ؟
در دوران انفجارDotcomدر آمریکا رسانه های گروهی نقش شاخصی پیدا کردندDotcomها به خاطر ساختن برند
عنوان تجاری خود از ,‌تبلیغات سنتی استفاده می کردند و تبلیغاتOnlineرا گسترش می دادند اما وقتی که بازار
اشباع شد , ‌این بخش از تبلیغات رسانه های گروهی قطع شد . واقعیت این است که رسانه های گروهی به
عنوان نیروی قدرتمند بازاریابی در اقتصاد آینده استمرار خواهند یافت . اگر چه رشد آنها در رده های مختلف متفاوت خواهد بود . به عنوان مثال , مشاهده تلویزیون احتمالا کاهش خواهد یافت , چرا که بسیاری از مردم وقت خود را با کامپیوتر و بازیهای آن پر خواهند کرد .گوش دادن به رادیو استمرار خواهد یافت ,زیرا که با رشد ترافیک مردم در اتومبیل خود به آن گوش خواهند داد . روزنامه ها ممکن است آسیب ببینند چرا که مردم اخبار را از طریق اینترنت دریافت خواهند کرد و مجلات نیز ممکن است آسیب ببینند , چرا که وب سایت های تخصصی قابل توجهی در اینترنت وجود دارد . همه این وسایل ویژگی های خاص خود را خواهد داشت که از کشوری به کشور دیگر بسیار
متفاوت خواهد بود .

چگونه تکنولوژی جدید روی محصول , قیمت و سیاست های توزیع شرکت های سنتی اثر خواهد گذاشت ؟
اینترنت به خریدار , قدرت فزاینده ای در مقابل فروشنده می دهد . مشتری امروزه پادشاه است و بازاریابیوارونهReverse Marketingمد روز می شود . در موارد مختلف خریداران قیمت را تعیین می کنند ,‌آنها ترجیحاقیمت پیشنهادی خود را درنظر می گیرند .
خریداران در این شیوه به فروشندگانی که پیشنهاد همکاری به آنها می دهند , توجه دارند . آنها حتی تقاضا می کنند که برای تماشای تبلیغات به آنها پول پرداخت شود .خریداران می توانند به صفحات مطمئن وب مراجعه کنند ودرخواست کاربرگ پس انداز پول اختصاصی کنند.
تعدادی از شرکت های در حال گسترش بودجه خود را در آگهی , بازاریابی از راه دور , نمابر, ایمیل صفحات وب وتبلیغات وب متمرکز می کنند و بنابراین تعدادی از کانال های ازتباطی و پیشبرد فروش بسیار توسعه یافته اند .

چگونه نقش آژانس های تبلیغاتی و دفاتر مطبوعاتی دگرگون خواهد شد ؟ آیا در آینده به آنها نیاز خواهیم داشت ؟
آژانس های تبلیغاتی به مدت زیادی نمی توانند تنها بر تبلیغات و انتخاب رسانه های گروهی متکی باشند . امروز راه های ایجاد ارتباط زیاد است . شرکت های تبلیغاتی هوشمند به سمت خدمات ارتباطاتی و مشاوره ای تمام عیار حرکت خواهند کرد تا بهترین پیام ها و کانال ارتباطی را انتخاب کنند.

در اقتصاد آینده چه شرکت هایی نمی توانند باقی بمانند؟
تنها شرکت هایی باقی خواهند ماند و پیروز خواهند شد که مشتریان خود را برنده سازند . شرکت های تولید مدار نابود خواهند شد چرا که برنامه ریزی آنها به جای نگاه از بیرون به درون , نگاه از درون به بیرون است . شرکت هاباید علایم را از بازار و مشتریان دریافت کنند .

منافع اصلی استفاده از سیستم( CRM )در بازاریابی چیست ؟
خیلی از شرکت ها به آن نیاز دارند که مدیریت ارتباط با مشتری( CRM )را به معنای وسیع کلمه به کار گیرند .ولی شرکت ها ممکن نیست برای صرف انرژی خود برای فکر کردن به هر مشتری و نیازهای خاص او به طور انفرادی مایه بگذارند در بهترین وضعیت , یک شرکت می تواند تمام توجه خود را به 20 درصد از مهم ترین مشتریان اختصاص دهد و به طور انفرادی با آنها رفتار کند و آماده باشد تا راه حل های هماهنگی با آنها داشته باشد( CRM )سرمایه با ارزشی برای مجموعه داده ها معانی ساختگی داده ها , نیاز دارد و این داده ها برای هر صفت و یا شرکتی نیست .
وقتی( CRM )کار می کند , شرکت ها مزیت های رقابتی در قوی ساختن برند و ساختن مشتریان وفادار را به دست می آورند .

آیا دستورالعملی هست که نشان دهد , چگونه یکDotcom کامل می تواند رویکرد استراتژی بازاریابی را به یک برند موفق تبدیل کند ؟
معمولا Dotcomها افکار خوبی برای پیشنهاد دیدن بعضی از نیازهای بازار را دارند , ولی اگرچه بسیاری ازDotcomهای کارآفرینی از لحاظ فنی خوب هستند ولی در بازاریابی و مسایل مالی ضعیف اند . آنها نمی دانند که چگونه یک مدل کسب و کار خوب را سازماندهی کنند , اینجا دلایل اصلی این که چرا خیلی ازDotcomهای آمریکایی ورشکسته شدند ارایه می شود :
خیلی ازDotcomها بدون تحقیق ضروری و برنامه ریزی , به بازار هجوم آوردند , آنها در بدست ‎آوردن باورهای مشتریان و ورود به اولین مقوله شرکت که مقوله رهبری در بازار است ضعیف بودند . به دست آوردن مشتریانDotcom ها به میزان زیادی روی بازاریابی انبوه و تبلیغاتOfflineبرای پخش نامشان هزینه کردند . آنها بهجای بازاریابی هدف وViral Marketing به خیالات و شایعات اعتماد کردند . آنها به جای ایجاد وفاداری در مشتریان و خریداران مجدد از میان مشتریان حاضر , خیلی از تلاش های خود را برای به دست آوردن مشتریان جدید متمرکز کردند . آنها رفتار مشتری را در زمانی که روی خط می آمد و پیشنهاد می داد و یا خرید می کرد , به طور واقعینفهمیدند. خیلی از وب سایت ها طراحی ضعیفی داشتند و با پیچیدگی و مشکلات زیادی مواجه بودند , هدایت آنها ضعیف بود و بدون استراحت کار می کردند. خیلی از وب سایت ها فاقد یک زیر ساخت مناسب برای حمل و.نقل کالا در سرموعد مقرر و پاسخ دادن به درخواست مشتریان بودندخیلی از وب سایت ها نتوانستند مدل کسب و کار سالمی را پایه ریزی کنند, این امر سودهی آنان را مشروط کرد . سهولت دسترسی مشتریان به وب سایت ها برای تحقق روی قیمت های بهتر , وب سایت ها را به سمت.ایجاد سیستم کاهش قیمت ها و از بین بردن سود کشاندبااین وصف باید بدانیم کهDotcom های زیادی وجود دارد که امروزه زنده مانده اند و حتی در بازار امروز کامیاب و ثروتمند هستند .


  






تعاریف و اصول مدیریت منابع انسانی

مقدمه

بسیاری از افراد تصمیم‌های شغلی خود را از طریق مشاهده دنیای اطراف و تلاش برای تطابق خودشان با این دنیا اتخاذ می‌کنند. این امر مخالف کاری است که واقعاً باید انجام شود.
بهترین مسیر شغلی فرایندی است که از درون آغاز می‌شود (یک نوع تکامل خودآگاهی). شما می‌بایست از مهارتها، استعدادها، توانایی‌ها، امکانات و ویژگی‌های منحصر بفردتان آگاه شوید چون این خودآگاهی چرخه‌ای است که فرد را به سمت یک شغل رضایت‌بخش هدایت می‌کند. شناخت مهارتهای قابل انتقال یک قدم اساسی در برنامه‌ریزی شغلی است.

انواع مهارتها 

مهارتها را می‌توان به عنوان سرمایه منحصر به فرد هر شخص تعریف نمود. سه گروه از مهارتها وجود دارند. مهارتهای فنی ، مهارتهای اکتسابی و مهارتهای قابل انتقال. مهارتهای فنی تخصص گرایی درون یک رشته خاص را مطرح می‌کند و فرد را قادر می‌سازد که یک شغل به خصوص را داشته باشد؛ مانند طراحی یک فرایند شیمیایی، عملیات ساخت تجهیزات و مانند آن. مهارتهای اکتسابی ریشه در ویژگی‌های شخصی یک فرد مانند انعطاف‌پذیری، کنجکاوی، قدرت تصمیم‌گیری و بهینه سازی دارد. مهارتهای قابل انتقال مهم ترین نوع مهارتها در توسعه مسیر شغلی است. این مهارتها را می‌توان از حرفه‌ای به حرفه دیگر و از یک حوزه صنعت به حوزه دیگر منتقل کرد. شناخت مهارتهای قابل انتقال اولین قدم در خودآگاهی و برنامه‌ریزی شغلی است. این مهارتها در هفت مقوله جای می‌گیرند:

  • ارتباطات: نگارش، گفت وگو، گوش دادن، آموزش، مشورت، متقاعد سازی، مدیریت، تبلیغ و بیان احساسات 
  • خلاقیت: تجسم، ذهنی سازی، ابداع، ایجاد، بداهه پردازی، تعبیر و تفسیر و استفاده از توانایی‌های هنری 
  • تحقیق: جمع آوری، ارزیابی و طبقه بندی اطلاعات 
  • تشریح: استفاده از تحلیل‌های منطقی، توسعه چارچوب‌های کاری، تشخیص ضعف‌ها و شناخت شباهتها 
  • حل مسائل: تعریف یک مسئله، ارزیابی گزینه‌ها، تسلط بر راه حل‌ها و بهبود یک موقعیت 
  • سازماندهی: از طریق دنبال کردن برنامه‌ها و دستور العمل‌ها، توجه به جزئیات، بایگانی، جستجو و طبقه‌بندی 
  • ترکیب: تلفیق قطعات اطلاعات در یک کل به هم پیوسته، بررسی اطلاعات و بیان آنها در یک شکل واضح آگاهی از مهارتهای قابل انتقال کمک می‌کند، دریابید چه توانایی‌های ویژه‌ای دارید و ضمناً امکانی برای واضح سازی آن توانایی‌ها به شما می‌دهد.

تشخیص مهارتهای قابل انتقال 

منبع مهارتهای قابل انتقال اغلب در زندگی روزانه وجود دارد. در تجربیات زندگی، کارهایی که در هر دوره زندگی انجام داده‌اید و از انجام آن لذت برده‌اید، اعتقاد داشته‌اید که به خوبی از عهده آن برآمده‌اید و باعث غرور و خوشحالی شما شده است. این مهارتها باید خیلی زود در زندگی آشکار شود تا محملی باشد برای معرفی فرد.
مهارتهای قابل انتقال عموماً در موفقیتها و تجربیات مثبت زندگی پیدا می‌شوند. خاطراتتان را مرور کنید و درباره مواقعی که برایتان خیلی ارزشمند بوده، بنویسید چون از طریق نوشتن درک جامع تری از خودتان خواهید داشت. تمرین دو مرحله‌ای زیر کمک می‌کند که مهارتهای قابل انتقال را بشناسید:

  • موفقیت‌های خود را فراخوانی کنید. یک سفر در خاطراتتان (از کودکی تا زمان حاضر) داشته باشید. تا جایی که می‌توانید تجربیاتی را که به شما احساس رضایت می‌دهد به یاد بیاورید. سعی کنید تجربیات را در زمان‌های مختلف زندگی مرور کنید.

این تجربیات رضایت‌بخش می‌تواند طیفی از مسائل مانند کمک به برادر یا خواهرتان در یادگیری خواندن، ساختن یک اسباب بازی مکانیکی، توسعه یک سیستم تجهیزاتی تا سازماندهی یک رخداد سیاسی را در بر گیرد. این طیف باید شامل کارهایی باشد که شما انجام داده‌اید نه رویدادهایی که برایتان اتفاق افتاده است. اصل لذت یا رضایت بسیار مهم است. ممکن است این قضیه برای بقیه دنیا اهمیتی نداشته باشد، اما در چشمان شما باید ارزشمند جلوه کند و یک رخداد حیاتی و معنادار در زندگیتان قلمداد شود.

  • خاطراتتان را تحلیل کنید. همان طوری که رویدادهای رضایت‌بخش زندگی را به خاطر می‌آورید، جزئیات آن را مشخص نمایید. به موقعیت‌ها، موضوعات، افراد درگیر و نقشی که بازی کرده‌اند، توجه داشته باشید. جمع آوری جزئیات را کامل کنید تا جایی که می‌توانید درباره فعالیتی که خودتان در این فرآیند انجام داده‌اید و نحوه انجام آن را بنویسید: چگونه کار را سازماندهی کرده‌اید، دیگران را متقاعد کرده‌اید، مسائل را حل کرده‌اید و غیره.

این تمرین کمک خواهد کرد که مهارتهایتان را با بررسی تجربیات واقعی در زندگی مشخص کنید. بخش عمده‌ای از امور پنهان در تجربیات (چیزی بیش از آنچه که از خودتان انتظار دارید یا قادر به درکش هستید) مهارتها و استعدادهای شما هستند. به عنوان مثال، موضوع خاطرات چه بود؟ آیا درباره مردم بود و یا در مورد مفاهیم کلی، هنر، علوم یا پزشکی؟ از چه قابلیتهایی استفاده کردید؟ نگارش، آموزش، تحقیق، طراحی و یا اقناع؟ چه وضعیتی به طور مکرر رخ داد؟ حل مسئله، نیازهایی که باید برآورده می‌شد و یا یک وضعیت بحرانی؟ چه چیز باعث دستیابی شد؟ چه نیازی آشکار شد؟ سازماندهی اهداف، نیاز برای کمک رسانی، نیاز برای کامل کردن یک فعالیت خاص؟ شرایط انجام کار چگونه بود؟ آیا مجبور به رعایت ضرب‌الاجل‌های تعیین شده بودید و یا آزاد و مستقل کار می‌کردید و فرصت کافی برای آموختن و تجربه‌اندوزی نیز داشتید؟

وقتی که شما محدوده وسیعی از تجربیات را مرور می‌کنید به رخدادهای کوچکی که در پس این محدوده قرار می‌گیرد، دقت کنید. آنها علایمی برای راهیابی به معانی عمیق‌تر هستند. به فعالیتهایی که در زندگی روزانه به شما انرژی می‌دهد و نشانی از استعدادهایتان است، توجه کنید: گلکاری در باغ، فعالیتهای مالی، خواندن نقشه‌ های پیچیده و یا تمرکز نمودن روی یک مورد کاری خاص.
استعدادها ممکن است به قدری طبیعی در شما پدیدار شوند که آنها را بی‌اهمیت تلقی کنید. اما این ویژگی‌ها شما را از دیگران جدا می‌کنند و دارایی ارزشمندی هستند. به همین لحاظ مهم‌ترین کارکرد پاداش این است که به عنوان یک محرک عمل می‌کند و مجالی به بروز استعدادها می‌دهد.
دانستن این که در بسیاری از فعالیتها خوب هستید به شما شاهدی از مجموع مهارتها ارائه می‌دهد و به اصولی که در زندگی اجرا می‌کنید، تأکید می‌نماید. به عنوان مثال مهارتهای شما مربوط به کدام یک از امور ذیل است: مدیریت، رهبری، تحقیق، طراحی و برنامه‌ریزی، ارتباطات میان فردی و یا تحلیل مسائل؟
بعد از انجام این تمرین شما باید درک بهتری از مهارتهای قابل انتقال یا به عبارتی مهارتهای شخصی و میزان مهارتها داشته باشید.

 

موجودی مهارتها 

موجودی مهارتها میزان دارایی شما از مهارتها و روشهای ترجیحی فعالیتهاست. همچنین مجموعه منحصر به فردی از استعدادهاست. این موجودی عامل ثبات حرفه‌ای شما در دنیای کار است. شناخت این مهارتها باعث امنیت می‌شود. چون آنها وسایل و امکاناتی نیست که در اختیار دارید، بلکه موجودیت شماست. توانایی و قابلیتی است که شما از یک موقعیت به موقعیت دیگر و از یک شغل به شغل دیگر منتقل می‌کنید.

روی عناوین شغلی تأکید نکنید

عناوین شغلی فقط برچسب هستند و اغلب باعث گمراهی می‌شوند. شرکتها هنوز این عناوین را خیلی جدی می‌گیرند. آنها مشخصه‌ای هستند که شغل‌ها را توصیف می‌کنند. این مهارتهای مورد نیاز حرفه‌ها را توصیف نمی کنند. عناوین شغلی در رشته‌های مختلف معانی متفاوت دارند. بنابراین بسیار مهم است که دریابیم هر عنوان شغلی چه معنایی می‌دهد و چگونه به استعدادها و مهارتهای قابل انتقال مرتبط می‌شود. به عنوان مثال یک مدیر پروژه در صنایع شیمیاییبا یک مدیر پروژه در شرکت بازرگانی متفاوت عمل می‌کند.
در مواجهه با عناوین شغلی باید چند سئوال اساسی را مطرح نمایید. به عنوان نمونه به این موارد توجه کنید: وقتی این عناوین شغلی بر عهده ما گذاشته می‌شود، دقیقاً می‌بایست چه اقدامی انجام دهیم؟ آیا پیدا کردن راهکارها بر عهده ماست یا سازماندهی و تحلیل؟

روش کار را با مهارتها ربط دهید

گاهی اوقات درک این نکته که چگونه مسئولیت را کامل کنید از خود آن مسئولیت مهم‌تر است. روش شما در به نتیجه رساندن فعالیت‌ها چیست؟ آیا فرآیندمدار هستید و کنجکاوید که ببینید چگونه اجزاء و مراحل یک فعالیت به هم مرتبط می‌شوند یا هدف مدار هستید و روی خروجی بیشتر تأکید دارید تا فرآیند؟ آیا شما در چارچوب فرجه‌های زمانی کار می‌کنید یا جلوتر از زمان حرکت می‌کنید؟ آیا پروژه‌ها را مانند یک اکتشاف در نظر می‌گیرید یا برنامه زمان‌بندی شده دارید؟ آیا دوست دارید به تنهایی کار کنید و یا ترجیح می‌دهید در تعامل با دیگران باشید؟
هنگامی که مهارتهایتان را با روش‌های مورد علاقه انجام کار ترکیب می‌کنید، امکاناتی دارید که شما را به سوی یک فعالیت کامل‌تر هدایت می‌نماید. در واقع اگر حرفه‌ای را که به آن علاقه دارید، پیشه خود سازید و آن را با روش کاری مورد نظرتان هماهنگ سازید، احساس متعالی بودن خواهید کرد.

مهارتهایتان را در سطح مطلوب نگه دارید

هدف شما می‌بایست به روز نگه داشتن مهارتها و بالا بردن توانایی کاری در سطحی انعطاف‌پذیر باشد. اگر می‌خواهیدانتقال شغلی داشته باشید و یا در حوزه‌ای که هستید پیشرفت کنید، مشخص کردن شکافها در مهارتها و معلومات یک قدم اساسی است. بالا بردن توانایی کاری به معنای بارور ساختن قابلیت‌ها و درک این نکته است که کجا می‌توان این شکاف‌ها را از بین برد. در این میان توسعه مهارتهای چندگانه نیز ضروری است.
اگر شما بتوانید از مرزهای قراردادی بگذرید و بین وظایف کاری روزمره و پروژه‌های خاص هماهنگی و توازن ایجاد نمایید، پس می‌توانید پیشرفت کنید. آموزش مستمر بدین معناست که خودتان را مطابق با تکنولوژی‌ ها، صنایع و ساختارهای کاری جدید روزآمد نگه دارید و از رویه‌های بازار و تغییرات نیازهای کاری مطلع شوید.

تعریف موفقیت

موفقیت برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد. برای برخی از افراد به دست آوردن قدرت مالی و برای برخی صرف وقت برای خانواده و یا داشتن یک شغل مستقل و مکفی موفقیت محسوب می‌شود. اما یک نکته بین همگان مشترک است و آن این که استفاده از استعدادها و توانایی‌ها و ابراز وجود، یکی از راضی کننده ترین تلاش‌های انسانی است. در این میان کار یک چرخه طبیعی برای ابراز وجود است.
شناخت مهارتها و استعدادها انسان را به خودآگاهی بیشتر می‌رساند. خودآگاهی و توانایی باعث ایجاد اطمینان واعتماد به نفس می‌شود و اعتماد به نفس باعث موفقیت می‌گردد.

 


  


 

مقالات تبلیغات

 

حدود 50 سال است که تاثیر تبلیغات را با میزان مورد توجه واقع شدن آن اندازه گیری می‌کنند. اما سوالی که در ذهن پدیدار می‌شود این است.

کارآیی تبلیغات حدود 50 سال است که تاثیر تبلیغات را با میزان مورد توجه واقع شدن آن اندازه گیری می‌کنند. اما سوالی که در ذهن پدیدار می‌شود این است که‌: هدف از تبلیغات باید بالابردن این میزان «مورد توجه واقع شدن باشد» یا میزان «به خاطر آورده شدن آن؟» اولین کسی که به این سوال توجه کرد گوردون براون (Gordon Brown) انگلیسی بود که شاخص مورد توجه واقع شدن (Awarness Index) را وضع کرد. گوردون براون گفت: آنچه جهت اندازه‌گیری مهم است میزان به خاطر آوردن مصرف کننده نیست، بلکه مورد توجه واقع شدن و میزان جلب دقت (Attention – getting) است که برای یک تبلیغ مهم است.
بدین ترتیب بر روی این نکته هم تاکید کرد که به خاطر آورده شدن یک تبلیغ که هیچ تاثیری در ایجاد یک نام تجاری نداشته باشد، به هیچ‌وجه اهمیتی ندارد. سناریوی تبلیغات بسیاری را به خاطر داریم که در ذهن ما ثبت شده اما گاه به یاد نمی‌آوریم تبلیغ چه چیزی بوده است. بنابراین تاثیری در ثبت نام تجاری مربوطه نداشته است. اما تحقیقات اساسی را در این موضوع جان فیلیپ جونز انجام داد و نتایج آن تقریبا مورد قبول همگان واقع شد. (کتاب When Ads Work – سال 1995‌). جونز برای این تحقیقات از روش «منبع واحد» استفاده کرد. این روش اولین بار در سال 1966 در انگلستان توسط کالین مک دونالد (Colin McDonald) استفاده شد. فروش یک کالا وابسته به متغیرهای بسیار زیادی است. از جمله این متغیرها می‌توان خصوصیات کالای رقیب‌، میزان رضایت مصرف کننده از خرید آن کالا‌، مقدار تبلیغات برای آن کالا‌، قیمت‌، روش توزیع آن‌، فعالیت رقیبان و... را ذکر کرد.
روش منبع واحد تمامی‌ داده‌ها را در مقطع زمانی مشخص و از افراد مشخص به دست می‌آورد. در این روش تنها متغیری که مورد بررسی واقع می‌شود‌، میزان تبلیغات برای کالایی خاص است که بر روی مصرف‌کننده خاص انجام می‌شود و میزان خرید همان مصرف‌کننده پس از در معرض قرار گرفتن در دامنه آن تبلیغات در مدت کوتاه اندازه‌گیری می‌شود. کالاهایی که در این تحقیق مورد انتخاب واقع شدند، کالاهایی بودند که به سرعت مورد مصرف واقع می‌شوند و مجددا خریداری می‌گردند‌، مانند محصولات لبنی برای صبحانه. تفاوت میزان فروش بین کالاهایی که برایشان تبلیغات انجام شده بود و کالاهایی که برایشان هیچ تبلیغی صورت نگرفته بود در عرض مدت هفت روز اندازه‌گیری شد. یعنی این تحقیق مبتنی بر «قدرت کوتاه مدت تبلیغات (Short-Term Advertising Strength-STAS) بود. نتیجه این تحقیق یک خبر خوب و یک خبر بد برای شرکت‌های تبلیغاتی به همراه داشت. جونز نشان داد که تبلیغات تاثیر مثبتی بر روی فروش کالاها در کوتاه مدت داشت. (‌این بود خبر خوب و حالا خبر بد!) اما متاسفانه مشاهده کرد که این افزایش برای تمامی‌کالاها صادق نیست و قسمتی از آنها از این افزایش فروش هیچ نصیبی نبردند. افزایش فروش در اثر تبلیغات وابسته به متغیرهای دیگری نیز بود از جمله جدید یا قدیمی ‌بودن نام تجاری کالا‌، طبقه‌بندی‌ای که کالا در آن قرار می‌گیرد‌، درجه اهمیت کالا در زندگی مصرف‌کنندگان، اهمیت تبلیغات در رقابت با کالاهای دیگر و به طور خلاصه بسیاری از عوامل دیگر که در اختیار و کنترل آژانس‌های تبلیغاتی نیستند
منبع:دنیای اقتصاد


  


مقالات تبلیغات

 

 

تبلیغات فن فروشندگى است؛ کلودهاپکینز در خصوص مواردى که یک آگهى را موفق مى کند، مى نویسد:
«درک درست تبلیغات یا حتى آموزش اصول و مبانى آن، باید با دیدى صحیح آغاز شود، تبلیغات فن فروشندگى است. اصول آن اصول فن فروشندگى است. موفقیت ها و شکست ها، در این دو حیطه، بر اثر دلایلى مشابه پدید مى آیند. پس هر پرسش تبلیغاتى باید طبق استانداردهاى فروشندگى پاسخ داده شود. بر این نکته تاکید مى کنم. تنها هدف تبلیغات، افزایش فروش است. سودآورى یا عدم سودآورى آن به میزان فروش بستگى دارد. تبلیغات براى ایجاد یک تاثیر کلى نیست ‎ ؛ براى ثبت نام شما در اذهان مردم نیست. براى کمک به فروشندگان دیگر شما نیست. با آن مثل یک فروشنده رفتار کنید. آن را مجبور به توجیه خود کنید. آن را با دیگر فروشندگان مقایسه کنید. هزینه و نتیجه را حساب کنید. بهانه اى را از یک فروشنده خوب نمى پذیرید، از آن هم نپذیرید. آنگاه چندان به خطا نخواهید رفت.»

 

وظیفه مهم تهیه کننده آگهى انتقال نکات فروش به مزایایى است که براى خریدار دارد و آگهى دهنده همیشه باید در موقع تهیه آگهی، خودش را به جاى خریدار بگذارد و متوجه باشد که آگهى را از درون چشم خریدار که جنس را مى خرد تهیه نماید نه از نظر تولید کننده جنس که مى خواهد جنس خود را به فروش برساند. پس اولین اصل در تهیه آگهى تبلیغاتى جلب اعتماد مشترى با آموزش صادقانه است.
مهمترین اصل در تبلیغات، تاکید بر منافع مصرف کننده است. وقتى یک آگهى یا نامه تبلیغاتى مى نویسد، هشدار جى آبراهام را به یاد داشته باشید:
«این واقعیت را در نظر داشته باشید که مردم به بزرگى شما هیچ اهمیتى نمى دهند. تنها چیزى که براى آنها مهم است نوع سود، مزیت، خدمت، یا بهبود شخصى ویژه اى است که ارایه مى دهید. شما چگونه زندگى آنها را بهبود خواهید بخشید؟ شما چگونه زندگى راحت ترى براى آنان ارایه خواهید دید؟ آیا آنها را خوش قیافه تر خواهید ساخت؟ آیا آنها را ثروتمندتر خواهید کرد؟ آیا مى خواهند بدانند شما از چه طریقى کیفیت، ارزش، لذت، سودآورى را در زندگى آنها بهبود خواهید بخشید. بازاریاب هاى معدودى واقعاَ به این نکته پى برده اند! مردم اهمیت نمى دهند شما چه مى خواهید! تمام کارهایى که در تبلیغات، در بازاریابی، در فروش انجام مى دهید باید تنها اطلاع رسانى این نکته باشد که شما به چه طریقى به مشتریان فعلى و آتى خود سود خواهید رساند.
چگونه یک آگهى تبلیغاتى بسازیم؟
اولین قدم براى تهیه آگهى جمع آورى اطلاعات لازم براى نوشتن متن آگهى است. اطلاعاتى که تهیه کننده آگهى باید در مورد کالا کسب نماید با پاسخ دادن به هفت پرسش زیر مى توان کسب نمود:
1- چه لوازم و مواد و عواملى در جنس به کار رفته است؟ ، 2- به چه خوبى ساخته شده است؟، 3- چه استفاده اى دارد؟ ، 4- چگونه با کالاى رقبا مقایسه مى شود؟ ، 5- وسیله شناسایى کالا در فروشگاه چیست؟ 6- قیمت کالا چقدر است؟ و 7- حقایق مهم درباره خریداران احتمالی؟.
دومین قدم کسب اطلاعاتى درباره مصرف کنندگان کالاى مورد نظر است. تهیه کننده آگهى مى تواند با پاسخ به چهار پرسش زیر ، اطلاعاتى در مورد مصرف کننده کسب نماید:
1- جنس آیا به وسیله مردان- زنان یا هر دو مصرف مى شود؟ ، 2- چه سنینى بیشتر مصرف مى کنند؟ ، 3-درآمد مصرف کننده جنس در چه حدود است؟ و 4- چه کسانى در تصمیم خرید نفوذ دارند؟
گام سوم در تهیه آگهى این است که تهیه کننده آگهى به محل سکونت افراد مورد نظر خود توجه کند ‎ ؛ زیرا محلى که افراد در آن سکونت دارند در طرز زندگى آنها و مصرف جنس مورد آگهى موثر مى باشد.
گام چهار در تهیه آگهى تبلیغاتی، تحلیل اطلاعات جمع آورى شده در مراحل قبلى است؛ پس از آنکه تهیه کننده آگهىتمام حقایقى را که به آن احتیاج دارد جمع آورى نمود و در دسترس او قرار گرفت، آن وقت وظیفه او این است که ببیند از بین اطلاعات جمع آورى شده از چه نکات مهم و موثرى براى استفاده در آگهى و فروش جنس مى تواند استفاده نماید.
پس از اینکه تصمیم گرفته شد از چه موضوعى در تبلیغ باید استفاده گردد نوبت به آن مى رسد که مشخص کنیم پیام و منبع پیام باید داراى چه ویژگیهایى باشد. منبع پیام به طور خلاصه باید ویژگیهاى زیر را دارا باشند:
1- اعتبار منبع ، 2- جذابیت فیزکى و ظاهرى ، 3- مورد علاقه مخاطب بودن و 4- معنادار بودن منبع.
گام پنجم  در تهیه آگهى تبلیغاتى استفاده از جاذبه هاى تبلیغاتى در پیام تبلیغى است؛ هر پیام تبلیغاتى براى اینکه بتواند مخاطب را به سوى محتواى پیام خود جلب کند، از یک نوع جاذبه استفاده مى کند. متداولترین جاذبه هایى که در پیامهاى تبلیغاتى مورد استفاده قرار مى گیرد عبارتند از:
جاذبه منطقى: در جاذبه منطقى به طور مشخص و صریح مزایاى کالا، خود کالا، ویژگیهاى آن و … عنوان مى گردد و از پرداختن به مسایل و موضوعهاى حاشیه اى خوددارى مى گرشود. پیامهایى که کیفیت، صرفه جویی، فایده و کاربرد کالا را نشان مى دهد از جمله پیام هایى است که در آنها از جاذبه هاى منطقى استفاده شده است.
جاذبه خنده و طنز: تبلیغاتى که با محتواى خنده ارایه مى شود، در زمره تبلیغاتى است که بهتر از همه شهرت یافته و در بین تبلیغاتى که به نمایش در مى آید بیشتر از بقیه به یاد مى ماند و در مورد آن صحبت مى شود. در بهره گیرى از جاذبه خنده و طنز در تهیه آگهى باید باید و نبایدهاى را در نظر گرفت؛ از دیدگاه چوین کارشناس تبلیغ بایدها و نبایدهاى تبلیغ با جاذبه طنز به شرح زیر است :
بایدها:
1- مطالب طنز یا خنده آور باید مرتبط با کالا باشد.
2- در اوایل تبلیغ مخاطب را با طنز آشنا کنید و بعد اگر مى توانید از آن خارج کنید.
3- از طنز یا مطالب خنده آور براى بیان نقاط قوت کالا استفاده کنید.
4- تبلیغ باید ملیح باشد نه مسخره.
5- مطالب طنز یا خنده آور باید ساده و همه فهم باشد.
6- پیام خنده و پیام تبلیغ باید یکپارچه باشد.
نباید ها:
1- در تبلیغ، جوک یا لطیفه تعریف نکنید چون خیلى سریع بى مزه مى شود.
2- هیچ گاه کالا را به تمسخر و خنده نگیرید.
3- از پایان بندیهایى که موجب تعجب مخاطب مى شود، پرهیز کنید چون این اتفاق فقط یک بار شیرین است و دفعات بعد براى مخاطب براى ماجرا معلوم مى شود.
4- مطلب طنز یا خنده آور نباید چندان سخت باشد که مخاطب نتواند به راحتى آن را درک کند.
5- مطلب طنز یا خنده آور نباید کالا را تحت الشعاع قرار دهد.
6- هر کجا که نمى دانید باید از چه جاذبه و یا تیزرى استفاده کنید، سریع سراغ تبلیغ طنزآلود و خنده آور نروید.
جاذبه ترس: بازاریابان برخى از مواقع، در پیامهاى تبلیغاتى از جاذبه ترس استفاده مى کنند تا از این طریق در مخاطب نگرانى به وجود آورند و آنها را تحریک به انجام یا عدم انجام کارى کنند. امروزه مطالعات نشان داده است که پیامهاى ترس آور مى تواند اثربخش باشد مشروط بر این که کارشناس تبلیغ بداند ترس چگونه عمل مى کند. کارشناس تبلیغ قبل از استفاده از تبلیغ با جاذبه ترس باید از نحوه عمل این نوع تبلیغ، میزان استفاده از آن و واکنشهاى متفاوت مخاطبان نسبت به آن اطلاع حاصل کند. همچنین در تبلیغ با محتواى ترس هنگامى که در پیام، توصیه هاى خاص و یا اقدامهاى ویژه اى براى فرد ارایه مى شود به بهترین نحو تاثیر مى گذارد.
براى اینکه تبلیغ با محتواى ترس، اثربخش گردد، پیام تبلیغ باید یک یا چند مورد از انواع اطلاعات زیر را در برگیرد. این اطلاعات به قرار زیر است:
1- دستورالعمل و توصیه هاى خاص در خصوص این که چگونه باید با موضوع ترس آور روبه رو شده و یا آن را کاهش داد.
2- عنوان شود که چگونه رعایت اصول مزبور مشکل را حل خواهد کرد.
3- از ارایه پیامهاى به شدت ترس آور خوددارى شود؛ زیر ترس بالا در مخاطب نتیجه منفى مغایر با آنچه مورد نظرارایه کننده پیام است مى گذارد.
4- به مخاطبانى که از سطح آگاهى اندکى برخوردارند و یا عزت نفس کمى دارند، پیامهاى بسیار رعب آور نباید ارایه شود.
5- مشکل باید به سرعت در تبلیغ حل شود تا نگرانى مخاطب سریع کاهش یابد.
جاذبه اخلاقى: این نوع جاذبه بر تشخیص مخاطبان درباره درست یا غلط بودن چیزى تکیه مى کند. از جاذبه اخلاقى وقتى استفاده مى شود که هدف، وادار کردن مردم به حمایت و طرفدارى از پاره اى از مسایل اجتماعى است.
تکنیهاى اجرایى تبلیغ
گام بعدى در تهیه آگهى تبلیغاتى‏ انتخاب تکنیهاى اجرایى تبلیغ است؛ در این مرحله تهیه کننده آگهى تبلیغاتى باید توجه خود را معطوف به چگونگى اجراى تبلیغ کند؛ بعبارت دیگر وى باید بررسى کند که چگونه جاذبه اى را که براى تبلیغ در نظر گرفته شده است به تصویر بکشد و از چه تکنیکى براى به تصویر کشیدن آن استفاده کند. پیام تبلیغاتى یا جاذبهتبلیغاتى به اشکال متعددى مى تواند ارایه شود که برخى از مهمترین این تکنیکها در زیر آورده شده است:
موزیکال: در این سبک یک یا چند نفر یا چند شخصیت کارتونى نشان داده مى شود که مشغول خواندن آوازى درباره یک کالا هستند. دلیل اصلى استفاده از این شیوه این است که به خاطر سپردن و یادآورى اشعار و ترانه ها ساده است و به راحتى در ذهن حک مى شود.
ارایه تاییدیه: در این روش از یک منبع دوستى داشتنى و قابل اعتماد براى تایید کالا استفاده مى شود. دراین خصوص هم از افراد شهیر و هم افراد غیرمشهور مى توان استفاده کرد. البته بینندگان بیشتر تحت تاثیر افراد مشهور قرار مى گیرند.
داستان گویى: در این تکنیک، بخش گفتارى بر روى تبلیغ خوانده مى شود و گوینده مشهود نیست.
مستندات علمى: در این شیوه مدارک مستند یا تحقیقاتى ارایه مى شود که نشان مى دهد مارکهاى کالاى موضوع آگهى نسبت به یک مارک یا چند مارک تجارى دیگر بهتر است، یا بیشتر مورد پسنده واقع شده است.
تبلیغ دوتکه: در این شیوه دو تبلیغ به هم مرتبط از یک شرکت (معمولاَ هر کدام 15 ثانیه) که یک خط متصل عقیده اى را دنبال مى کند طراحى مى شود و هنگام پخش از تلویزیون در بین این دو تبلیغ یک تبلیغ کاملاَ جداگانه از محصول دیگر مربوط به شرکت دیگر پخش مى گردد که هیچ ربطى به شرکت و محصول ندارد. به عبارت دیگر در این شیوه به پخش تلویزیون گوشزد مى شود که نخست 15 ثانیه اول از تبلیغات ما را پخش کند و سپس بعد از آن تبلیغ یک شرکت دیگر را قرار دهد و سپس بعد از آن مجدداَ قسمت دوم تبلیغ شرکت ما پخش شود.
شایستگى فنى: در این شیوه تواناییهاى فنى شرکت در تولید کالا ارایه مى شود. استفاده از تکنیک «شایستگى فنی» اغلب در مورد لوازم برقى به کار گرفته مى شود.
نماى نزدیک: در این شیوه تلویزیون اساساَ رسانه اى براى خلق تصاویر نماى نزدیک است. نماى نزدیک مى تواند مورد استفاده شرکتها، رستورانها تولید کننده انواع غذاهاى پخته و نیز پیتزا فروشى ها براى نشان دادن غذاهایشان از نزیک جهت ایجاد اشتها در بیننده به کار گرفته شود.
رتوسکوپ: در این تکنیک سکانس هاى انیمشین و واقعى به شکل جداگانه تهیه شده و سپس روی هم ترکیب مى شود. مثلاَ یک پسربچه واقعى ممکن است به نمایش درآید که در حال خوردن صبحانه است و در عین حال یک حیوان به شکل کارتون روى شانه هاى او در حال بالا و پایین پریدن است و با او صحبت مى کند.
مقایسه: در این شیوه کالاهاى شرکت خود با کالاهاى شرکت رقبا مقایسه مى گردد و با مقایسه یک کالا با کالاى دیگر سئوالهاى بیننده پاسخ داده مى شود.
حل مشکل: در این شیوه جنبه مشکل گشا بودن کالا نمایش داده مى شود.
فرد سخنگو: در این تکنیک‏، فردى در جلوى دوربین به نمایش درمى آید و او به طور مستقیم محتواى تبلیغ را براى مخاطب بازگو مى کند. فرد ممکن است مستقیماَ کالا را نشان دهد و یا بر روى تصویر در خصوص آن کالا و جنبه ها و مزایاى مختلف آن صحبت کند. در این تکنیک باید توجه کرد که فرد سخنگو و ارایه کننده تبلیغ باید فردى دوستى داشتنى باشد و از نظر چهره به گونه اى باشد که اعتماد مخاطب را جلب کند. البته نباید این فرد کالا را تحت الشعاع قرار دهد. زیرا هدف ارایه کالاست نه آن فرد.
سبک زندگى: دراین شیوه مناسبت یک کالا با سبک زندگى نشان داده مى شود. براى مثال یک آگهى درباره مواد لبنى همزمان با این که مردانى را در حال ورزش نشان مى دهد، نقش مصرف شیر در ایجاد یک زندگى فعال و توام با سلامتى را گوشزد مى کند.
برشى از زندگى روزمره: روش برشى از زندگى روزمره یک شیوه دراماتیک قدیمى است که در آن بازیگران داستانى را به نمایش مى گذارند و استفاده کننده مارک کالاى تبلیغی، قهرمان داستان است. بیشتر تبلیغاتى که با این تکنیک ارایه مى شود در ابتدا با یک مشکل شروع مى شود که در نهایت مارک کالاى شرکت تبلیغى به عنوان راه حل ارایه مى شود.
انیمیشن (نقاشى متحرک): یکى دیگر از شیوه هاى ارایه پیام، استفاده از نقاشى متحرک است که متداولترین شکل آن، ارایه آن در قالب کارتون است که در میان بچه ها مطبوع و خوشایند به نظر آید و در بین همه سنین شهرت یابد.
سریال (مجموعه تبلیغ): در این شیوه مجموعه تبلیغاتى به دنبال هم و در قالب یک مبارزه تبلیغاتى پخش مى گردد و در واقع هر تبلیغ داستانى را که در تبلیغ قبل بوده است را دنبال مى کند.
خیال پردازى: این سبک درباره کالا یا مصرف آن ، خیال و رویا ایجاد مى کند.
حالت یا ذهنیت پردازى: در این روش، از ترکیب چند روش استفاده مى شود. هدف اصلى در این روش به وجو آوردن ذهنیت و یا حالت خاصى براى کالایى است که قصد فروش آن را داریم. در واقع در این سبک در اطراف کالا حالت یا ذهنیتى ایجاد مى شود نظیر زیبایی، عشق، محبت یا امنیت و آسایش و هیچ گونه سخنى به جز در قالب توصیه درباره کالا به میان نمى آید.منابع:
1- مدیریت تبلیغات از دید بازاریابی، محمود محمدیان، تهران، حروفیه، 1382
2- پیش به سوى کارآفرینی، جیمز آر. کوک، مترجم: میترا تیموری، نشر آموزه، اصفهان ، چاپ دوم 1383
? نویسنده : علیرضا – تاجریان
? منبع : خبرگزاری – آریا
برگرفته از : باشگاه اندیشه



  

پیام رسان
 

+ @};-

+ رسول خوبیها (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : اگر خداوند بوسیله تو یک نفر را هدایت کند برای تو بهتر است از دنیا و هر آنچه در آن است در پی اهنانت دشمنان اسلام ، جنبش اینترنتی پیامیر رحمت (صلی الله علیه و آله و سلم) راه اندازی شد از‌این‌رو،‌ از تمامی فعالان فضای مجازی دعوت می کنیم با قراردادن لوگوهای« جنبش اینترنتی پیامیر رحمت ( صلی الله علیه و آله و سلم) در پایگاه های اینترنتی و وبلاگ های خود

+ دوستان صبح یکی از افرادی که عاشقانه دوسش دارم عمل داره...کسی که خدا گفته بهشت زیره پاهاشه...از همتون التماس دعا دارم... :(

+ سلام به همه دوستای خوبم :) یه کاری رو دارم انجام میدم از همتون التماس دعا دارم. به سلامتی اون رفیقی که خدا هیچی بهش نداده به جز مرام و معرفت …

+ سلام به همگی خیلی وقته نیومدم به پیام رسان سر بزنم دلم برا همگی تنگ شده بود امشب یه شبه فوق العادس برام چون امروز وارده ارشد شدم 5 سال پیش یه همچین روزایی بود هرکی منو میدید می گفت لیسانستم به زور بگیری برات خوبه! حالا همونا هنوز لیسانسشونم نگرفتن!! قربونه همه کسایی که فکر می کردن هیچی نمیشیم فدای همتون

+ کوروش زادروزت گرامی باد <3 " <3 <3 " <3 " <3 <3 فرهاد بدرود اسطوره <3

+ سلام دوستان.میخوام بدونم بازدید وبلاگاتون چقدره؟بیشترین بازدید در روز ماله کیه؟؟

+ واقعا اگر نت نبود باید میمردیم.خوشحالم که دوستای خوبی مثه شماها دارم:) <3

+ دوستای گلم که فیس بوک دارن میتونن ادد کنن اگه دوس داشتن... آدرس:https://www.facebook.com/Mersad.SI

+ با سلام به دوستان خوبم.هرکس دوس داره با هم تبادل لینک داشته باشیم خوشحال میشم بهم درخواست بده.ممنونم از همگی.



مشخصات مدیر وبلاگ
لوگوی وبلاگ

بایگانی
عناوین یادداشتهای وبلاگ
لینک‌های روزانه
صفحات اختصاصی
دسته بندی موضوعی

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ