

یکی از ابزارهای مهم ارتباطی در کسب و کار، تبلیغات است. موفقیت یا عدم شکست بسیاری از سازمانها و شرکتها نیز در گرو فعالیتهای تبلیغاتی آنهاست. تبلیغ، راهی برای رساندن پیام به مخاطبان مورد نظر تعریف شده است. اما سوالی که مطرح میشود این است که چگونه باید تبلیغ کنیم تا به نتیجه مورد نظر دست پیدا کنیم؟
برای اینکه تبلیغ از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار باشد لازم است که فعالیتهای تبلیغاتی بر اساس یک برنامه تبلیغاتی مناسب انجام پذیرند. برنامه تبلیغات به ما کمک میکند تا با پیمودن مسیری درست به نتیجه قابل قبول دست یابیم. در این شماره مراحل نوشتن یک برنامه تبلیغاتی به طور اجمالی مورد بررسی قرار میگیرد.
تعریف برنامه تبلیغات
برنامه تبلیغات، پیام مناسب را از طریق یک رسانه مناسب به مخاطب مناسب، ارائه میکند. برنامه تبلیغاتی یک شرکت نشات گرفته از برنامه کلی شرکت و برنامه بازاریابی آن خواهد بود. (شکل 1 – فایل ضمیمه)
تحلیل موقعیت: در این بخش تحلیل صنعت، بازار و رقبا صورت میگیرد. تحلیل موقعیت در برنامه تبلیغات عموماً از برنامه بازاریابی شرکت نشأت میگیرد. (در شماره دوم – فایل ضمیمه ) کلینیک موضوع برنامه بازاریابی مورد بحث قرار گرفت.
هدف تبلیغاتی: به طور کلی هدف از تبلیغات، ارائه اطلاعات، ترغیب افراد یا یادآوری است. در تبلیغات با ارائه اطلاعات، سازمان و محصولاتش معرفی میشوند. هدف تبلیغات این است که اولویت مشتریان را نسبت به محصولات تغییر دهد. در تبلیغات با هدف یادآوری، بر ویژگیهای محصول مجدداً تاکید و معمولاً از این نوع تبلیغ در مراحل پایانی عمر محصول استفاده میشود. به طور کلی میتوان گفت هر محصولی در چرخه عمر خود، نیازمند اهداف تبلیغاتی متفاوتی است که این امر در شکل 3 نشان داده شده است. (شکل 3 – فایل ضمیمه)
بودجه : بودجه تبلیغات، تمامی فعالیتهای تبلیغاتی را تحت تاثیر خود قرار میدهد تا آنجا که در مقیاس وسیعتر میتوان گفت بودجه بر فعالیتهای ارتباطی بازاریابی نیز تاثیرات بسزایی دارد. روشهای مختلفی برای تعیین بودجه تبلیغاتی وجود دارد. در زیر به برخی از این روشها اشاره شده است:
1- روش تاریخی: در این روش بودجه تبلیغات هر سال را می توان با توجه به احتساب درصدی افزایش برای تورم یا دیگر عوامل بازار بر پایه بودجه سال قبل تنظیم کرد.
2 – روش وظیفه-هدف: در این روش با توجه به مجموعه هدفهایی که برای هر فعالیت تدوین شده است، هزینه تحقق هر هدف تعیین می شود. به عنوان نمونه تعیین میشود برای آنکه 50 درصد مردم از وجود محصول در بازار آگاه شوند، چقدر هزینه لازم خواهد بود؟ به چند نفر مصرف کننده باید دست یافت و هر کدام چند بار باید در معرض آگهی قرار بگیرند؟ و سطوح و مخارج ضروری برای استفاده از رسانهها چقدر باید باشد؟
3 – روش درصدی از فروش: در این روش همانگونه که از نامش پیدا است، بودجه تبلیغات درصدی از میزان فروش خواهد بود.
4 – روش رقابتی: در این روش بودجهبندی غالباً وضعیت رقابتی و بودجههای رقبا به عنوان معیار تعیین بودجه تعیین میشود.
استراتژی: پس از تعیین اهداف و بودجه مورد نیاز، باید درباره محتوا و پیام تبلیغ تصمیمگیری کرد. در این بخش با توجه به اهداف و بودجه تعیین شده، استراتژیهای تبلیغاتی تدوین میشود. به بیان دیگر، روش حصول اهداف تعیین شده در مراحل قبلی با توجه به بودجه مشخص شده در این بخش آورده می شود. تدوین محتوا و پیام تبلیغاتی وظیفه متخصصان تبلیغات است، اما مدیر تبلیغات و مدیر بازاریابی باید توانایی داشته باشند تا فرایند آن را درک کرده و اطمینان حاصل کنند که کار به نحو احسن انجام گرفته است.
اجرا: ازجمله اقداماتی که در این مرحله انجام میشود برنامهریزی رسانه و نهایتاً ساخت تبلیغ است. در برنامهریزی رسانه، ترکیب رسانههای مورد استفاده و دلایل انتخاب آنها و نیز زمانبندی استفاده از این رسانهها ارائه میشود. رسانههای مختلف به دلیل تاثیرات متفاوتی که بر مخاطب میگذارند، واکنشهای متفاوتی را نیز به همراه خواهند داشت. لذا با توجه به مزایا و کارکردهای هر رسانه و با درنظر گرفتن بودجه در دسترس و اهداف تبلیغاتی، نسبت به انتخاب رسانه و یا ترکیبی از رسانههای مناسب اقدام میشود. رادیو، تلویزیون، روزنامهها و مجلات، اینترنت و … برخی از رسانههای مورد استفاده در این مرحله هستند.
ارزیابی: در این مرحله با توجه به اهداف تبلیغاتی تعیین شده، نسبت به سنجش میزان اثربخشی تبلیغات اقدام میشود. برنامه تبلیغاتی باید مرتباً آثار ارتباطی و نتایج فروش تبلیغات انجام شده را مورد ارزیابی قرار دهد و ببیند آیا اساساً تبلیغ توانسته است با مخاطب ارتباط برقرار کند؟
برای ارزیابی آثار تبلیغ لازم است به مجموعهای از عوامل رفتاری، روانشناختی، ارتباطی و فروش توجه شود. به طور کلی آزمونهای ارزیابی آثار ارتباطی تبلیغات، به دو دسته پیشآزمون و پسآزمون تقسیم میشوند.
روش انجام این ارزیابی به نوع رسانه مورد استفاده و ویژگیهای مخاطبان بستگی دارد. شاخصهای ارزیابی نیز با توجه به هدف تبلیغات انتخاب میشوند.
شادی گلچین فر و امیر بختایی: کارشناسان بخش مشاوره و تحقیق سازمان مدیریت صنعتی
ماهنامه تدبیر
امیر بختائی ، شادی گلچینفر


همه جا هستند، هر جا که باشی به سراغت میآیند
ماندانا صنیعی
مقدمه
همه جا هستند، هر جا که باشی به سراغت میآیند. توی حیاط، لای در، هنگام عبور از پیاده رو، در بزرگراه، لای صفحههای روزنامه، مجله و در تمام وسایل دیداری و شنیداری رنگ و وارنگ، بزرگ و کوچک، هر روز و هر ساعت، وقت و بیوقت، تمام نشدنی و گره خورده در تمام تار و پود زندگی!
امروزه ما در عصر ارتباطات به سر میبریم. دورانی که مشخصه بارز آن تلاش برای باورهای همگانی است. زمانی که با حضور شبکههای ماهوارهای و کامپیوتری فاصله نقاط کره زمین نامفهوم شده است، به طوری که در هر دقیقه هزاران کالای نو در سطح جهان وارد بازار میشود که تکمیلتر و کارآمدتر از قبل بوده است و تولید کنندگان میکوشند تا بازارهایی برای محصولات خود پیدا کنند، همچنین تخصصى شدن مشاغل، شهروندان را بیش از گذشته به دریافت انواع خدمات از سوى مجموعهاى از مؤسسههاى متنوع وابسته کرده است. این روزها کمتر کسى ممکن است یک مهندس «همه کاره» براى زندگى شخصى خود باشد. مفهوم خود کفایى و خود اتکایى هر روز بیشتر از گذشته معناى واقعى خود را از دست میدهد. در واقع لزوم فراگیرى آموزشهاى تخصصى براى انجام تعهدات شغلى، نیازى است که روز به روز پیچیدهتر میشود و فرصت انجام امور شخصى و هرچند کم ارزش روزانه را از ساکنان شهرهاى بزرگ سلب میکند. اینجاست که آگهیهاى تبلیغاتى میآیند و آنها را براى انجام سادهترین تا پیچیدهترین امور روزمره مخاطب خود قرار میدهند.
تبلیغات چیست؟ اهداف و اهمیت آن کدامند؟ از چه زمانی آغاز شد، اکنون به چه شکلهایی ارائه میشود؟ تبلیغ زیرحسی چیست؟ و یک تبلیغ موفق دارای چه ویژگیهایی است؟ مطالبی هستند که در این نوشته به آنها پرداخته شده است.
تبلیغات چیست؟
تبلیغات جمع «تبلیغ» به معنای «رسانندگی» است و در مفهوم جامع رساندن پیام به دیگران از طریق برقراری ارتباط به منظور ایجاد تغییر و دگرگونی در دانش، نگرش و رفتار مخاطب میباشد.
هارولد لاسول، جامعهشناس ارتباطات، تبلیغات را این چنین تعریف میکند: تبلیغات در معنای گسترده آن، فن تحت تأثیر قرار دادن عمل انسان، از طریق دستکاری تصورات یا باز نمودهاست. به گفته ادوارد برنیز پدر روابط عمومی و نویسنده کتاب «تبلیغات» (1928): تبلیغات نوین، تلاشی است پیوسته در جهت ایجاد یا شکل دادن رخدادها برای تحت تأثیر قرار دادن عامه مردم، با کار فکری یا گروهی [1، ص 67].
لئونارد دوب مشاور موسسه تحلیل تبلیغات (1937)، چنین توصیفی درباره تبلیغات ارائه میدهد: اقدامات منظمی که فرد یا افراد ذینفع از راه تلقین، برای نظارت بر حالات روانی گروههایی از افراد و در نتیجه نظارت بر اعمال آنها به عمل میآورند و یونگ روانپزشک سوئیسی تبلیغات را چنین تعریف میکند: نشر افکار، عقاید و حالات رفتاری که موضوع واقعی را برای شنونده یا خواننده به روشنی بیان نمیکند [2]
در هر حال هر نوع ارتباط به منظور نشاندن دادهها، ایدهها و یا انگارهها در اذهان بشری برای تأثیرگذاری بر افکار، عواطف و یا کنشهای فردی یا گروهی را تبلیغ میگویند.
اهداف و اهمیت تبلیغ
اهداف تبلیغات را میتوان براساس نیت و غرض از انجام تبلیغات تقسیمبندی کرد به
1-آگهی اطلاعدهنده: نظیر اطلاعرسانی دربارة محصولی جدید.
2-آگهی متقاعدکننده: نظیر ایجاد ترجیحات برای مارک مشخص.
3-آگهی یادآوری کننده: نظیر یادآوری این موضوع به مشتریان که محصول ممکن است در آینده نزدیک مورد نیاز باشد مانند شرکتهای بیمه.
تبلیغات در تحولات عمومی جهان، در همه فعالیتهای بشری اعم از علمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، شخصی و جمعی تأثیر عمدهای دارد. سالیانه میلیاردها دلار در سراسر جهان به طور رسمی و علنی صرف تبلیغات میشود. امروزه یکی از شاخصهای تضمین سوددهی واحدهای تولیدی و بنگاههای تجاری ارائه طرحهای موفق تبلیغات است. در میان همهمه و غوغای مبادلات و معاملات تجاری تصور فروش کالایی بدون در نظر گرفتن امکانات و تسهیلات تبلیغاتی بیشتر به افسانه میماند تا به حقیقت.
گرچه از پیدایش انسان اجتماعی، تبلیغات نیز به صورت ساده و ابتدایی به وجود آمده و رشد کرده است اما نفوذ بسیار با اهمیت و دگرگون ساز و حساس تبلیغات در دنیای معاصر، حکایت از اهمیت سرشار آن دارد [همان].
تاریخچه تبلیغات
از برخی تصاویر روی دیوار غارها گرفته تا بنرهای امروزی، تبلیغ مقولهای نیست که چندان جدید باشد و مربوط به سالهای اخیر گردد بلکه ریشه در زندگی اجتماعی انسانها داشته است. با این همه آنچه ما تحت عنوان تبلیغات نو و جدید میشناسیم، ریشه در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دارد. تبلیغات به شکل امروزی مانند بسیاری از رسوم دیگر وارد تجارت و کسب و کار شد و رفته رفته توسعه یافت ، چرا که لزوم آن احساس میشد.
بعد از انقلاب صنعتی ، بدلیل بالا رفتن حجم تولیدات، دیگر فروش مقوله راحتی نبود. زیرا اولاً بدلیل تولید انبوه، تمایز در بین محصولات تولیدی از میان رفت و بیشتر محصولات، استاندارد و یک شکل شدند. ثانیاً به علت زیاد شدن فاصله بین تولید کننده و مصرف کننده، اطلاعات محصولات و خدمات مانند گذشته به سهولت در اختیار مصرف کنندگان قرار نمیگرفت لذا نیاز به کانال ارتباطی جدیدی احساس شد.
با اختراع ماشین چاپ و سپس رادیو، تلویزیـون، اینترنت و دیـگر رسانههای جمعی، تبلیغات رشد بیشتری یافت. رشد صنعت تبلیغات تا آن حد بوده است که امروزه بخش مهمی از فعالیتهای سازمانها را در برگرفته و از تبلیغات به عنوان یکی از عوامل کلیدی موفقیت سازمانها و شرکتهای تولیدی و خدماتی نام برده میشود [3]
تبلیغات نوین
تبلیغات طی گذر زمان تغییرات زیادی داشته و متناسب با پیشرفتهای هر دوره ویژگیهای خاص خود را دارا بوده است. امروزه با پیشرفتهای شگرف در عرصه فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی شاهد به وجود آمدن شکلهای جدیدی از تبلیغات هستیم که طیف متنوعی از اشکال گوناگون تبلیغات را از تبلیغات برروی تابلوهای کامپیوتری گرفته تا تبلیغات از طریق گوشیهای موبایل، تبلیغات اینتراکتیو و تبلیغات در شبکه جهانی اینترنت شامل میشود [4].
ویژگیهای تبلیغات نوین
1-بیاعتقادی مبلغان به گفتههای خودشان و تبعیت نکرن تبلیغات از ایدئولوژی، برخلاف مبلغان مذهبی یا مسیونرهای گذشته.
2-پنهانکاری تبلیغات در عصر جدید: به معنای پخش استنتاجها یا از منابع پنهان یا با اهداف نهان.
3-حکومت نامرئی مبلغان در عصر جدید، در این عصر، مبلغان جدید، ذهن ما را شکل میدهند و ذائقه ما را تعیین میکنند و بدین گونه ما تحت سلطه کسانی قرار گرفتهایم که شناختی از آنها نداریم.
4-علمی بودن تبلیغات جدید: تبلیغات نوین، تلاشی است، در راستای مفهومی اجتماعی برای ساختن الگوهای رفتاری [1، ص 127].
شکلهای نوین تبلیغات
در حال حاضر حجم بالایی از تبلیغات در فناوریهای ارتباطی نوین و به ویژه اینترنت مورد استفاده قرار میگیرد. یک نمونه از این نوع تبلیغات استفاده از آگهیهای هوشمندانه به منظور جلب توجه مخاطبان است. مثلاً چنانچه کاربری در موتور جستجوی گوگل کلمه نرگس را تایپ کند، گوگل علاوه بر آنکه پاسخها را در مورد کلمه نرگس (به ترتیب میزان مراجعه که به آن شده است) در اختیار کاربر میگذارد بلکه در سمت راست و بالای صفحه، یک فروشگاه گل (که از گوگل خواسته برایش تبلیغ کند) معرفی خواهد کرد. این روش چند مزیت دارد:
1-مزاحم، تحمیلی و آزار دهنده نیست، چون از پاسخها جدا شده است.
2-فرمت بسیار سادهای دارد.
3-آگهی کاملاً با پرسش کاربران مرتبط است.
از دیگر اشکال تبلیغات نوین میتوان به شیوه متعامل و اینتراکتیو اشاره کرد که ایجاد یک رابطه متقابل میان مصرف کننده و شرکت تبلیغاتی میکند و تبلیغات برای هر کس متناسب با سطح سواد، درآمد و نیاز متغیر خواهد بود. اگر به رادیو اینترنتی یاهو که توسط کمپانی لانچ تأمین میشود مراجعه کرده باشید خواهید دید که برای نام آهنگ، خواننده و آلبوم سه نظر سنجی جدا وجود دارد و شنونده به آنها امتیاز میدهد و به تدریج نرم افزارهای یاهو ذائقه مشتری خود را تشخیص داده و آهنگهای مورد علاقهاش را بیشتر پخش میکند.
شیوه دیگر،تبلیغات از طریق بنر است. بنر پیام فعالى است که به شکلى هنرى شامل تصاویر و متنهاى ثابت ومتحرک روى صفحههاى وب ظاهر میشود و بینندگان را به سایتهاى آگهى دهنده هدایت میکند. بنر استاندارد 468 پیکسل پهنا و 60 پیکسل ارتفاع دارند. گروهى دیگر از بنرها که به «بند انگشتى» یا «تمبر پستى» معروفند در حاشیه این صفحهها قرار میگیرند[5]. بنرها بدلیل هزینه کم در طراحی و پست از متداولترین اشکال تبلیغات اینترنتی به شمار میآیند.
بنرهای ثابت: بنر ثابت به بنری اطلاق میشود که تبلیغ را بصورت یک تصویر و در اندازهای ثابت ارائه میکند. از آنجا که بنرها در بسیاری از سایتها نمایش داده میشوند، نرخ رویت بالایی دارند ولی نرخ کلیک در آنها پائین است.
بنرهای انیمیشندار (بنرهای پویا): در حقیقت بنرهای ثابتی هستند که از فنآوری انیمیشن در طراحی و ساخت آنها استفاده شده است. این نوع بنرها بدلیل برخورداری از انیمیشن نسبت به بنرهای ثابت غالباً نرخ کلیک بالاتری دارند. بنرهای ثابت و انیمیشندار هر دو ابزاریهای مناسبی برای معرفی نام تجاری میباشند.
بنرهای تعاملی: شکل دیگری از بنرها، بنرهای تعاملی هستند. در این نوع بنرها که به تازگی بسیار مشهور شدهاند، برای کاربران این امکان فراهم است که ارتباط دو طرفهای را با تبلیغ کنندگان برقرار نمایند. به عنوان مثال گزینههایی به منظور ورود اطلاعات برای کاربران در نظر گرفته شده و به تناسب اطلاعاتی که کاربران وارد میکنند، پاسخهایی به آنها داده میشود. از بنرهای تعاملی غالباً در خریدها و ثبت نامهای اینترنتی و مواردی از این قبیل استفــاده مــیشــود. در اغــلب موارد بــنرهای تعاملــی با اسـتفاده از Java Script، Java Applet ، HTML، ساخته میشوند [6].
خرده سایتها، شیوه تبلیغاتی دیگری در اینترنت هستند که از پنجرههای کوچکی (کوچکتر از اندازه معمولی پنجره مرورگر) تشکیل شدهاند و هنگام جستوجوی در اینترنت ناگهان بر روی صفحه نمایشگر ظاهر میشوند و حاوی نوشتهها و تصاویر تبلیغاتی هستند و به پنجرههای جهنده نیز معروفند.
پست الکترونیک زیر مجموعه فناوری اینترنت بوده و سالها قبل از وب مورد استفاده قرار میگرفته است و در سالهای اخیر با افزایش تعداد کاربران اینترنت برای تبلیغات مورد توجه قرار گرفته است. براساس آمار تعداد نامههای الکترونیک تبلیغاتی که کاربران اینترنت سالانه دریافت میدارند از 40 عدد در سال 1994 به بیش از 1600 عدد در سال 2005 افزایش یافته است. پایین بودن هزینه، اثربخشی بالا و مدیریت آسان از جمله مزایای آن به حساب میآید.
شکل جدیدی از تبلیغات نیز توسط شبکههای تلویزیونی کابلی به شکلی هوشمندانه در اختیار بینندگان قرار میگیرد. به عنوان مثال در هنگام پخش یک فیلم سینمایی با مضمون فلسفی، هیچگاه نوشابه یا خوراکی تبلیغ نمیشود. از یک برنامهای که مورد علاقه بیننده است استفاده میشود تا محصولات مرتبط با همان علاقه نیز به بیننده معرفی شوند. به عبارت دیگر یک رابطه منطقی میان تبلیغ و برنامه وجود دارد.
استفاده از تابلوها یا صفحات الکترونیکی بزرگ برروی وسایل نقلیه از جمله اتوبوسها نیز از شیوههای جدید تبلیغات محسوب میشوند که در کشورهایی چون ژاپن، آمریکا، هنگ کنگ و... به تبلیغ یا اطلاع رسانی مشغولند.
نوع جدید دیگری از تبلیغات ارسال پیام بر روی تلفن همراه است. به دلیل نزدیک بودن و در دسترس بودن همیشگی تلفن همراه در نزد صاحبان آنها، شانس دیدن، و پسندیدن محصولات تبلیغاتی را به شدت بالا میبرد.
بزودی پژوهشگران ژاپنى تبلیغات رسانهاى جدیدى را به نام «باران اطلاعات» به جهان عرضه خواهند کرد. شبکه خبرى بى.بى.سى در آخرین گزارشهاى خود اعلام کرد محققان آزمایشگاه ژاپنى «سایبر سالوشن» تا چند سال دیگر پروژکتورهایى را اختراع میکنند که درنقاطى خاص بارانهاى اطلاعى تولید خواهند کرد. قطرههاى بارانى در اثر برخورد با زمین حرکتهاى مواج تولید میکنند و همچنین اگر مردم وارد این منطقه بارانى شوند میتوانند آگهیها را از طریق قطرههایى که روى دست آنها میافتد، ببینند.
به اعتقاد «یوکوایشى» از پژوهشگران این پروژه، تبلیغاتى که روى دست مصرف کننده ظاهر میشود میتواند او را متقاعد کند که این پیام واقعاً براى او تهیه شده است [5].
تبلیغات زیرحسی یا نامرئی
تبلیغ زیرحسی توسط یک متخصص امور تبلیغات بنام جیمز ویکاری بکار رفت. او هنگام نمایش فیلم اسپارتاکوس در سالن سینما عبارت پاپ کورن بخورید و کوکا بنوشید را با سرعت یک سه هزارم ثانیه، بدون اطلاع قبلی بینندگان روی پرده سینما انداخت. پس از آن ، تماشگران در خلال فیلم تمایل زیادی به پاپ کورن و نوشابه کوکاکولا در خود احساس کردند [1، ص 68]. این شیوه در آن، آگهی دهنده، پیام خود را به گونهای طراحی میکند که از حاشیههای پایین گسترة شنوایی و بینایی مخاطبان بهره گیرد تا ضمیر ناخودآگاه آنها را متأثر سازد. بدین منظور از شگردهای مختلف الکترونیکی و کامپیوتری و روان شناختی توأم استفاده میشود.
حاشیههای پایین گسترة بینایی، شامل تشخیص ناخودآگاه صحنههای نمایشی گذرا در مدت زمان کوتاه است. چشم انسان، صحنههای نمایشی را که مدت زمان آنها کمتر از حدود یک دوازدهم ثانــیه باشد (مثلا یک بیستم ثانیه) نمیتواند تشخیص دهد [7].
در سال 1979 ، در چند فروشگاه زنجیرهای آمریکایی، در نوار موسیقی متداول در فروشگاها، صدای ضبط شده «من دزدی نمی کنم!» را با شدت صوتی کم در هرچند ثانیــه به موسیقی اضافه کردند، به طوری که حس شنوایی خودآگاه آن را دریافت نمیکرد. طبق ادعا، نتیجه این شد که در مدت نه ماه، تعداد سرقتها در فروشگاها به 37 درصد کاهش یافت.
حاشیههای پایین گسترة شنوایی شدتی، شامل صداهایی با شدت حدود چند دسی بل که در شرایط معمولی شنیده نمیشود؛ و حاشیههای پایین گسترة شنوایی بسامدی، شامل صداهای دارای بسامد کمتر از 20 هرتز است [7].
دربارة موثر بودن یا موثر نبودن «تبلیغات زیرحسی» اخــتلاف نظر بسیار است. برخی از متخصصان تبلیغات، قاطعانه «تبلیغات زیرحسی» را رد میکنند و برخی دیگر، آن را بسیار موثر میدانند [همان]. ماکس ساترلند اینگونه تبلیغات تجاری را شیطنتهای عملیِ کلمات و تصاویر نهفته شده در متن تبلیغات مینامد [1، ص 68]. همچنین، «تبلیغات زیرحسی»، در برخی از کشورهای صنعتی صراحتاً ممنوع شده است و بالطبع انتشار مطالب علمی و تحقیقی دربارة تکنولوژی آن نیز میتواند ممنوع باشد. اما ممکن است در برخی از متون مبحث روانشناسی ترغیب، به «تبلیغات زیرحسی» اشارههایی شده باشد. در برخی از کشورها نیز مقرراتی وجود دارد که آن را غیر قانونی میسازد. برای مثال در ایران طبق آئین نامه ساخت آگهیهای رادیوئی و تلویزیونی اداره کل بازرگانی صدا و سیما، تبلیغات نامرئی از طریق رسانههای رادیو و تلویزیونی صدا و سیما ممنوع است.
اصل 15: در آگهیها نباید با استفاده از تمهیدات فنی و یا بکارگیری تصاویر بازرگانی کوتاه و یا شیوه های دیگر، ضمیر ناخودآگاه مخاطب تحت تأثیر قرار گیرد و پیام مورد نظر بدون دادن آگاهی لازم به ببیندگان منتقل شود و اذهان آنان را تحت تأثیر قرار دهد [7].
ویژگیهای تبلیغ موفق
1-تماماً بر درستی و راستی استوار باشد.
2-کاملاً یا دستکم تا آنجا که ممکن است، شفاف باشد.
3-علاوه بر تأمین اعتماد مخاطب، حسن نیت فرستندة پیام را روشن سازد.
4-بر آگاهی مخاطب، هرچند هم اندک، بیفزاید.
5-بیان و شیوة تبلیغ با کاربرد واژههای نوین پذیرفته شده و تعابیر و تصاویر مناسب و مطلوب، جذابیت لازم را پیدا کرده باشد.
6-پر محتوایی پیام و غنای مضامین و ارزشمند بودن آن را تضمین نماید.
7-انرژی روانی انسانها را در جهت ترقی و تعالی، جاری سازد و از این راه حرکت تکاملی اجتماع و روند پیشرفت و تعالی فردی و اجتماعی را شتاب بخشد [8، ص 39].
نتیجهگیری
دنیای آینده دنیای رقابت، سبقت و سرعت است که مخاطب باوری را محور فعالیت و جایگاهیابی تبلیغات را مهمترین دغدغه برنامهریزان این صنعت قرار میدهد.
تبلیغات باید گوشهای از ذهن مخاطب را اشغال کند، مردم آگهیهای مزاحم را نخوانده دور میریزند آنها تبلیغاتی که حیاط خانههایشان را مملو از کاغذهای بیمصرف میکنند، دوست ندارند. تسخیر ذهن مخاطب بیتوجه به شناخت بازار و دانستن اینکه مشتریان چه کسانی هستند و تقسیمبندی آنان به وجود نخواهد آمد، زیرا مخاطبان گروههای نامتجانسی هستند که همیشه مشابه نیستند. فرد فعال در عرصه تبلیغات با بهرهگیری از علوم مختلف از جمله روانشناسی، جامعهشناسی و نیز شناخت فرهنگ و آداب و رسوم مخاطبان میتواند بهترین و کارآمدترین شیوهها را به کار گیرد.
در نهایت باید گفت که تبلیغات بر روی زندگی و نگرش افراد تأثیر بسیار زیادی دارد پس نباید باورها، اعتقادها، ارزشها، فرهنگها و ... را به انحطاط کشید بلکه باید به آنها ارتقاء بخشید و این بخشی از وظایف متخصصین تبلیغات است. با آگاهی صحیح از کارکرد تبلیغات میتوان حتی به دور از توسل به هرگونه حیله و نیرنگ مخاطب را به سوی کالا و سازمان خود جلب کرد.
تبلیغات همه جا هستند، هر جا که باشی به سراغت میآیند با شکلها و شیوههای مختلف و هیچ نهاد و بنیادی از آن بی نیاز نیست.
منایع
[1].ـ شاه محمّدی، عبدالرضا. اقناع و تبلیغ. (تهران: انتشارات زرباف، 1385).
[2].ـ نصیری ، بهاره. «نقش تبلیغات در جامعه»
http://www.linkestan.com/news/ARTICLEview.asp?key=721
[3]- بختائی، امیر. «پیدایش تبلیغات».
http://advercross.mihanblog.com/Cat/4.aspx
[4].ـ محمدنژاد، سید علی. «تبلیغات نوین»
http://www.linkestan.com/news/ARTICLEview.asp?key=545
[5]. ـ لالمی، شیده. «گریز مخاطب از تبلیغات مزاحم»، روزنامه ایران (1384)
http://www.iran-newspaper.com/1384/840524/html/report.htm
[6]ـ بختا ئی، امیر. «بنر تبلیغاتی».
http://advercross.mihanblog.com/Post-24.ASPX
[7].ـ زاهد، توحید. «تبلیغات نامرئی»،
http://adjournal.shaar.com/archives/2006/03/000788_.php#more
[8]- ترابی، علی اکبر. جامعه شناسی تبلیغات. (تبریز: انتشارات فروزش، 1381).
*لینک : http://www.mydocument.ir/main/index.php?article=6902


نامگذاری تجاری (Branding) ، عملی است که سبب تشخیص فوری نام یک شرکت، محصول، یا خدمت از سوی مشتریان قدیم و مشتریان بالقوه میشود. این تعریف کلی در مورد وبسایتها نیز صادق است، به طوری که میتوان گفت نام تجاری اثر مستقیمی بر ترافیک وبسایتها و جذب بیننده برای آنها دارد.
برای درک بهتر عملکرد نام تجاری، تصور کنید که نیاز به پودر لباسشویی دارید; در این صورت اگر در شهر خودتان به سر میبرید، به احتمال زیاد به فروشگاهی میروید که آن را میشناسید و چنانچه موقتاً در شهری غریبه اقامت دارید، به شعبهء یکی از فروشگاههای زنجیرهای که برای شما شناخته شده است مراجعه میکنید. در فروشگاه نیز به دنبال محصولی میگردید که از قبل آن را میشناسید یا محصولی را برمیگزینید که نام آن نکتهء مثبتی را در ذهن شما تداعی میکند. به این ترتیب نام تجاری، نقش مهمی در خرید شما ایفا میکند، یعنی هم در انتخاب فروشگاه و هم در انتخاب محصول مؤثر است.
این موضوع در مورد اینترنت نیز صادق است. بر پایهء بررسیهای انجام شده از سوی پژوهشگران آمریکایی، 42 درصد از خریداران آنلاین، خرید خود را از قبل برنامهریزی میکنند; به عبارت بهتر آنها از قبل میدانند که کدام نام تجاری را ترجیح میدهند و باید از کدام سایت خرید کنند. همچنین 82 درصد از خریداران آنلاین میگویند که نام تجاری یک محصول، عاملی تعیینکننده در تصمیمگیری خرید آنهاست. متفاوت بودن نام وبسایت، محصول یا خدمات (از نام وبسایتها یا کالا و خدمات مشابه)، از شرایط لازم برای موفقیت نام تجاری است، ضمن آنکه باید نامی برای وبسایت یا محصول خود انتخاب کنید که مشتریان بخواهند و بتوانند آن را به خاطر بسپارند.
پس از این مرحله باید نام تجاری منتخب را به جامعهء مخاطبان موردنظر معرفی و آن را در اذهان ایشان جا انداخت; اگرچه ممکن است استفاده از تبلیغات و آگهیهای پرزرق و برق در رسانههای مختلف در این زمینه کمک شایانی کند، اما شما نیز با استفاده از دانش، خلاقیت و پشتکار در معرفی نام تجاری محصول یا خدمات خود میتوانید موفق باشید.
منبع: روزنامه سرمایه، شماره 415 – نوشته احمد آخوندی


رشته بازاریابی دوران ابتدایی شکل گیری خود را پشت سر میگذاشت که جان وانامیکر اسطوره فروشگاه های زنجیره ای قرن نوزدهم اظهار داشت : «نیمی از پولی را که صرف تبلیغات کردم به هدر رفته است و مشکل در این است که من نمیدانم کدام بخش از پول به هدر رفته است». با وجود این شکایت، وانامیکر، که موفقترین تاجر در زمان خودش بود، بسیار به تبلیغات علاقه داشت و هیچگاه بودجه مربوط به گروه تبلیغات را کاهش نداد . از آن زمان تا حال، خرده فروشان و کارخانه داران به این باور رسیده اند که با وجود آنکه آنها قادر به تشخیص اینکه چه مقدار از هزینه تبلیغاتی شان به هدر رفته است نیستند ولی ترجیح میدهند تا حداقل به همان انداره که رقبای آنها صرف تبلیغات میکنند، آنها نیز به همین میزان هزینه کنند. آنها پذیرفته اند که خرج کردن برای تبلیغات هزینه ای واجب برای انجام کسب و کار در یک اقتصاد مصرفی است .
اما چنانچه حد بهینه ای برای هزینه کردن در تبلیغاتی در مورد هر محصول وجود داشت، به طوری که فراتر از آن حد ، پول صرف شده کلاً به هدر رفته باشد، آنگاه چه ؟ اقتصادانان همواره از «کشش پذیری قیمت» گفتگو میکنند. هنگامی که قیمتها بالا یا پایین میروند، مصرف کنندگان با تغییر در راهبردهای خرید خود به این نواسانات واکنش نشان میدهند . به همین علت است که افزایش قیمتها لزوماً به افزایش درآمد منجر نمیشود . همین نوع کشش پذیری در مورد تبلیغات نیز صادق است . به ازای هر نام تجاری، در هر بازاری که باشد، نقطه اشباعی برای هزینه تبلیغاتی وجود دارد . تا قبل از رسیدن به این نقطه، افزایش در بودجه تبلیغاتی ثمربخش خواهد بود. ولی هنگامی که بازار برای یک محصول و یا یک خدمت به حد اشباع رسید ، هر قدر هم که در مورد تبلیغات هزینه شود، منجر به فروش بیشتری که توجیه کننده هزینه های صرف شده باشد ، نخواهد شد . از این رو ، بهترین بودجه بندی برای تبلیغات تا زمان رسیدن به نقطه اشباع است و فراتر از آن نقطه، حتی یک دلار هزینه کردن برای تبلیغات بیشتر بیهوده خواهد بود . شرکتهایی که از این اصل پیروی میکنند، سود آوری خود را در کل بهینه خواهند کرد چرا که آنها تنها به آن میزان برای تبلیغات هزینه میکنند که قادر به جبران آن در درآمدهای حاصله باشند .
نقطه اشباع تبلیغات ممکن است برای هر نوع محصول به راحتی قابل شناسایی نباشد. ولی این امر در مورد یکی از دسته بندی های اولیه و جهان شمول در خصوص مصرف کنندگان تبلیغات یعنی ” صنعت خودرو” تقریباً واضح است . بسیاری از خودرو سازان از جمله، فورد، شورولت، تویوتا و فیات دارای نقطه اشباع بهینه منحصر به فرد خود هستند که قبل از آنکه بودجه تدوین شود، قابل پیش بینی است. از این رو از آن در برنامه ریزی راهبردهای مربوط به هزینه تبلیغات استفاده میکنند . نقطه اشباع، معرف میزان بهینه تبلیغات از نقطه نظر سودآوری است . هنگامی که این نقطه مشخص شود ، نقطه اشباع به معیاری که از طریق آن میتوان در مورد بودجه تبلیغات اظهار نظر نمود تبدیل میشود .
در سال 2004، ما الگوی صرف هزینه در انواع رسانهها یعنی در تلویزیون، رادیو، روزنامه و مجلات در ایالات متحده برای تمام کارخانه های خودروسازی در بین سال های 1998 تا 2004 را مشخص کردیم . سپس نقطه اشباع را برای هریک از نامهای تجاری خودرو با استفاده از مدل آماری و بر مبنای تحلیل سه فاکتور کلیدی که به نظر میرسد با هزینه کردن در مورد تبلیغات همبستگی داشته باشند، تخمین زدیم . این سه فاکتور به شرح زیر هستند:
1- تعداد مدل هایی که تحت پوشش نام تجاری اتومبیل قرار دارند ( به غیر از خودروهای جدید ، نظیر هوندا که بخش کوچکی از حجم تولیدات را تشکیل میدهند ) . به طور کلی، نامهای تجاری نظیر شورولت و یا فورد که دارای 15 مدل عمده خودرو هستند که در هر سال تولید میشوند به بودجه بیشتری در مقایسه با نامهای تجاری نظیر ساترن یا لکسوز، نیاز دارند .
2- تعداد مدل هایی که در هر سال برای اولین بار و یا با تغییر به بازار عرضه میشود. به ازای هر تولید جدید و یا طراحی مجدد (که نوعاً هر 4 یا هر 5 سال به وقوع میپیوندد)، خودروسازان عموماً فعالیتهای بازاریابی بیشتری را انجام میدهند و از این رو به هزینه تبلیغاتی بیشتری نیز نیاز دارند.
3- سهم بازار نام تجاری خودرو به غیر از فروشهای غیر خرده فروشی که به تبلیغات نیاز دارد . هنگامی که تعداد خودروها افزایش مییابد، دو اتفاق رخ میدهد : در کل، هزینه بیشتری صرف تبلیغات به منظور حمایت از نام تجاری میشود و هزینه کمتری به ازای (تبلیغات ) هر واحد اتومبیل صرف می شود. از این رو با افزایش سهم بازار ، بودجه بهینه تبلیغات افزایش یافته و نرخ افزایش کاهش مییابد .
مدل نقطه اشباع، به طور پیوسته در تخمین میزان هزینه کردن به ازای هر نام تجاری پایدار بوده است و ما به آن در تخمین نقطه اشباع تبلیغات اعتقاد داریم .
مدل، 85 درصد از تفاوت های بین بودجه های واقعی تبلیغاتی نامهای تجاری مختلف خودرو را توجیه می کند و به تشخیص 15 درصد تفاوت های باقیمانده نیز در خصوص اینکه شرکتهای خودرو بیشتر یا کمتر از بودجه تبلیغاتی هزینه میکنند، کمک میکند.
سه متغیر یاد شده شامل تعداد مدلهایی که جدید بوده و یا بازسازی شده اند و همچنین سهم بازار است که در حقیقت فاکتورهای اولیه ای هستند که برای برنامه ریزی و بودجه بندی ارزشمند هستند . فاکتورهای دیگر، نظیر خلاقیت و ترکیب رسانه های تبلیغاتی معمولا ً بحثهای زیادی در مورد تبلیغات را موجب میشوند که با تاثیر واقعی این تبلیغات تناسب چندانی ندارند و باید هنگامی که یک شرکت سازنده خودرو اهداف راهبردی خود در خصوص تبلیغات را تعریف میکند ، در ملاحظات بعدی قرار گیرند .
بحران خودروسازان
میلیاردها دلار بودجه تبلیغاتی و حتی سلامت صنعت خودروسازی در خطر است. خودروسازان، واسطه گران و قطعه سازان باید پاسخگوی 25 درصد از کل مبلغی که به طور کلی صرف هزینه تبلیغات در هر سال در آمریکا میشود – که بیشتر از هر مبلغ صرف شده در شاخه های دیگر کسب و کار از جمله کالاهای بسته بندی شده است- باشند . افزون بر این، صنعت خودرو سازی به طور ثابت مبلغی در این ارتباط هزینه کرده است که درهر سال 14 درصد رشد داشته است یعنی از 700 میلیون دلار در سال 1985 تا نزدیک به 11 میلیارد دلار در سال 2005 یا تقریباً معادل 15 برابر افزایش.
علت این افزایش چیست ؟ اول اینکه، قیمت تبلیغات در رسانه های اصلی به میزان 7 تا 8 درصد – توسط رسانههایی که توانسته اند تنها بخشی از درآمدهای ازدست رفته خود به واسطه وجود تلویزیون های کابلی و یا اینترنت را با بالا بردن نرخهای خود جبران کنند – بالا رفته است . دوم اینکه، همگام با عرضه بیش از حد خودرو در بازار ، بسیاری از سازندگان خودرو رو به سوی تبلیغات بیشتر آوردند تا از این طریق سهم بازار را از دست رقبای خود درآورند . اگر این روند ادامه یابد ، شاید خودروسازان 10 برابر آنچه را که در سال 2000هزینه کردند، در سال 2007 برای تبلیغ رده مشابهی از خودروها هزینه کنند .
حساسیت قابل درک مدیران اجرایی صنایع خودرو در خصوص تبلیغات نه تنها در مکالمه ها بلکه در تعداد رو به افزایش مقالات مجلات کسب و کار ( بیش از 3000 مجله در سال 2003 که در مقایسه با 1995 شش برابر افزایش را نشان میدهد ) کاملاً بارز است . در زمانی که فشار فزاینده ای برای کاهش هزینه ها و افزایش سودآوری بود، افزایش کلی در هزینه های تبلیغاتی باعث شد تا رهبران شرکتهای بزرگ خودروسازی بودجه تبلیغاتی خود را با وسواس بیشتری تحت نظر قرار دهند. ولی آنها با چالش یافتن استانداردی واقعی که از طریق آن قادر به ارزیابی این بودجه ها باشند مواجهند. چقدر بودجه کافی است؟
تبلیغات خودرو، حوزه ای غنی برای تحقیق و پژوهش است . نه تنها تبلیغات فراوانی برای خودرو صورت میگیرد، بلکه این تبلیغات در مسیری به نسبت شفاف هدایت میشوند . هر دو سال یکبار، نشریه ادورتایزینگ ایج آمارهای تحقیقاتی را که نشان دهنده مخارج تبلیغاتی هر یک از نامهای تجاری معروف خودرو است را منتشر میکند . این آمارها تمام تبلیغاتی که توسط خود سازنده انجام می شود پوشش می دهد ( اینها عمدتاً از نوع تبلیغات عام هستند : «این ماشین را بخرید ») و همچنین تبلیغات دیگری را نیز که با همکاری خودروسازان و واسطه گران آنها انجام می شود نظیر «این خودرو را اکنون در حراج بخرید» را نیز شامل می شود .
آمارهای نشریه آدورتایزینگ ایج تبلیغاتی را که تنها توسط واسطه گران انجام میشود («این خودرو را در اینجا بخرید» و آمارها را برای ارزیابی بودجه های تبلیغاتی خودروسازان مفیدتر می سازد را شامل نمیشود.
تشخیص دادن نقطه اشباع تبلیغات برای یک خودرو ساز آسان تر ازسازندگان سایر محصولات است، چراکه هزینه خرید بسیار بالا است . خودرو مانند نوشیدنی یا حبوبات نیست و مصرف کنندگان آن را از روی تحریک آنی یا زودگذر نمی خرند . با وجود اینکه خودورسازان سعی می کنند تا نامهای تجاری خودرو را با تبلیغاتی که تهییج کننده عواطف انسانی باشد نشان دهند، ولی با این وجود تصمیمات خرید مشتریان خودرو با منطق بالاتری گرفته می شود . مصرف کنندگان ابتدا تصمیم می گیرند که به چه نوع خورویی نیاز دارند و سپس نام تجاری و مدلی را که بر مبنای تجربه خودشان نسبت به خودروی مزبور، تجربه اطرافیانشان و گزارشهای منابع مورد اعتماد است انتخاب می کنند . تغییر گرایش از یک نام تجاری خودرو به نام تجاری دیگر بحث برانگیزتر از تعویض نام تجاری صابون است. از این رو همبستگی دادن تغییرات در سهم بازار با تغییرات در الگوی هزینه کردن در تبلیغات آسانتر است .
با وجود این، بودجه تبلیغاتی درصنعت خودرو به شیوه ای راهبردی در گذشته تعیین نشده است . از این رو، مدیران عامل، مدیران مالی و سایر دست اندرکاران در شرکتهای بزرگ خودرو زمان و اندیشه زیادی را صرف تعیین قیمت خودرو می کنند . آنها مدل های تحلیلی را با در نظر گرفتن سناریوهای مختلف برای هریک از خطوط تولید، تبلیغات ساخت خودرو و تسهیلات ویژه خرید ، قبل از هر گونه تصمیم گیری می سازند . اما در مورد هزینه کردن تبلیغات اینچنین عمل نمی شود.
همین مدیران اجرایی، هنگامی که بودجههای تبلیغاتی شان را مد نظر قرار میدهند، ممکن است تنها به این سوال کلیشه ای بسنده کنند که : «سال قبل چقدر هزینه کردیم ؟ رقبایمان سال آینده چه طور عمل خواهند کرد؟ از قیمت خرده فروشی هر خودرو، چقدر برای تبلیغات آن در سال جاری هزینه کنیم ؟” . در شرایط بحران، آنها ممکن است 100 میلیون دلار از کل بودجه کسر کنند و در سالهای پر بارتر، 50 میلیون دلار به بودجه برگردانده و یا جریانهای تبلیغاتی جدیدی به راه اندازند .
به طور خلاصه، مدیران معمولاً اساس هزینه های تبلیغاتی خود را بیشتر بر مبنای آنچه که در استطاعتشان است و یا بر اساس تمایلشان در هزینه کردن بیشتر از رقبا پایهریزی می کنند تا بر اساس مبلغ مورد نیاز برای تحصیل حداکثر سهم بازار. از این رو بحرانی که آنها احساس می کنند تنها در برابری کردن با رقبا است و بر این باورند که می بایست هزینه تبلیغاتی بیشتری انجام دهند تا در جایگاه خود باقی بمانند .
ولی با وجود این هیچ تضمینی وجود ندارد که نامهای تجاری مطرح در صنعت خودور که بیشتر از رقبای خود هزینه میکنند، با افزایش تعداد مشتری مواجه شوند. در شش سالی که ما مطالعه کردیم یعنی از سال 1998 تا 2003 ، بسیاری از نامهای تجاری که در هزینه های تبلیغاتی در رسانه ها «زیاده روی» کرده بودند، به راستی سهم بازار خود را افزایش دادند ولی رقبای آنها نیز با صرف هزینه کمتر به همین دستاورد رسیدند . به عنوان مثال ، فورد و شورولت هر دو نزدیک به سطح بهینه پیش بینی شده در حد نام تجاری شان هزینه کردند ولی نتایج کاملاً متفاوت را به دست آوردند . همین امر در مورد دوج و کیا، لینکلن و تویوتا، پونتیاک و هایوندای نیز صادق است . دو فاکتور، تغییر در سهم بازار و هزینه کردن در تبلیغات رسانه ای به میزان بالاتر از سطح پیش بینی شده در تحقیق ما، مستقیماً با یکدیگر همبستگی نداشتند .
سعی و خطا
حال، یک خودرو ساز ( و یا هر صنعتگر) چطور میتواند سطح بهینه هزینه کردن برای تبلیغات محصولات خود را شناسایی کند؟ در نظر اول، این امر آسان به نظر میرسد : آنقدر بودجه تبلیغات را افزایش می دهیم تا حاشیه سود ناشی از فروشهای رو به افزایش جدید بیشتر از هزینه های رو به افزایش آنها باشد . در صنعت خودرو به عنوان مثال اگر هزینه کردن 10000دلار دیگر در تبلیغات به فروش 100 خودروی بیشتر بیانجامد و اگر سود رو به افزایش ناشی از این خودروها به طور متوسط 100 دلار باشد، آنگاه شما می توانید تبلیغات شرکت خود را افزایش دهید. ولی فاکتورهای زیادی از جمله راهبردهای رقبا بر سطوح فروش تاثیر گذار هستند . برای تخمین دقیق این فاکتورها در جهت طراحی موثر سازو کارهای تبلیغاتی، شما می بایست مجموعه ای از آزمایشها را به انجام برسانید : میزان هزینه های تبلیغاتی و ترکیب رسانه های تبلیغاتی از یک محل به محل دیگر را تغییر دهید و تاثیر نتایج به دست آمده در فروشها را اندازه گیری کنید . این امر به نوبه خود یک رویکرد علمی منضبط را می طلبد . خرده فروشان، توزیع کنندگان و آژانس های تبلیغاتی و سایر شرکای محلی می بایست علاقه مند به همکاری در هر دو گروه مورد آزمایش ( گروه با تبلیغات سنگین) و گروه کنترلی (با تبلیغات آسان) حتی به قیمت حمایت های نامنصفانه بازار و کاهش درآمدها در کوتاه مدت باشند . حتی با وجود این کنترل، آزمایشها می بایست به دفعات تکرار شوند تا تاثیر بالقوه کیفیتهای متفاوت را خنثی کنند . این نوع مشکلات از به کارگیری آزمایشهای با حدود مشخص برای اندازهگیری دقیق تاثیر حاشیه ای تبلیغات، جلوگیری به عمل میآورند.
در عوض، شرکتها در عمل رویکرد «سعی و خطا» را به کار می گیرند . هر تغییری در هزینه کردنهای تبلیغاتی در اصل نقطه شروع یک آزمایش غیر رسمی است . هنگامی که آمار و ارقام فروش منتشر می شود ، نتیجه آزمایشها مشخص می شود . از آنجا که سطوح هزینه کردنهای تبلیغاتی با توجه به زمان ارائه محصول به بازار و یا شروع سازو کارهای تبلیغاتی شرکای واسطه گر ، تغییر می کند، اکثر نامهای تجاری (در صنعت ) انبوهی از نتایج حاصل از آزمایشهای غیر رسمی را در اختیار مدیران اجرایی خود قرار می دهند تا آنها بر اساس این نتایج به داوری بپردازند . چرخه بازخور سریع است و از این رو کیفیت داوری را بهبود می بخشد . آن طور که یکی از روسای بازاریابی در یکی از صنایع معروف خودورسازی به ما گفت : «بسته به نوع خودرو فرق می کند. ولی من تقریباٌ ظرف یکی دو هفته متوجه می شوم که در خصوص میزان هزینه کردن در مورد تبلیغات مرتکب اشتباه شده ام یا نه…»
از آنجا که رقبای خودروساز مراقب یکدیگر هستند و گرایش به هم سطح کردن بودجه های خود با یکدیگر را دارند ؛ یک فرآیند بازخور ثانویه ای نیز در این بین در کار است. آنها نه تنها از آزمایش های خود، بلکه از آزمایشها و تجارب رقبای خود نیز درس می گیرند . در طول زمان، خودروسازان درکی مشترک و فطری را که منعکس کننده نتایج تجمعی صدها آزمایش جسته و گریخته است بدست می آورند . این درک ؛ به خرد ذاتی شرکت و در بسیاری از موارد به خرد ذاتی صنعت تبدیل می شود . از این رو ، بسیاری از نامهای تجاری به تدریج به سمت سطح بهینه هزینه های تبلیغاتی که بسیار نزدیک به نقطه اشباع پیش بینی شده در تحقیق ما است، پیش می روند .
به عنوان مثال، در اواخر دهه 90، فولکس واگن به عمد هزینه های تبلیغاتی در ایالات متحده را افزایش داد . این بخشی از تلاشهای فولکس واگن به منظور نشان دادن جهت گیری این نام تجاری به سمت سبک اروپایی، کیفیت ژاپنی و مدل های جدید راحت تر (نظیر نیو گلف و بیتل) بود . گان ریپورت فور مدیا، جایزه سالانه خلاق ترین آگهی دهنده دنیا» را 4 بار و در بین سال های 1999 تا 2004 به فولکس واگن اهدا کرد . هر چند که با توجه به اصول مدل و همچنین با توجه به اصول صنعت سطح هزینه کردن تبلیغاتی فولکس واگن به میزان زیادی نامتناسب بود وتنها از سال 2003، سطح هزینه کردن این شرکت روبه تعدیل گذاشت . با وجود این در مقایسه با پیش بینی های مدل نقطه اشباع، این هزینه همچنان بالا بود .این امر شاید به این علت بود که فولکس واگن متوجه شده بود که سطوح هزینه کردنهای تبلیغاتی، منجر به فروش و سودآوری نشده است . اگر این روند ادامه یابد، ما انتظار داریم تا سطوح هزینه کردنهای فولکس واگن به نقطه اشباع برگردد .
ولی محدودیتهایی برای رویکرد «سعی و خطا» وجود دارد چراکه به زمان زیادی برای انجام این آزمایشها و در نتیجه کسب آگاهی های لازم نیاز است . خصوصاً برای نامهای تجاری نوظهور و یا ارائه توام با نوآوری نیو بیتل کمپانی فولکس واگن . در طول مدت زمان انجام این آزمایشها ممکن است پول زیادی به هدر رود . افزون بر این، دریافتهای شهودی قابل اندازه گیری نیستند . بسیاری از بازاریابان به علت نداشتن مدرکی برای اثبات ادعای خود، سعی در توجیه آن از طریق الگوبرداری دارند . آنها سعی در مقایسه ارقام مربوط به هزینه های تبلیغاتی خود در رسانهها با ارقام مشابه به رقبایشان می کنند. ولی این گونه اقدامها کمتر به نتیجه مورد نظر می انجامد چراکه سطوح هزینه کردن در رسانه ها بسیار متنوع است. معیارهایی نظیر هزینه تبلیغاتی به ازای هر خودرو ممکن است نه تنها از حیث اطلاعاتی مفید نباشد بلکه ممکن است گمراه کننده هم باشد . در بین نامهای تجاری خودروسازانی که تولید انبوه انجام می دهند ، هزینه تبلیغات در رسانه در سال 2003 از 181 دلار به ازای هر خودرو (در مورد فورد) تا 1612 دلار به ازای هر خودرو (یعنی تقریباً 9 برابر) در میتسوبیشی ، متغیر است . نهایتاً ؛ هنگامی که شرایط تغییر می کند، شکل دیگری از راهبردهای هزینه کردن در تبلیغات ممکن است به کار گرفته شود ومعمولاً تغییر در نگرش کندتر صورت می گیرد .
داشتن مدل های اینچنینی باعث می شود تا تصمیمات در خصوص تبلیغات با آشکار کردن ارتباطات متقابلی که بر نقطه اشباع تبلیغات در خصوص هر نام تجاری تاثیر گذار هستند ، بهتر اتخاذ شود . به عنوان مثال، بی- ام – و به علت وجود دو فاکتور پیچیده، بودجه تبلیغاتی معقول و کمی دارد : تعداد کم مدل های تحت تولید و هویت منحصر به فرد و پایدار این نام تجاری .
قدرت و جذابیت نام تجاری بی- ام- و، پایگاهی پایدار در بازار را برای وی به ارمغان آورده است و پیام تبلیغاتی آن در طول زمان همواره تداوم داشته است. شعار «نهایت ماشین سواری» از زمان افتتاح کارخانه بی-ام-و در اواسط دهه 1970 ، همواره پایدار بوده است .
بی- ام – و همواره در تبلیغات کمتر از صنعت در سطح وسیع آن هزینه کرده است. چراکه به تبلیغات برای حفظ سهم بازارش نیازی نداشته است .
توسعه محدوده
مدل نقطه اشباع به منظور هزینه کردن در خصوص تبلیغات در بخش خودرو ارائه شد. ولی آیا این مدل در بخشهای دیگر نیز قابل اعمال است؟ پاسخ هنوز مشخص نیست . در مورد بسیاری از محصولات مصرفی ، نظیر لوازم آرایشی و غذایی، هزینه های تبلیغات درصد به مراتب بالاتری از قیمت نهایی محصولات را در مقام مقایسه با اتومبیل به خود اختصاصی می دهد . یک قوطی سودا تحت تاثیر محرک های ناگهانی و آنی خریداری می شود که سود ناخالص آن در مقام مقایسه با سود ناخالص اتومبیل بسیار نا چیز است و نقطه اشباع آن نیز تحت تاثیر محبوبیت آن بخش در کل قرار می گیرد. موردی که اخیراً در مورد کاهش فروش کوکاکولا شاهد آن بوده ایم .
این مدل، همچنین منعکس کننده تاثیر سایر گونه های رسانه های تبلیغاتی از جمله اینترنت نیست. در مورد خودرو، دو سوم هزینه های تبلیغاتی هنوز هم بر پایه تبلیغات از طریق رسانه های جمعی (رادیو و تلویزیون) و یا تلویزیون کابلی است که البته ممکن است این روند در سالهای آینده تغییر کند . با وجود این، امکان محاسبه نقطه اشباع تبلیغات در مورد بسیاری از محصولات مصرفی حتی در محیط متغیر رسانه ای وجود دارد . برای انجام این محاسبات ، ما نیاز به پاسخ دهی به سئوالات زیر داریم :
امتحان کردن این محصول برای مشتری تا چه حد مخاطره آمیز است ؟صنعتگر ، چه حاشیه سودی به ازای هر واحد فروخته شده بدست خواهد آورد ؟ به چنگ آوردن مشتری از دست رقبا تا چه حد ساده است ؟ تاثیر تبلیغات دراین بخش در مقایسه با سایر بخشها به چه میزان است ؟ با وجود آنکه ، ممکن است این سوالات کلی به نظر برسند ولی این سوالها را می توان در صورتی که داده های مربوط به هزینه های تبلیغاتی در دسترس باشد که در اغلب مواقع نیز اینچنین است در مدل سازی به کار برد.
حیرت انگیز ترین نتیجه ای که از تحقیق بروی خودرو به دست آمد ، منطقی بودن رفتارها در این صنعت است . در طول زمان ، بسیاری از شرکتهای بزرگ روش خود را در اتخاذ بهترین سطح برای هزینه کردن در تبلیغات بهینه ساخته اند . همان طور که اقتصاددانان به خوبی می دانند، این، رفتاری استاندارد و قابل مشاهده در قیمت گذاری است . آنهایی که هزینه زیادی می کنند، سهم بازار خود را از دست می دهند. آنها که بسیار کم خرج می کنند قادر به حمایت از محصولات خود نخواهند بود . با صرف هزینه معقول و فارغ از محدودیتهای متداول، قیمتها به سمت یک تعادل بهینه حرکت خواهند کرد . ما بر این باوریم که همین روند در مورد تبلیغات نیز وجود دارد . چرخه زمانی، طولانی تر از چرخه قیمت گذاری است ولی نتیجه مشابه است . آنها که این امر را زودتر تشخیص می دهند و پیش بینی نقطه اشباع در محیط متغیر بازار را فرا می گیرند، یک قدم جلوتر از راهبردهای رقبای خود در هزینه کردن در تبلیغات خواهند بود.
منبع
HIRSH, EVAN AND SCHWEIZER MARK. “THE ADVERTISING SATURATION POINT,” STRATEGY + BUSINESS, ISSVE 40, 2005
ماهنامه تدبیر


مارک تواین: با داشتن عوامل قدرتمند، به مقصود خود دست می یابید.
… و به درستی همین طور است. شکست یا موفقیت فعالیتهای بازاریابی شما به نوع کلمات انتخابی برای معرفی تولیدات، خدمات و موقعیت خودتان در تبلیغات بستگی دارد . شما در انتخاب کلمات مختارید. مشکل اصلی استفاده از کلمات پوچ و بی معنی است . مغز به یکباره از هرگونه فکر خلاق تهی می شود. این زمانی است که مجموعه ی جملات تعیین شده برای ایجاد تغییرات اعجاب انگیز در تبلیغات، جادوی خود را از دست می دهند. منظور، مجموعه ای از عبارات از پیش نوشته شده است که با اضافه کردن به متن تبلیغات، نیرویی خارق العاده و همین طور امکان انتخاب گزینه های مختلف را به وب سایت شما عرضه می کند. این مجموعه در واقع سفری باورنکردنی از درون کلمات است که به تبلیغات شما جذابیت، رنگ و حس می بخشد. با عبارات حاوی نکات روز می توانید به تبلیغاتتان جان ببخشید .
حال، چگونه این عبارات و نکات روز را انتخاب می کنید؟گام نخست: به درستی از مضمون آگهی تبلیغاتی که- در تلویزیون، روزنامه، ای میل یا مجله به نمایش گذاشته اید، آگاه باشید. کافی است تبلیغات را به دقت مطالعه کنید .
گام دوم: این بخش شامل جملات درنظر گرفته شده ی شماست. کلماتی را که تأثیر عمیقی بر شما می گذارند، در جایی یادداشت کنید. دفترچه یا بخشی از کامپیوتر خود را به نوشتن این نکات روز اختصاص دهید. این ها جملات آگهی هایی هستند که اخیراً یادداشت کرده ام :
چیزی را نپذیر مگر آنکه بهترین باشد، چرا که تو ارزشش را داری، و این هدیه ای از خودت به خودت است .
گام بعدی: ترکیب و اضافه کردن این جملات به تبلیغات است. برای درک بهتر این مرحله باید تبلیغی را که قبلا تهیه شده مورد بررسی قرار دهید . میزان تأثیر آن بر خواننده چقدر است؟ چقدر شور و حرارت در آن موج می زند؟ آیا این تبلیغ توجه شما را به خود جلب می کند؟ درصورت منفی بودن پاسخ، زمان استفاده از جملات سحرآمیز بازاریابی فرا رسیده است. جمله های مناسب که خدمات یا تولیداتتان را هرچه بهتر معرفی می کند، در جای جای تبلیغات گنجانده، سپس آن را اصلاح کنید .
حال این آگهی را که شخصی بدون آگاهی از جملات سحرآمیز بازاریابی نوشته، بخوانید :
کت قهوه ای جدید برای بانوان- سایز XL
در حقیقت این جملات مرا جذب نکرد، بلکه تصویر مربوط به آن برایم تازگی داشت . بله، واقعاً تولید فوق العاده ای است: حال ببینید که چگونه یک تبلیغ خشک و خالی با استفاده از جملات سحرآمیز بازاریابی تغییر می کند :
با پوشیدن این کت چرمی قهوه ای شکلاتی، تمام قد و عالی، به هرآن چه که در اطراف شماست می تابید .
برای دوست داران کیفیت خوب با پرداخت بخشی از قیمیت خرده فروشی راحتی و شیک پوشی را تجربه می کنید .
این کت بی نظیر زیبایی را به کمد لباس های زمستانی خود وارد می کنید .
برای بانوان با سایز XL
آیا تفاوت را حس می کنید؟ با استفاده از کلمات جادویی بازاریابی به راه های جدید تاثیر برخریداران دست پیدا کرده، به این طریق تولیدات خود را هرچه عمیق تر در قلب و روح آن ها جای می دهید و به ژرف ترین نقطه ی خواسته های آن ها می رسید .
چرا از همین حالا برای تبلیغات تان اقدام نمی کنید؟ کافی است این سه پیشنهاد را برای اضافه کردن گرمی، رنگ و حس به تبلیغات تان اضافه کنید. تغییرات حاصل را در تبلیغات و همین طور در درآمد حاصل از فروش محصولات بررسی کنید .
واحدبازاریابی الکترونیکی شرکت اطلاع رسانی همکاران سیستم
برگرفته از: bazar.persiangig.com


مقدمه
درمیان رسانه های مختلف و مجاری ارتباطی، اینترنت کانالی است که با جمع کردن عناصر رسانه ای می توان از آن به عنوان کانال ارتباطی شخصی و کانال ارتباطی غیرشخصی استفاده کرد. از آنجا که قالب ارتباطی آن چندجانبه است و غنای اطلاعاتی آن بالاست، بنابراین، می تواند وسیله مناسبی برای استفاده در برنامه های ترغیبی و ترفیعی باشد.این بررسی، بدون بحث پیرامون قوتها و ضعفهای اینترنت و با گذار از کنار موضوع تجارت الکترونیک، تنها به معرفی روشها و ابزارهای برخط (ONLINE) تبلیغات و ترفیعات می پردازد. این روشها می تواند درجهت فروش کالا در فضای الکترونیک و یا در امر بالا بردن ترافیک مراجعان یک سایت که خود در راستای ارائه کالا یا خدمتی خاص است، به کار برده شود.
ابزارها و روشهای تبلیغات در اینترنت
- موتورهای جستجو و دفاتر راهنمای اینترنتی: موتورهای جستجو، ابزاری هستند برای هدایت مراجعان به آنچه می خواهند. احراز رتبه بالاتر در لیست حاصل از جستجوهای موتورهای اینترنتی، یکی از روشهای افزایش تعداد مراجعان به سایت در اینترنت است.
- تبلیغ با استفاده از کادرهای تبلیغی و پنجره ها: وقتی به سایت های پربیننده رجوع می کنید، کادرهای تبلیغی (BANNER) فراوانی را مشاهده می کنید که با روشهای جذاب، بیننده سایت را وادار به تایید علامت ماوس روی آنها می کنند. با تایید هر نقطه ازاین کادرها، آدرس اینترنتی متصل به آنها نیز فعال و بر روی مانیتور ظاهر می شود. وظیفه کادرهای تبلیغی دعوت مردم به دیدن سایت هاست. بقیه کار به اهداف، طراحی ومحتویات سایت هدف بستگی دارد. کادر تبلیغی گران ترین روش تبلیغی در اینترنت است و درعین حال میتواند از موثرترین روشها نیز باشد. (زرگر)
ابزار دیگر تبلیغی، پنجره ها (INTERSTITIAL) هستند، همان پنجره هایی که همراه صفحه باز می شوند (PETER EVERY). این پنجرهها مکانیسم عملی مثل کادرهای تبلیغی را دارند. البته باید گفت به دلیل اینکه مخاطبان از خاصیت تبلیغاتی این ابزار آگاهی دارند در بسیاری از موارد از آنها فرار می کنند.
FORUM : محیطی است که موضوعهای موردعلاقه، توسط کاربران تعیین و درباره آنها نظرات خود را به صورت متن می نویسند. دیگر اعضا که در مواقع بعدی وارد می شوند، نظرات ثبت شده دیگران را در ارتباط با موضوعها می خوانند و در صورت لزوم پاسخ یا اظهارنظر خود را نیز وارد می کنند. سایت هایی که این امکان را ارائه می دهند، از متقاضیان عضویت، مشخصات و نشانی پست الکترونیک را دریافت می کنند. صاحب سایت در مواقع بعدی از این آدرس ها برای ارسال پیامهای ویژه استفاده می کند.
NEWS GROUPS: گروههای خبری شکل دیگری از همایش یا گردهمایی است که به وسیله اینترنت به اجرا درمی آید. ولی این گروهها به کسانی که درمورد موضوعهای خاص در شبکه پیامهای بازرگانی می دهند وکسانی که آنها را می خوانند محدود می شود (کاتلر). در اینترنت هزاران گروه خبری وجود دارند که حاوی طیف گسترده ای از موضوعها هستندو امکان انتخاب ومشترک شدن با هرکدام از آنها در اینترنت و تنها ازطریق پست الکترونیک وجود دارد و با اشتراک در یک گروه خبری، نامه های ارسالی همه اعضا در صندوق پست الکترونیک شما رویت خواهدشد. در صورت تمایل به جواب یا اظهارنظر، پاسخ شما برای همه مشترکان موجود در آن گروه ارسال می شوند. بازار هدف، شما را از طریق یک گروه خبری وابسته به شما بهتر می شناسند.
EMAIL: یک شرکت می تواند مصرف کنندگان و مشتریان بالقوه را تشویق کند که ازطریق پست الکترونیک پرسشهایی را مطرح کنند، پیشنهادهایی بدهند و حتی شکایاتی را برای شرکت بفرستند. هم چنین امکان دارد شرکت با مراجعه به آدرس پست الکترونیک افراد در اینترنت فهرستی از مشتریان بالقوه تهیه کند. چنین فهرستی می تواند فرصتی طلایی برای شرکت به وجود آورد که محصولات خود را به مشتریان جدید معرفی کند. (کاتلر) برای این منظور می توان از دو روش استفاده کرد: یکی ارسال مستقیم نامه های فروش به مشتریان و دیگری استفاده از یک فرایند دو مرحله ای که مرحله اول، پست کردن یک نامه به مشتری همراه با اطلاعات موردعلاقه آنها و مرحله دوم، هدایت آنها به وسیله برقراری یک ارتباط بین آنها و سیستم فروش است.
USENET GROUP: جاسوسی رقبا و جمع آوری اطلاعات درباره فعالیتهای آنان، روشی است که می تواند شما را یک گام جلوتر از رقبایتان قرار دهد. باید بدانید که آنها درحال انجام چه کاری هستند. بنابراین، می توانید بیاموزید که چگونه کالاها و طرحهای بازاریابی رقبا را بدون آنکه آنها متوجه شوند یا شما به دام بیفتید کنترل کنید.
برای شروع چنین کاری و آشنایی با رقبا از یک طرف و مطلع شدن از نظرات مردم درباره یک فعالیت یا کالای خاص، می توان از آرشیو مکاتبات USENET در اینترنت استفاده کرد. این نوع جستجو باید مرتب و همیشه انجام شود. از دیگر کاربردهای USENET امکان درج آگهی در آن است. (زرگر)
- EZINE: مجلات الکترونیک در حوزه تجاری را EZINE می گویند. چنانچه بتوانند بیننده های سایت خود را تشویق به عضویت در یک مجله تخصصی الکترونیک کنید و براساس توان خود و زمان بندی مرتب و توسط پست الکترونیک یک شماره از آن را برای آنها ارسال کنید، ابزار خوبی برای ادامه ارتباط با بیننده ها و تبدیل تدریجی آنها به مشتری پیدا می شود. مطالب و موضوعهای این مجلات بایستی در راستای خدمات وفعالیتهای سایت باشد. به همین دلیل یکی از مشکلات این مجلات جمع آوری و ارائه مطالب و ارسال منظم آنها به اعضاست. (زرگر)
- برنامه های واسطه تبلیغاتی: یک وب سایت (ناشر) است که محصولات موردنظر وب سایت دیگر (تبلیغ شونده) را در تبادلی به منظور کسب حق کمیسیون براساس هدایت به آن وب سایت یا فروش کالایی تبلیغ می کند. ناشر، کادرهای تبلیغی، آگهی ها، پیوندهای متنی یا محصولات را روی وب سایتش نمایش می دهد و کمیسیونی از تبلیغ شونده وقتی که یک بیننده عمل خاصی را انجام می دهد (مثل کلیک کردن روی یک کادر تبلیغی، پرکردن یک فرم یا انجام یک خرید) دریافت می کند.(PETEREVERY)
بسیاری از برنامه های واسطه ای، خودکار هستند. ناشر، سایت را بازدید می کند، یک فرم برخط را کامل و بعد به سایت هدف متصل می کند. تبلیغ کننده ها می توانند تعداد زیادی سایت برای پیشبرد کسب وکارشان داشته باشند، بدون اینکه نیازی به مذاکره منفرد با هر ناشر داشته باشند. هرچه ارتباط شما با سایت های دیگر بیشتر باشد، شما نیز می توانید از امکان متقابل در سایر سایت ها هم استفاده و بیننده های آنها را به سمت خود جذب کنید. (زرگر)
- بازاریابی ویروسی: شرکتهایی ازجمله YAHOO,HOTMAIL,AOL از این روش استفاده می کنند. این شرکتها ازطریق پیامهایی در برنامههای پست الکترونیک، برای خود تبلیغ می کنند. براساس این روش، هر نامه که توسط خدمات پست الکترونیک این شرکتها صادر می شود، حاوی پیام تبلیغاتی مختصر و مفیدی است. یعنی به تعداد نامه هایی که مردم با استفاده از خدمات این شرکتها بین هم مبادله می کنند، این پیامها هم توزیع می گردند. از آنجا که این پیامها بدون فعالیت یا دخالت بیشتر این شرکتها توزیع می گردد ودرتمام مکاتبات بین مردم که نشانی الکترونیک خود را از این شرکتها اخذ کرده اند، منتشر می گردد، به این شیوه بازاریابی ویروسی می گویند. (زرگر) به عبارت دیگر، بازاریابی ویروسی هر استراتژی است که افراد را به انتقال پیام بازاریابی به دیگران تشویق می کند و ایجادکننده امکان رشد ترویجی (PROMOTIONAL) درنمایش و نفوذ پیام است.(PETER EVERY)
بازاریابی ویروسی با تبدیل شبکه اینترنتی مشتریان و مشترکان خبرنامه ها، به ماشین عظیمی که خبرها را دهان به دهان پخش می کند، شرکت را در معرض دید همه قرار می دهد. پیام تبلیغی یک شرکت نیز با استفاده از ترغیب مشتریان به معرفی آن شرکت به دوستان و آشنایان می توانند به طرزچشمگیری افزایش یابد.
از آنجا که ایجاد اعتماد مردم بیشترین اثر را در رونق تجارت دارد، بازاریابی ویروسی به دلیل نقش شخص ثالث اعتماد بیشتری نسبت به صاحب تبلیغات، بین مردم خواهدداشت. اطلاعاتی که ازطریق دهان به دهان و از جانب دوستان و خویشاوندان به مردم می رسد، نسبت به اطلاعات خود شرکتها از اهمیت بیشتری برخوردار است و اعتبار بیشتری دارد. این اعتماد سریع تر و بیشتر موجب خرید و رونق کار صاحب پیام می شود. رمز این روش قراردادن منفعت برای مردم در پخش یا دریافت پیام موردنظر شماست.
منبع: ماهنامه تدبیر


خلاصه: زمانی میفهمید پولهایی که بابت تبلیغات پرداختهاید به خوبی خرج میشوند؟
ابتدا بیایید دو تا از رایجترین استدلالهای غلط را در این باره مورد بررسی قرار دهیم:
اول؛ آن تبلیغاتی است که به طور اعجابانگیز بسیاری از مسیرهایی را که در نگهداری آن مشکل داشتهاید نشان میدهد و دوم آن تبلیغاتی است که اکثر مدیران آنها را انجام میدهند و معمولاً هیچ اثری ندارد. حال شما کدامیک را برمیگزینید؟
کلمات کلیدی: تبلیغات
گر کسی از شرکت شما و محصولات آن آگاهی ندارد، بدون شک مدت زیادی در بازار کار نخواهید بود. تبلیغات یکی از راههای جلب توجه است و چون ما در جامعهای زندگی میکنیم که مجبوریم برای کوچکترین چیزها بجنگیم، تبلیغات دستکمی از هنر ندارد.
زمانی که شما یک هنر، مثلاً نقاشی را میآموزید، میفهمید که چگونه رنگهای دقیق و موادخام را درست به کار ببرید، به همان خوبی که قلمهای مناسب را برای شکل دادن به تخیلاتذهنی به کار میبرید. در تبلیغات هم به همان صورت است.
قانونهایی وجود دارند که به جنبههای روانی ختم میشوند و کسی را که آماده خرید است، مستقیماً تحریک نموده و به عکس العمل وادار میکنند.
اولین گام برای پیشرفت در هر گونه داد و ستدی محل مناسب است و تبلیغات میتواند به ساختن یک محیط بهتر و گرمتر کمک کند؛ در واقع جایی که مردم به شنیدن سخنان شما علاقهمند میشوند.
اگر شما علاقه آنها را با یک آگهی خوب برانگیزند، به راحتی میتوانید آنها را در موقعیتی حساس جایی که آنها به محصولات و سرویسهای شما نیاز دارند یا حتی محتاجاند؛ آنها را تحت سلطه خود بگیرید. در این جا شما شانس بیشتری برای به دست آوردن شغل یا فروش بهتر دارید و از دیگران جلو میافتید.
پس چه چیزی شامل تبلیغات موثر است؟ قانونهای ذکر شده برای داد و ستد چیستند؟
کارشناسان فروش، سه اصل مهم را در جوابگویی به اعلانات شما کشف کردهاند. این اصول شامل فهرست اهداف، تکثیر آگهی و تصاویر مناسب میباشند.
فهرست اهداف:
از خودتان بپرسید چه شرکتهایی از خدمات ما استفاده خواهند کرد، چه چیزی آنها را ترغیب میکند و اینکه چرا به جای دیگران، از ما خرید میکنند؟
فکر خود را هر جایی بازگو نکنید و مرتکب اشتباه فراهم کردن همه چیز برای همه کس نشوید.
شرکتهایی که در منطقه شما هستند و شما خواهان ارایه خدمات به آنها هستید را شناسایی کنید. اگر تعداد آنها کافی باشد ممکن است شما بخواهید از یک واسطه معاملات بازرگانی استفاده کنید.
اگر خود شما میتوانید فهرست را تهیه کنید (با توجه به منابع موجود در منطقه)؛ مطمئن شوید که اطلاعات را در یک بانک اطلاعاتی مناسب قراردادهاید و اطلاعات دقیق را به دست آورید و مهمترین نکته این است که مطمئن باشید که نام صحیح و شماره تلفن کسی را که قصد خرید دارد را دارید.
تکثیر
عنوان اصلی را پیدا کنید. این وسیلهای است که مشتری را به «بله» گفتن مجبور میکند و بدینترتیب آنها متوجه پیشرفت شما میشوند و در آینده شما را به راحتی میشناسند.
به آنها بگویید که چرا شما منحصر به فرد هستید و اینکه چرا شما بهترین انتخاب برای برآوردن احتیاجات طرف مقابل هستید، البته این ایجاب میکند که شما کلیه نیازهای طرف مقابل را بدانید، هر چه بیشتر، بهتر.
اکنون کارکرد و بعد از آن مزایای خود را شرح دهید. کارکردها مواردی هستند که شما ارایه میدهید تا نظرها را جلب کنید و مزایای شما مواردی هستند که مشتری انتظار دارد بگیرد.
تکثیر خوب آگهی، اول احساسات مشتری را مطرح میکند و بعد به آنها میگوید که در ازای پول خود چه چیزی دریافت خواهند کرد.
سپس آنها را به سفارش دادن ترغیب کرده ودر زمانی طولانیتر، اگر فروش شما گسترده باشد؛ از مشتری درخواست ارتباط میکند مثلاً باشما تماس بگیرند یا اینکه برای اطلاعات بیشتر به سایت شما مراجعه کنند.
تصویرها
تصویرهای مناسب باعث اعتبار بخشیدن به تبلیغات شما میشود، خواه شما موفق و مورد اعتماد باشید یا خیر.
هر چیزی که با دید افراد کار میکند باید جالب توجه و چشمگیر باشد، اگر این چنین باشد شما در کار خود برجسته هستید و موفق خواهید بود.
برای صاحبکارانی که شرکتهای کوچکتری دارند، یادگیری چگونه فروختن و به کارگیری افراد متخصص میتواند بسیار گران باشد. برای یادگیری این مهارتها زمان لازم است اما با ذرهای توجه به بنیانها و اصول شرکتداری، هر فردی میتواند به قدر کفایت و به طور موفقیتآمیز برای اداره شرکتش تأثیرگذار باشد.
برای بهبود کیفیت کار، هرگونه اطلاعاتی از افرادی که زندگی خود را با تجارت، خرید و فروش یا روابط عمومی میگذرانند، دریافت کنید؛ سعی کنید این افراد از آنهایی باشند که سالها در رشته شما سابقه داشتهاند.
عملیات تبلیغاتی خود را برای اینکه به ماکزیمم اثر خود برسد، به دقت برنامهریزی کنید و به کار بردن تاکتیکهای قدیمی و حقیقی را فراموش نکنید.
در مرحله سرمایهگذاری از نرمافزارهای کاری چون «Morketing pilot» و «Ampi» استفاده کنید، از میان نرمافزارهای زیادی که برای شرکتهای کوچکتر هست میتوان به «Reanalyze»، «Clearmetric» و «Adrevolver» اشاره کرد.
اعداد دروغ نمیگویند و بهترین تصمیم برای تجارت و فروش این است که پولهایی را که صرف تبلیغات میکنید در جاهایی سرمایهگذاری کنید که واقعاً برای شرکت شما ثمره به همراه داشته باشد .

