تا به حال چند بار احساس کردهاید که مغز شما از کار افتاده است و دیگر قادر به فکر کردن نیستید؟ این به دلیل آن است که ما نیاز داریم توانائیهای خود را برای فکر کردن افزایش دهیم. مطلب حاضر به نکاتی میپردازد که ما برای بیشتر و بهتر فکر کردن باید به کار گیریم و به آن نیاز داریم ...
1. یافتن بهترین زمان. بیشتر افراد مسن صبحها بهتر میتوانند فکر کنند و اغلب جوانان بعد از ظهرها. شما چه زمانی بهتر فکر میکنید؟
2. خوب تحصیل کنید اما افراط نکنید. بعضی از روانشناسان عقیده دارند که تحصیلات تخصصی افراطی و زیاد میتواند به توانایی تفکر خلاقانه آسیب وارد کند. شما اگر در رشته نویسندگی دکترا کسب کنید الزاماً رمان نویس بزرگی نخواهید شد.
3. روز خود را با بهترینها شروع کنید. محققین نشان دادهاند که مقدار کافئین موجود در یک فنجان قهوه میتواند به تمرکز حواس کمک کند اما اگر شما مستعد اضطراب هستید بهتر است فراموشش کنید.
4. خاطرات جدید را به خاطرات قبلی بچسبانید. حافظه خود را چون داربستی اصلاًدر نظر بگیرید و اطلاعات جدید را روی آن تثبیت کنید. همیشه اطلاعات جدید را به چیزی پیوند دهید و هرگز آن را تنها رها نکنید.
5. تا میتوانید تمرین کنید. یادگیری و تمرین مداوم ذهن را تغییر میدهد. مطالعاتی که روی عدهای داوطلب 70 ساله انجام شده نشان میدهد که آموزشهای منظم و طبق برنامه زمانبندی شده باعث تغییر ساختار ذهنی فرد میشود. به نحوی که فعالیت ذهنی این افراد نسبت به زمانی که 7 سال جوانتر بودهاند بیشتر است. فرد مسنی که خوب تمرین میکند سریعتر از جوانی است که اصلاًمثلاً تمرین نمیکند.
6. به ایدههای خود، شانس شکوفا شدن بدهید. بسیاری از ما با توجه به توانائیهایمان امکان ارزیابی حقایق و تصمیمگیری سریع داریم. خلاقیت نیاز به آرامش و سکون دارد و اینکه به ایدههای به ظاهر نامعقول و بیمعنی خود در حد امکان فرصت دهیم.
7. شغلی که باعث رشد شود و همراهی که باهوش باشد. مطالعات انجام شده در لهستان نشان میدهد صاحبان مشاغلی که نیاز به کارگیری ذهن دارد نسبت به سایر افراد از قدرت تفکر بیشتری برخوردارند. همچنین ازدواج با فردی باهوش ممکن است در شما انگیزه ایجاد کند و باعث رشد و بالندگی شما شود.
8. تجربه کنید. خلاقیت اغلب به توانائی تعدیل راه حلها از جهات مختلف زندگی خلاصه میشود. برای مثال نوار چسب خیاطی با الهام گرفتن از خار و خسی که به لباس میچسبد ساخته شده است و یا شیوه پوست کندن موز ایدهای برای تهیه قوطیهای کنسروی است که با حلقهای که روی آن تعبیه شده باز میشود.
9. توجه کنید. آیا تا به حال برای شما پیش آمده که نام کسی را تا مدتی پس از آنکه او را ملاقات کردید به خاطر نیاورید؟ علت این امر ضعف حافظه نیست بلکه نداشتن تمرکز است. با بالا رفتن سن باید اطلاعات را آگاهانه به حافظه بسپاریم و حفظ کنیم.
10. ورزش باعث تقویت قوای فکری میشود. تحقیقات گوناگون اکنون از این فرضیه که ورزش و تمرینات بدنی اثرات سودمندی روی عملکرد تحصیلی دارد حمایت میکند. تصور میشود که در هنگام ورزش اکسیژن و مواد غذایی بیشتری در دسترس سلولهای مغز قرار میگیرد؛ به علاوه باعث افزایش فاکتورهائی میشود که عامل رشد سلولهای مغزیاند. ورزش فواید گوناگونی دارد و انجام آن به صورت مرتب و روزانه توصیه میشود.
11. تازه جوئی رمز موفقیت. نقاش امپرسیونیست هنری ماتیس در سالهای پایانی عمر خود از قیچی به جای قلم مو برای خلق آثارش بهره برد و به هنرش روحی تازه بخشید. مقایسه افراد خلاقی که متوقف میشوند با آنهایی که به خلاقیت ادامه میدهند نشان میدهد که افراد دسته دوم پیوسته به دنبال دانشی جدید هستند.
12. شناخت عوامل بازدارنده. چنانچه در معرض عوامل مختلفی قرار گیریم که رشته افکار ما را پاره کنند تمرکز کردن مشکل خواهد بود. چنانچه کاری نیاز به دقت و تمرکز زیاد دارد مثلاً تهیه یک گزارش باید دو شاخه سیم تلفن را از پریز کشید و یا نوشتهای روی در قرار داد تا کسی در آن هنگام وارد اطاق نشود.
13. فراموش نکنید که همیشه به دنبال کارهای مورد علاقهتان باشید. اخیراً خویشتن داریروانشناسی هلندی مطالعاتی روی تفاوتهای بین قهرمان شطرنج و استاد شطرنج انجام داد. او افرادی از هر دسته را تحت آزمایشاتی چون تست هوش، حافظه و تعیین میزان قوه استدلال برای حرکت مهرهها قرار داد و هیچ تفاوتی بین افراد دو گروه پیدا نکرد. تنها تفاوت این بود که قهرمان شطرنج علاقه بیشتری به بازی شطرنج داشت. آنها اشتیاق و تعهد بیشتری نشان میدهند و کلید خلاقیت آنها هم همین است.
14. ایدههای جدید را با یکدیگر تلفیق کنید. با هیچ مطلبی سرسری برخورد نکرده و آن را با بیتفاوتی نخوانید. حاشیه نویسی، فکر کردن، شکل دادن و تلفیق مطالب با یکدیگر حتی اگر مطلبی که میخوانید بنظرتان به درد نخور و بیفایده باشد به شما کمک میکند تا آن را به نحوی بفهمید که در نهایت بتوانید خلاقانه عمل کنید.
15. روشهای سریع یاد گرفتن را بیاموزید. یکی از مهمترین مهارتهای قرن بیست و یکم توانائی یادگیری سریع است؛ پس آن را در خود پرورش دهید. یاد بگیرید که به سرعت به ایدههای خود شکل دهید. شیوه عملکرد مغز خود را پیدا کنید تا بتوانید آن را بهتر به کار گیرید. بعضی اشخاص پس از مدتی کار فکری نیاز به استراحتی کوتاه مدت و نوشیدن چای یا قهو ه دارند تا بتوانند دوباره به کار ادامه دهند.
16. همیشه برنامههای بلند مدت داشته باشید حتی اگر آن را هر روز تغییر دهید. نفس برنا مهریزی برای زندگی خود به تنهایی باارزش است و تغییر دادن آن به ما کمک میکند که چیزهای جدیدی یاد بگیریم.
17. نگران اشتباهات خود نباشید. ممکن است در اولین تلاش خود مرتکب اشتباهات زیادی شوید اما کارتان را پیش برده و تمام کنید. اشتباهات خود را یادداشت کرده و سپس دوباره به کار بپردازید و این بار از تکرار اشتباهات جلوگیری کنید. به گفته شکسپیر تردیدهای ما خائناند و با ترس از تلاش ما را از موفقیت دور میکنند.
18. عواملی که در ضمن کار باعث افزایش مهارتهایتان شدهاند را یادداشت کرده و گاهی به آنها مراجعه کنید تا برایتان به عادت تبدیل شوند.
19. به مسائل از زوایای مختلف نگاه کنید. چنانچه میخواهید مسئلهای را حل کنید راههای مختلفی را امتحان کنید و اگر راه اول را به هر دلیلی مناسب تشخیص ندادهاید، راه دوم را امتحان کنید. ایدهها و تصورات را از دیدگاههای مختلف بررسی کنید. برای مثال آیا کسی که در چین رشد کرده و بزرگ شده در مورد یک موضوع خاص به همان شکلی فکر میکند که یک نفر در ایران؟
20. آرامش خود را حفظ کنید. خویشتن داریخویشتن داریواقعاً به شما کمک میکند تا منصف و بیطرف باقی بمانید و بهتر فکر کنید. چنانچه به بحث و مجادله بپردازید و خونسردی خود را از دست دهید توانائی خود را برای منطقی و عاقلانه فکر کردن از دست خواهید داد.
21. در جستوجوی حقیقت باشید. هر کسی که خوب فکر کند قبل از هر قضاوتی در جستوجوی حقیقت است. از خود سؤال کنید که آیا تمام حقایق را بطور کامل در دسترس دارید؟ آیا کمبودی در اطلاعاتتان وجود دارد که شما را از حقیقت و یا راه حل مسئله دور کند؟
22. چنانچه در موردی شک دارید حتما سؤال کنید. هرگز از سؤال کردن نهراسید.
23. مردم را درک کنیم. آیا کسانی که با شما صحبت میکنند همیشه این تصور را دارند که باید حرفشان را به طریقی به شما ثابت کنند؟ به راستی علت این تصور آنها چیست؟
24. تجربه مهمترین مرجع ماست. چنانچه مطلبی را میشنویم باید ببینیم آیا واقعاً در زندگی ما اتفاق افتاده است یا نه.
25. همیشه به خاطر بسپارید که بیشتر حقایق نسبیاند و بین حقیقت و عقیده تفاوت وجود دارد. کلمات را با احتیاط و دقت به کار برید و هیچگاه خود را گول نزنید. فکر نکنید که باید پیوسته دنباله رو مردم باشید.
«جاذبههای جنسی» تکنیک رایجی است که کارشناسان تبلیغاتی غرب سعی دارند با بهرهگیری از آن فرصتهای مطلوبی برای عرضه و فروش بیشتر محصولات و کالاها بیافرینند.کارشناسان تبلیغاتی در جلسات گفتوگو و تصمیمگیریبارها دربارهء اثربخشی این تکنیک اظهار نظر کرده و عقاید و باورهای خود را برای نمایندگان شرکتها به وضوح تشریح کردهاند. پایهء اساسی استدلال کارشناسان بر این باور مبتنی است که تجربیات فراوان به همراه گزارشهای عینی فروش نشان میدهد «جاذبههای جنسی» بیشترین تاثیر را بر مخاطبان و خریداران بر جای میگذارد. به این رو کارشناسان تاکید میورزند «آزموده را آزمودن خطاست» به گفتهء آنان هنگامی که جداول فروش به خوبی مهر تاییدی است بر صحت این نظر، پس باید از نمادها و جاذبههای جنسی بیشتر و بهتر در تبلیغات سود جست.
مجریان تبلیغات نیز براساس تصمیمگیری و هماهنگی نمایندگان شرکتها و کارشناسان تبلیغاتی به سرعت وارد کارزار شده و با هنرآفرینیهای ساحرانه تلاش میکنند این تکنیک بینظیر را در عرصههای متنوع آگهیهای مطبوعاتی و تلویزیونی اجرا کنند.
براساس پژوهشهای انجام شده بیش از یک چهارم آگهیهای مجلات کشورهای غربی، حاوی مدلهای زنانهء جذاب است.
مجریان تبلیغاتی نیز با تکیه بر علم و هنر تلاش فراوانی داشتهاند تا از این مدلهای زنانه و نمادهای ترغیببرانگیز نهایت استفاده در عرضهء کالا به عمل آید. پژوهشهای پیگیر و متوالی دربارهء آگهیهای مطبوعاتی نشان میدهد بهرهمندی از مدلهای زنان روند رو به رشدی داشته است. همچنان که در سال 1951 این تبلیغات 10 درصد از آگهیها را به خود اختصاص داده و در سال 1971 با سیر صعودی 27 درصدی این نوع از آگهیهای مطبوعاتی روبهروییم.
کارشناسان تبلیغاتی با آگاهی از پژوهشها، توانستند توجه بسیاری از شرکتهای بازرگانی و تجاری و تولیدی را به این سمت و سو بیشتر جلب کنند که هیچ نماد و مدل دیگری به اندازهء «جاذبههای جنسی» قادر به تامین فروش بیشتر یا ارایهء بهتر کالا نیست.
قدرت «جاذبههای جنسی» آشکار بود، اما بهرهمندی وسیع در عرصهء بلامنازع و بدون رقیب، این فکر را برانگیخت که آیا این مسیر همیشه ما را به سلامت به نتیجهء نهایی یعنی فروش بیشتر خواهد رساند؟
? نتایج متناقض پژوهشها دربارهء قدرت مجریان، در تبلیغات کالا
تشکیک برخی از کارشناسان تبلیغاتی، فرصت مجددی برای مدیران شرکتهای تولیدی، تجاری و بازرگانی آفرید که احساس میکردند هیچ ضرورتی برای همآوایی «نمادهای جنسی» و کالای مورد نظر آنان وجود ندارد. گرچه همچنان استدلال فروش بیشتر و واقعیت درآمد بیشتر برای شرکتها، به این گروه از کارشناسان اجازه نمیداد با اقتدار استدلالهای خود را عرضه کنند.
از سوی دیگر مطالعات پژوهشی که به صورت تک موردی اجرا میشد نشان میداد که مدل جنسی میتواند «ادراک» بینندگان را تحت تاثیر قرار دهد و در عمل فرد را برانگیزد تا به خرید اتومبیل به خصوصی اقدام کند.
برای مثال در سال 1968 پژوهشی_ به نام «تاثیر مدلهای زنانه بر روی دریافت ویژگیهای اتومبیل» اجرا شد.
حاصل این پژوهش آشکار کرد که مردان و زنان هم به آگهیهای چاپی که مدلهای زنانه در آن به کار رفته توجه میکنند و هم آگهیهایی که از مدلهای زنان استفاده نکرده است. با این تفاوت که آگهیهایی که در آنها مدلهای زنانه استفاده شده بود باعث شدند اشخاص، اتومبیل را پرجاذبهتر، جوانتر، زندهتر و دارای طرح بهتر ارزیابی کنند. در حالی که گروهی که آگهیهای نوع دوم را دیده بودند، اتومبیل را دارای توان موتور بیشتر، ایمنی کمتر، گرانتر و دارای سرعت متوسط بیشتر درجهبندی کردند.
به نظر میرسد پژوهشهایی از این دست، تفاوت دیدگاه پژوهشگران را زمینهسازی کرده است. چه پژوهشها پس از آن چند مسیر متفاوت را طی کردند.
گروه اول پژوهشها نشان داد به کارگیری «جاذبههای جنسی» در تبلیغات به فروش بیشتر میانجامد. گروه دوم درست در نقطهء مقابل گروه اول آشکار کرد «مدلهای جاذب جنسی» اثری ندارند یا یادآوری اندکی را نشان میدهند.
مبنای استدلال بر این دیدگاه متکی است که مدلهای جنسی توجه بینندگان و مخاطبان را از بخشی از تبلیغات منحرف میکند که نام محصول یا شرکت را معرفی میکند.
گفتنی است این مجموعه از پژوهشها سبب شده است گروه دیگری از پژوهشگران شکل گیرند که با قاطعیت اظهار میکنند رغبتهای جنسی عامل بسیار موثر برای کاهش فروش و توجه است. چه هنرآفرینیهای مفتونپرداز، به شدت توجه مخاطبان و بینندگان را به «شخص جاذب» برمیانگیزد. فعالیتی که «نام و علامت» کالا را به فراموشی میسپارد. افزون بر آن، گاه بینندگان احساس تنفر میکنند از این که قرار است با این روش «فریب» بخورند.
? مدلهای جنسی زنانه یا مردانه_ کدام یک موثرترند؟
پارهای پژوهشها سعی کردهاند «جاذبههای جنسی» را محدود به زنان نکنند. در این پژوهشها تاکید شده است که در مورد برخی از کالاها، «مدلهای جنسی زنانه» در افزایش فروش موثرترند. به عبارت دیگر در صورتی که «مدلهای جنسی مردانه» در تبلیغ آن کالا به کار گرفته میشد، فروش کمتری حاصل میشد.
این پژوهشها سعی کردهاند برخی از کالاها نظیر نوشیدن برخی مایعات را با استفاده از «جاذبههای جنسی مردانه و زنانه» تبلیغ کرده و به مقایسه بپردازند. حاصل پژوهش نشان داد «مدلهای جنسی مردانه» مورد توجه بیشتر زنان و مردان قرار گرفته و خریداران و مشتریان بیشتری را برای خرید کالا ترغیب کرده است.
کارشناسان تبلیغات در مورد تبلیغ سیگار دریافتند برای فروش بیشتر، بهتر است از «مدلهای مردانه» سود جست. در این وضعیت هم زنان و هم مردان، به علاوه نوجوانان و جوانان پسر و دختر بیشتر به آگهی تبلیغاتی توجه نشان میدهند.
اجرای پژوهشهای متفاوت، نتایج متفاوت و گاه متضادی را برای پژوهشگران آشکار کرد. به این رو پژوهشهای مختلف با دقتهای بیشتر در عرصهء تبلیغات به اجرا درآمد.
افزونی پژوهشها سبب شد «جاذبههای جنسی» حاکمیت مطلقالعنان را نزد کارشناسان تبلیغات از دست بدهد. گر چه دیگر نمادها و جاذبههای متنوع را کارشناسان تبلیغات آزمودنند، اما در پی هر شکست یا کامیابی، همچنان به مدل پیشین یعنی بهرهمندی از «جاذبههای جنسی» رو میآوردند.
با گسترش پژوهشها به همراه اجرای ظرافتهای پژوهشی، کارشناسان تبلیغات پذیرفتند، دریافت «جاذبههای جنسی» میتواند از گروه سنی نوجوانان و جوانان به گروه سنی سالمندان متفاوت باشد. به عبارت دیگر جوانان و نوجوانان به اقتضای سنی خود توجه بیشتری به این نوع از تبلیغات نشان میدهند. با دستیابی به چنین نتایجی، کارشناسان تبلیغات دریافتند به فراخور نیاز و علایق هر یک از این گروههای سنی، «جاذبههای جنسی» میتواند مورد توجه یا بیاعتنایی قرار گیرد.
در این میان پژوهشگران عرصهء ظریفتری را پیش روی خود گستردند. این پژوهشگران تاکید کردند حتی اگر بپذیریم، «جاذبههای جنسی» رغبت مخاطبان و بینندگان را به خود جلب خواهد کرد; طبیعی است که جوانان و نوجوانان ویژگیهایی از «جاذبههای جنسی» را مطلوب میشمارند که سالمندان کاملا به آن بیاعتنا هستند و درست به عکس، سالمندان ویژگیهایی را از «جاذبههای جنسی» بیشتر مورد توجه قرار میدهند که گاه جوانان و نوجوانان اصلا اطلاعی دربارهء آن ندارند و یا برای آنان کمتر معنا و مفهوم دارد.
گفتنی است این مجموعه از پژوهشها به آن جا منجر میشود که کارشناسان تبلیغاتی با آگاهی از پژوهشها درمییابند بهتر است ویژگیهای سن، جنس، تحصیلات، طبقهء اجتماعی و… مخاطبان مورد توجه بیشتر قرار گیرد و در صورت بهرهمندی از «جاذبههای جنسی» در تبلیغات، هر یک از ویژگیها نیز مورد ملاحظهء جدی قرارگیرد.
چنین دقتهایی زنگ خطر را برای کارشناسان تبلیغات به صدا درآورد. این زنگ خطر یک پیام بیشتر نداشت، جاذبههای جنسی در تبلیغات امری رایج است اما به نظر میرسد استفاده از آن خطرهایی دارد.
جیب فاولز، از جمله کارشناسان برجستهء تبلیغاتی در سال 1982 با هوشمندی جسورانه مقالهای را به چاپ رساند با نام «15 جاذبهء اصلی در تبلیغات». وی در کمال اقتدار اظهار کرد بهعنوان یک اصل، تبلیغاتگران دریافتهاند جاذبهء جنسی، جاذبهء فریبنده و گول زنندهای است که باید استفاده از آن کم باشد.
کارشناسان تبلیغاتی که در جریان این پژوهشها قرار گرفتند، دریافتند بیش از آن که خود را به یک «کلید طلایی» وابسته کنند، بهتر است با تیزبینی و هوشیاری برای هر موضوع، به دنبال راهحلی بدیع باشند و هرگز نباید انتظار داشته باشند که به یک روش معجزهآسا دست یابند.
«جاذبههای جنسی» بعدها از سوی کارشناسان غربی همچون دیگر جاذبههای متعدد و متنوع مورد ارزیابی قرار گرفت و کارشناسان تبلیغاتی دریافتند متناسب با نیازهای زیستی، اجتماعی و فرهنگی، دیگر «جاذبههای حیاتی» میتواند به همان اندازه در فروش کالا موثر باشد.
پژوهشگران به ویژه روانکاوان اجتماعی که در عرصهء تبلیغات فعالیتهای گستردهای داشتند این بار تاکید کردند که توجه بیش از حد به «جاذبههای جنسی» خطاهای فاحشی را در مسیر تبلیغات پدید آورده است. آدمی افزون بر این نیاز و غریزه دارای دیگر نیازها و غرایزی است که توجه به آن میتواند در رغبتانگیزی شخص به خرید کالا کاملا موثر باشد.
اگر گاه «نمادهای جذاب جنسی» تاثیر برانگیزند، باید گفت آدمی در عمق و ژرفای وجود به دنبال عواطف گرم، صمیمیت و عشق است این نمادها جانشین پاکترین و نابترین روح انسان جستوجوگری شده که علاقهمند است خلاهای عاطفی خود را جبران کند.
احمد آخوندی
محسن جاوید مؤید
روزنامه سرمایه
چکیده
این مقاله بر چگونگی ارزیابی رضایت مشتریان الکترونیک از راه بررسی عوامل موثر بر رضایت الکترونیک متمرکز است. در این مقاله ابتدا رضایت مشتری و رضایت الکترونیکی تعریف و سپس با توجه به پژوهشهای انجام شده عوامل مؤثر بر رضایت الکترونیک مشتریان شناسایی شده، در پایان عوامل موثر رضایت الکترونیک بر اساس الگوی رضایت از ابزار و رضایت از ارزش، دسته بندی خواهند شد.
مقدمه
تجارت الکترونیک، در ساده ترین تعریف عبارت است از: یافتن منابع، انجام دادن فعالیتها، ارزیابی، گفت وگو، سفارش دادن، تحویل پرداخت و ارائه خدمات پشتیبانی که به گونه الکترونیک انجام می شود. در سال 1997 کمیسیون اروپا تجارت الکترونیکی را به شکل زیر تعریف کرده است :
«تجارت الکترونیک بر پردازش و انتقال الکترونیک دادهها، شامل متن صدا و تصویر مبتنی است. تجارت الکترونیک فعالیتهای گوناگونی، از قبیل: مبادله الکترونیک کالا و خدمت، تحویل فوری مطالب دیجیتال، انتقال الکترونیک وجوه، مبادله الکترونیک سهام، بارنامه الکترونیک، طرحهای تجاری، طراحی و مهندسی مشترک، منبعیابی، خریدهای دولتی، بازاریابی مستقیم و خدمات پس از فروش را در بر می گیرد».
پیشرفت تجارت الکترونیک و به وجود آمدن پول الکترونیک و امکان اجرای عملیات تجاری از راه اینترنت و شبکه های کامپیوتری به تغییرات در محیط و رفتار مصرف کنندگان منجر شده است. شرکتهای امروزی به ویژه شرکتهایی که در تجارت الکترونیک فعالیت می کنند، باید تغییرات محیط و تغییراتی را که در رفتار مصرف کننده رخ می دهند، بشناسند .
مبانی نظری:
اهمیت رضایت مشتری و مفهوم آن در فضای الکترونیک:
اینترنت، بر خلاف رسانههای سنتی، تمام مراحل خرید از تشخیص نیاز و جستجوی اطلاعات گرفته، تا خرید محصول و فعالیتهای بعد از خرید را پوشش می دهد. هیچ رسانة عمومی دیگر دارای چنین ویژگیهایی نیست. (حسینی و عزیزی، 11:1385) این رسانه جدید، رفتارهایی را که مشتری هنگام خرید از خود بروز می دهد، تغییر داده است. بررسی فرایند خرید و رفتار مصرف کننده در اینترنت برای شرکتهای تجارت الکترونیک برای جذب مشتری، بالا بردن فروش و افزایش سودآوری، اهمیت فوقالعاده ای دارد .
رضایت الکترونیک و کیفیت خدمت الکترونیک از جمله مباحث عمده در جهانی شدن تجارت الکترونیک تلقی میشوند. بالابودن کیفیت خدمت الکترونیک، کلید موفقیت هر خرده فروشی است که در محیط رقابتی جهانی تجارت الکترونیکی فعالیت می کند. اغلب شرکتهای باتجربه و موفق در تجارت الکترونیک این نکته را درک کرده اند که عوامل موفقیت یا شکست فقط حضور شرکت در وب و یا بهای پایین نیست، بلکه عامل مهم انتقال کیفیت بالای خدمت الکترونیک است. پژوهشهای اخیر نشان می دهد که بهای پایین و ترقی تا چندی دیگر به عنوان عوامل مهم موثر بر تصمیم خرید مشتریان از بین خواهد رفت و اهمیت خود را از دست خواهد داد. مشتریان اینترنتی حاضرند بابت خدمت الکترونیک با کیفیت بالا که از سوی خرده فروشان الکترونیک عرضه میشود، حتی بهای بالاتری بپردازند . پژوهشهای بازار نشان داده است که کیفیت خدمت اثر معنی داری بر رضایت مشتری، وفاداری مشتری، حفظ مشتری و تصمیمهای خرید و حتی عملکرد مالی شرکت دارد. بنابراین خرده فروشان اینترنتی به منظور اعتمادسازی در مشتریان، وفاداری و حفظ مشتریان باید پیش، در زمان و بعد از مبادله روی کیفیت بالای خدمت الکترونیک تمرکز کنند.
در اینجا به برخی از تعریفهای رضایت الکترونیک اشاره میشود:
- رضایتمندی الکترونیک به معنای خرسندی یک مشتری با توجه به تجربه پیشین خریدش از یک بنگاه بازرگانی الکترونیک است. (Taylor, 1995: 41)
- رضایت الکترونیک عبارت است ازمیزان رضایت مشتری ازطراحی سایت، اطلاعات یا محتویات سایت ، راحتی خرید و امنیت خرید. (1989:29, Oliver)
- رضـایت الکترونیـک بـه معنــای ترجیح کالا یا خدمات یک بنگـاه الکترونیک نسبت به رقبا در هنـگام خرید. (1999:110 ,Oliver)
- رضایت الکترونیک عبارت است ازمیزان رضایت مشتری از پشتیبانی برای دریافت و ارسال سفارشهای کالا یا خدمات، خدمات پس از فروش، بهای کالا یا خدمـات، کیفیت مطالب وب سایت، سرعت وب سایت، قابلیت اعتماد به وب سایت، سهولت استفاده از وب سایت، امنیت (مالی، حفظ اسرار شخصی). (2001:75 ,Lee)
عوامل تعیین کننده رضایت الکترونیک:
در بررسی رضایت الکترونیک باید توجه کرد که رضایت الکترونیک توسط مجموعهای از عوامل و شرایط تحقق مییابد. در این بخش به مدلهای ارائه شده برای عوامل تعیین کننده در رضایت الکترونیک پرداخته میشود.
هایس و سیزمانسکی در سال 2000 با ارایه مدلی بسیار جالب(شکل شماره 1 ) ، عوامل تعیین کننده رضایت الکترونیک را به شرح زیر معرفی میکنند:
راحتی خرید: شاید بتوان با توجه به مطالعههای صورت گرفته، عمده ترین مزیت خرید اینترنتی را، راحتی، دانست. راحتی خرید اینترنتی تابعی است از : راحتی دسترسی، راحتی جستجو، راحتی زمان، راحتی مبادله، راحتی در مقایسه و راحتی در برنامه ریزی.
عوامل مربوط به محصول: شامل تمامی اطلاعات مربوط به محصول یا خدمات است. در صورت بالا بودن کیفیت اطلاعات کالا و خدمت ارائه شده توسط فروشنده، رابطه بلندمدت بین خریدار و فروشنده شکل می گیرد.
طراحی سایت: در تجارت اینترنتی، تنها راه برای ارتباط مشتریان با شرکت، سایت آن است. بنابر این طرح و ساختار سایت می تواند حس وجود اعتماد را در مشتریان تقویت کند.
امنیت مالی: اطمینان از امنیت سایت، نقش مهمی در شکل گیری اعتماد مشتری نسبت به فروشنده دارد و از این رو، وی تمایل بیشتری خواهد داشت تا اطلاعات شخصی خود را در اختیار سایت قرار دهد و در نتیجه می تواند رابطه محکم تری با فروشنده داشته باشد.
لی و توربن ، در سال 2001 عوامل : پشتیبانی برای دریافت و ارسال سفارشها، خدمات به مشتری، بها، وب سایت (سرعت، کیفیت مطالب، سهولت استفاده) امنیت ( مالی، حفظ اسرار شخصی) را در رضایت الکترونیک موثر دانسته اند(شکل شماره2).
1. پشتیبانی برای دریافت و ارسال سفارشها: خریدار اینترنتی خواهان توزیع سریع محصول خریداری شده بعد از خرید است .او همچنین به ارائه تضمین از طرف فروشنده برای تحویل درست کالا و امکان برگرداندن کالا در صورت معیوب بودن نیاز دارد .
2. خدمات به مشتری: خدمات مشتری یک کارکرد حمایتی دارد که برای تحقق مبادله مورد نیاز است .در خرید اینترنتی محدودیتهای زمانی در ارائه خدمات به مشتریان حذف می شود و امکان دسترسی بیست و چهار ساعته به خدمات وجود دارد.
3. بها: بها، شامل بهای اصلی خرید، هزینه مداوم تملک محصول و هزینه ارتقا و بهبود محصول است. اهمیت بها در صنایع مختلف، با هم متفاوت است.
4. کیفیت مطالب وب سایت : اطلاعاتی که سایتها ارائه می کنند، به دودسته تقسیم میشوند؛ اطلاعات کالا که مربوط به خدماتی است که فروشنده به مشتریان ارائه می کند برای مثال: پاسخ به پرسشهای رایج (QAF)و یا اطلاعات در مورد چگونگی سفارش دادن محصولات مورد تقاضا. در صورت بالا بودن کیفیت اطلاعات کالا و خدمت ارائه شده توسط فروشنده رابطه بلند مدت بین خریدار و فروشنده شکل می گیرد.
5. سرعت وسهولت استفاده از وب سایت: ویژگیهای فنی سایت و چگونگی طراحی آن نقش مهمی در رضایت مشتریان دارد. لازم است خریدار به راحتی در سایت جستجو کند تا به سرعت به اطلاعات مورد نظر خود دست یابد.
6. امنیت مالی و حفظ اسرار شخصی: مشتریان نگران امنیت سیستمهای پرداخت و حفظ حریم شخصی خود هستند و با کاهش این نگرانی رضایت از سایت بیشتر می شود.
میلز در سال 2002 رضایت الکترونیکی را در دانشگاه میدوسترن و در بین 174 دانشجو بررسی کرد. عوامل شناسایی شده که بر رضایت الکترونیک موثر بودند، عبارتند از:
1. تعامل با وب سایت، شامل: طراحی، میزان کارایی یا دسترسی به وب سایت، امنیت وب سایت.
2. کیفیت درک شده از خدمات وب سایت: شامل میزان اجازه وب سایت به ردیابی سفارشها و خریدها و پاسخ به خواستههای مشتری ، قابلیت اعتماد به وب سایت و انگیزه برای خرید. (2003:4 ,Wang)
3. ارزش درک شده وب سایت برای مشتری، شامل: مدت زمان آشنایی با وب سایت، راحتی خرید، ارزش معاملات.
بائر و گرتر در سال 2002با تحقیق بر روی کاراکترهای موجود در اینترنت، عوامل تعیین کننده رضایت الکترونیک را این گونه معرفی میکنند: (Wang, 2002)
1. میزان دسترسی به اطلاعات: دسترسی به اطلاعات گسترده مربوط به کالاها و خدمات در اینترنت قدرت را از عرضه کننده به مشتری منتقل کرده است .
2. ساختار ارتباطی : تعامل مناسب و صمیمانه بین سازمان و مصرف کننده در دنیای اینترنتی امروزی امر ضروری به شمار می رود. در این مورد طراحی وب سایت شرکت باید مورد توجه قرار گیرد و ویژگیهای لازم برای ایجاد تعامل مفید ایجاد شود. داشتن امکاناتی مانند امکان سفارشی کردن وب سایت ، ارائه اطلاعات دلخواه مشتری و ارائه سرگرمی و بازی این امر را ممکن می سازد.
3. فردی کردن: فردی کردن، عبارت است از توانایی سیستم در سفارشی کردن خود، با توجه به ویژگیهای متفاوت مشتریان و بر مبنای رفتار بروز داده شده، از سوی کاربر .
4. یکپارچگی اطلاعات و مبادلات: یکپارچگی سیستمهای واسطهای میان فروشنده و خریدار با سیستمهای موجود در سازمان و یا شرکت را یکپارچگی اطلاعات و مبادلات میگویند. بدین معنا که اگر کالایی فروش رود، موجودی کالای فروش رفته به میزان خریداری شده از موجودی انبار کسر شده، همزمان دستور خرید جدیدی برای جایگزین کردن کالای فروش رفته به انبار ارسال خواهد شد و در خریدهای بعدی موجودی انبار بلافاصله به نمایش درخواهد آمد. این مرحله از مجموعه مراحل تجارت الکترونیک، کاملترین مرحله در تجارت الکترونیک است.
مدل پیشنهادی رضایت الکترونیک
تجارت الکترونیک مستلزم انتقال یک کالا ، خدمت، اطلاعات و به طور کلی یک ارزش از فروشنده به خریدار است. از سوی دیگر این مبادله باید از راه ابزار الکترونیک صورت گیرد. اگرچه در مورد ابزار های الکترونیک مورد استفاده توافق نظر وجود ندارد، چرا که برخی تعاریف این ابزار را اینترنت میدانند، برخی دیگر شبکه ها و برخی حتی تمامی ابزارهای الکترونیک دیگر مثل فاکس و تلفن را نیز جزو ابزار الکترونیکی موردنظر تجارت الکترونیک قرار می دهند. بیش از سی نوع فناوری و ابزار الکترونیک را می توان در تجارت الکترونیک به کار گرفت. (عزیزی و حسینی 1385 :3)
می توان گفت: در خرید سنتی، رضایت مشتری تابع رضایت از خود محصول و یا خدمات است. اما در خرید الکترونیک ابزار خرید اهمیت کلیدی داشته، رضایت مشتری تابعی از خود محصول و ابزار خرید است. در حقیقت رضایت الکترونیک تاثیر پذیر از دو عامل است 1. رضایت از ابزار 2. رضایت از ارزش.
بر اساس مفروضات مطرح شده (شکل شماره 3) را می توان برای رضایت الکترونیکی پیشنهاد داد.
نتیجه گیری
رضایت الکترونیک ازجمله مباحث عمده در جهانی شدن تجارت الکترونیک تلقی میشود. بالابودن رضایت الکترونیک، کلید موفقیت هر خرده فروشی است که در محیط رقابتی جهانی تجارت الکترونیک فعالیت می کند. برای غلبه بر موانع انجام خرید اینترنتی به صورت جهانی، شرکتها باید رضایت از خدمات الکترونیک خود را بهبود بخشند.
این مقاله در پی آن است که بدانیم مشتریان براساس چه پارامترهایی یک خرده فروش الکترونیک را ارزیابی کرده و چه عواملی در رضایت آنان پس از خرید کالا یا خدمات، موثرند و از این پارامترها به عنوان مبنای بهبود رضایت مشتریان الکترونیک و ایجاد اعتماد برای خرید مجدد آنها استفاده کنیم.. این مقاله ایده هایی درمورد رضایت الکترونیک را در محیط جهانی تجارت الکترونیک ارائه کرده است.
نتایج و داده های این مقاله نشان میدهد که پارامترهای رضایت از ابزار به 9 گروه و پارامتر های رضایت از ارزش به 6 گروه تقسیم می شود.
بایستی در نظر داشت که ایجاد اعتماد در تجارت الکترونیکی شرکت با مصرف کننده نسبت به حالت سنتی بسیار مشکلتر است و از این رو، در این زمینه موانع عمده ای وجود دارد. شرکت سنتی نسبت به شرکت الکترونیک از دیدگاه مشتریان واقعیتر بوده و قابل اعتمادتر است، چرا که حضور فیزیکی و قابل لمس دارد.
عدم اعتماد مشتریان به تجارت الکترونیک و شرکت الکترونیک منطقی و قابل انتظار است. اگر خرده فروش الکترونیک درپی بهبود اعتماد مشتریان به خود است باید همگام با رشد خود در راستای تامین رضایت مشتری گام بردارد . 0
منابع:
1( Lee, M.K.O. and Turban, E. (2001), “A trust model for consumer internet
shopping”, International Journal of Electronic Commerce, Vol. 6 No. 1, pp. 75-91.
2 (Oliver, Richard L. (1999), «Whence Consumer Loyalty? « Journal of Marketing, 63, (Special Issue 1999), 33-44.
3 ) Taylor, Shirley and Peter A. Todd. (1995). “Understanding Information Technology User: A Test of Competing Models,” Information Systems Research, 6 (June): 144-176.
4)Oliver, R. L. (1989) “Processing of the satisfaction response in consumption: a suggested framework and research propositions”, Journal of Consumer Satisfaction, Dissatisfaction, and Complaining Behavior, Vol. 2, pp. 1-16.
5)Westbrook, R. A. (1987) “Product/consumption-based affective responses and post purchase processes”, Journal of Marketing Research, Vol. 24 No. 3, pp. 258-70.
6)Bakos, J. Yannis., (1997), “Reducing Buyer Search Costs: Implications for Electronic Marketplaces”, Management Science, 43 (December, pp 1676-1692.
Chain Store Age. (1999). "The Survey Says," (January): 155.
7)Chau P.Y.K., Au G., Tam K.Y. (2000), "Impact of Information Presentation
Modes on Online Shopping: An Empirical Evaluation of a Broadband Interactive Shopping Service," Journal of Organizational Computing and Electronic Commerce, vol. 10, no. 1, pp. 1-22.
8-کسب و تجارت الکترونیکی رویکردی مدیریتی، دکتر سید حمید خداد حسینی ، شهریارعزیزی چاپ اول انتشارات سمت1385
9. S zymansk, David and David H.Henard, (2001), "Customer Satisfaction: A meta – Analysis of Empirical Evidence," journal of Academy of marketing Science, 22 (Winter)
10. Wang, M., Huarng, S.A. (2002), "An Empirical Study of Internet Store Customer Postshopping Satisfaction", Special Issues of Information Systems, 3,632-638
11. Wang Ming (2003), "Assessment of E-Service Quality via E-Satisfaction in E-Commerce Globalization", The Electronic Journal on Information System in Developing Countries, Vol 11, No 10,pp. 1-4.
بازاریابی از طریق پست الکترونیک، ابزاری قوی تر، کم هزینه تر و سریعتری به نام پست الکترونیک را در اختیار دارد که ابزاری ارتباطی و دو طرفه است.
در راه بازاریابی بر روی اینترنت، کسب «اجازه» و حفظ آن برای ارسال معرفی نامه ها کالا و خدمات یک امر دل بخواه یا اختیاری یا حتی «لطف» نیست، یک «اجبار» است. در این مقاله به این اصلی ترین تفاوت پرداخته ام و امیدوارم بازاریاب های الکترونیکی کشورمان به امر توجه داشته باشند. بدون «کسب اجازه» از مخاطبین، شما هم مارک Spammer خواهید خورد و این موجب از دست دادن تمام اعتبار کاری و حرفه ای و تجاری شما می شود.
اکثر آن دسته از افرادی که به صورت حرفه ای به بازاریابی محصول یا خدماتی مشغول هستند با شیوه «نامه نگاری مستقیم» یا اصطلاحاً شیوه Direct Mail آشنا هستند. در این شیوه، صاحبان کالا و یا عرضه کنندگان خدمات فهرستی از مخاطبین و مشتریان احتمالی (هدف) خود را به همراه آدرس های پستی و جزئیات تماسشان فراهم می آورند و سپس نامه (یا نامه ها) یی که اصطلاحاً به آنها Sales Letters می گویند- را نگارش، تهیه و تنظیم می کنند و در یک زمان معین برای آن فهرست با استفاده از پست معمولی یا Snail Mail ارسال می کنند. گیرندگان بین دور انداختن یا بایگانی کردن آن نامه (یا نامه ها پس از چندین بار که آنها را دریافت کرده اند) تصمیم می گیرند.
بخت و اقبال در این میان جایی ندارد، اگر متن نامه بدرستی و حرفه ای نوشته شده باشد، احتمال اینکه آن نامه برای مصارف بعدی یا زمانی که ضرورت و اهمیت آن برای گیرنده مسجل شده باشد، در پرونده ای بایگانی می شود و در غیر اینصورت راهی سطل کاغذ های باطله ی فرد گیرنده که ممکن است تنها فرد یا یکی از افراد تصمیم گیرنده در شرکت یا موسسه مورد نظر باشد – می شود.
بازاریابی از طریق پست الکترونیک یا اصطلاحاً Email Marketing به پروسه ای اطلاق می شود که عملیات و استراتژی های بازاریابی از طریق یکی از مهمترین و کاراترین ابزارها و خدمات و تسهیلاتی که اینترنت در دهه گذشته در اختیار کاربرانش قرار داده است انجام می شود. مسلماً شباهت هایی میان این دو شیوه بازاریابی وجود دارد، اما آنچه در اینجا برای ما مهم است و البته موضوع این مقاله است، «تفاوت اصلی و کلیدی» بین این دو شیوه بازاریابی است. یادمان باشد که شیوه «نامه نگاری مستقیم» – Direct Mail – شیوه ای قدیمی و تقریباً سنتی است و در زمان خود و حتی در حال حاضر به عنوان یکی از قوی ترین و اصلی ترین راه های معرفی، شناساندن و بازاریابی محصول یا خدماتی مشخص به جمعی از مخاطبین و مشتریان احتمالی تلقی شده است.
اما بازاریابی از طریق پست الکترونیک، ابزاری قوی تر، کم هزینه تر و سریعتری به نام پست الکترونیک را در اختیار دارد که ابزاری ارتباطی و دو طرفه است. باید توجه داشته باشیم که «قواعد و قوانین و شیوه وفرهنگ کاربرد» این ابزار با پست معمولی یا Snail Mail کاملاً متفاوت است.
«اجازه گرفتن» اصلی ترین و کلیدی ترین تفاوت میان این دو شیوه بازاریابی است. بازاریاب های اینترنتی بایستی توجه داشته باشند مادامی که «پست الکترونیک» ابزاری دو طرفه است، بایستی پیش از ارسال تبلیغات یا نامه های معرفی و یا پیامهایی که حال و هوای Sales Letter را دارند از گیرندگان «کسب اجازه کنند» – این کار با استفاده از فرم هایی انجام می شود که در آنها صراحتاً به مخاطبین گفته شده است که : «اگر مایل به دریافت (گاه) نامه / خبرنامه از ما هستید در این قسمت علامت X بزنید.
بدست آوردن «اجازه» و حفظ آن مجوز بر روی اینترنت یک امر دل بخواه یا اختیاری یا حتی یک «لطف» نیست، یک «اجبار» است. در ارسال نامه به صورت پستی هیچ اجباری به کسب اجازه از دریافت کننده نیست اما روی اینترنت و در جهت بازاریابی از طریق پست الکترونیک بایستی اجازه گرفت. در راستای کسب اجازه از مخاطبین چهار راه یا شیوه اصلی وجود دارد که بازاریاب های اینترنتی (بازاریاب های الکترونیکی E-Marketers ) باید یکی (یا ترکیبی) از آنها را به عنوان شیوه یا متود اصلی خود انتخاب کنند.
تبلیغات سرمایه گذاری است
اشاره:
در این مقاله ضمن تعریف از "ارتباطات اثربخش" راهکارهایی برای افزایش تاثیرات مثبت و سازنده تبلیغات اسلامی معرفی میشود .
? ارتباطات اثربخش
از نظر اصطلاح مدیریتی «ارتباط اثربخش» ارتباطی است که در آن بین منظور ارسال کننده پیام و آنچه که گیرنده پیام، دریافت میکند تفاوتی وجود نداشته باشد; در حالی که در بسیاری از موارد، در انتقال پیام به مخاطب، میان آنچه مورد نظر فرستنده پیام استبا آنچه که گیرنده دریافت میکند، تفاوت وجود دارد . از طرف دیگر، باید توجه داشت که اگر پیام، به حرکت و واکنش مناسب مخاطب، منجر شود، علامت اثربخش بودن آن پیام خواهد بود .
به نظر میرسد عواملی که ذیلا مطرح میشود، هم میتواند میزان تفاوت ذهنیت فرستنده پیام و گیرنده را کاهش دهد و هم انگیزهای برای عمل مخاطب پیام باشد . و در یک کلام این عوامل میتواند تا حدود زیادی، تبلیغات و ارتباطات روحانیون را در جامعه، اثربخش و مؤثر کند:
1- هماهنگی میان گفتار و عمل
اگر مبلغین، علاقه داشته باشند که مردم پیامهایی را که از طرف آنها تبیین میشود، به طور صحیح و مؤثر دریافت کنند و به آن جامه عمل بپوشانند; باید خود آنها، قبل از دیگران به محتوای کلامشان پایبند باشند . به عنوان مثال; اگر گویندهای مخاطبین خود را به نظم و دقت در کارها سفارش کند، ولی خودش در عمل، انسان منظم و دقیقی نباشد; این دوگانگی در گفتار و عمل موجب میشود که افراد، ارزشی برای پیام و گفتار او قائل نشوند; اما پایبندی گوینده به نظم و دقت، آنها را علاقهمند به این دو خصلت میکند .
اساسا اشتباه برخی از روحانیون در این است که برای گفتن و نوشتن و دستورالعمل، بیش از اندازه ارزش قائل هستند و از آن انتظار دارند، و در نتیجه از گوش افراد، نیز بیش از اندازه انتظار دارند و فکر میکنند همین که معارف دین را از طریق سخنرانی یا کتاب، تشریح کردند و مردم آگاهی یافتند، جامعه اصلاح میشود; لذا هنگامی که در عمل، انتظار آنها محقق نشد، ناراحت میشوند و ناله و فغان میکنند و میگویند:
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من
آنچه البته به جایی نرسد فریاد است
در حالی که واقعیت این است که سخن اگر از جان برون آید، لاجرم بر دل نشیند، وگرنه از گوش شنونده تجاوز نمیکند . علی علیه السلام میفرماید: «الکلمة اذا خرجت من القلب وقعت فی القلب واذا خرجت من اللسان لم تتجاوز الاذان; هنگامی که سخن از قلب خارج شود در قلب وارد میشود و هنگامی که [تنها] از زبان خارج شود از گوشها تجاوز نمیکند .»
آری اگر کلام، پیام روح انسان باشد و از دل برخیزد، در دل نفوذ میکند، ولی اگر پیام روح نباشد و فقط لفظی باشد که بر زبان جاری میشود، نمیتواند تاثیر عملی در وجود مخاطب ایجاد کند .
بررسی زندگی پیشوایان دین - که پیام الهی را برای مردم بیان میکردند - نشان میدهد که آنها نه تنها به محتوای پیام و گفتار خود عمل میکردند، بلکه در عمل نسبتبه دیگران پیشقدم بودند، و به همین جهتبود که کلام و پیام آنها تا اعماق جان افراد نفوذ میکرد و قلب و احساسات بشر را تحت تصرف خویش در میآورد .
امیرالمؤمنین علیه السلام در کلام زیبایی، روش و سیره خود را اینچنین بیان میفرماید: «ایها الناس انی والله ما احثکم علی طاعة الا واسبقکم الیها ولا انهاکم عن معصیة الا واتناهی قبلکم عنها; ای مردم! به خدا سوگند من شما را به هیچ طاعتی وادار نمیکنم مگر اینکه خودم پیش از شما آن را انجام میدهم و شما را از معصیتی نهی نمیکنم مگر اینکه خودم پیش از شما از آن کنارهگیری مینمایم .»
2- خیرخواهی نسبتبه مردم
یکی از عواملی که میتواند اثربخشی کلام گویندگان مذهبی را افزایش دهد، خیرخواهی و دلسوزی نسبتبه افراد جامعه است; بر مبلغین لازم است در کنار تبلیغ معارف دینی، به مصالح و مشکلات مردم توجه داشته باشند .
برخی از روحانیون در موقع تنظیم سخنرانی خود، تنها نفع و مصلحتشخصی را در نظر میگیرند و اصلا خود را در فضای ناراحتیها و مشکلات مردم قرار نمیدهند و جالب اینکه انتظار دارند مخاطبین آنها موبهمو به سخنان آنها عمل کنند; در حالی که انسانی که گرفتار انواع و اقسام ناراحتی است، معمولا هیچگونه تمرکزی برای شنیدن کلام دیگران ندارد، تا چه رسد به اینکه به آنها عمل کند .
اساسا اسلام، روابط بین مربی و مردم را به گونهای میپسندد که کسی که نقش هدایت جامعه را به عهده میگیرد، براساس خیرخواهی و دلسوزی با افراد رفتار کند، و مردم، نیز براساس عشق و محبت، گوش جان به مربی خود بسپرند و در جاهایی که لازم است از او پیروی کنند . اگر روحانیون انتظار چنین عشق و محبتی را از مخاطبین خود دارند، باید هر چه بیشتر خیرخواه آنها باشند; زیرا همین خیرخواهی است که بذر محبت را در دل افراد میپاشد . حضرت علی علیه السلام این واقعیت را در یک جمله کوتاه اینگونه مطرح میفرماید:
النصیحة تثمر الود; خیرخواهی محبت را به ارمغان میآورد .
روحانی نمیتواند نسبتبه مشکلات روحی و معنوی، و نیز گرفتاریهای مادی زندگی مردم بیتفاوت باشد . او بسان پدر در خانواده است; در نتیجه همانگونه که پدر نسبتبه سرنوشت فرزندانش و روحیه و عواطف و ناراحتیهای آنها حساس است و تمامی هم خود را صرف رفع گرفتاریها و تامین نیازهای روحی و عاطفی آنان میکند; روحانی نیز باید در قبال مردم، احساس مسئولیت پدرانه داشته باشد و آنها را همچون فرزندان خود، مورد توجه قرار دهد و به امور آنها رسیدگی کند .
مسئله خیرخواهی مبلغین و رسیدگی به مشکلات افراد، بدین معنا نیست که روحانی صبر کند تا مشکلات بزرگی برای آنها پیش آید و آنگاه در جهت رفع آنها به یاری افراد بشتابد; بلکه توجه نمودن و رسیدگی کردن به مشکلات جزئی مردم، نیز این احساس را در آنها به وجود میآورد که روحانی به آنان علاقهمند است و توجه خاصی به تکتک افراد دارد، حتی گاهی یک دلجویی و احوالپرسی ساده میتواند تاثیر شگرفی در روحیه مردم بگذارد و آنها را جذب مسجد و جلسات مذهبی کند .
مردم باید احساس کنند که روحانی در غم و شادی آنها شریک است، مثلا هنگامی که جوان نجیبی برای تشکیل زندگی دچار نارسایی اقتصادی است، واقعا ببیند روحانی محل برای حل مشکل او به تکاپو میافتد، یا مثلا فرد دیگری که جویای شغل است، احساس کند که روحانی به فکر حل مشکل اوست . حقیقتا میتوان ادعا کرد که یک روحانی دلسوز با مدیریتی قوی میتواند با صرف وقت نه چندان زیاد، توسط افراد خیر محل، قسمت قابل توجهی از این مشکلات اقتصادی، اخلاقی، خانوادگی و فرهنگی را برطرف کند، و از این رهگذر گذشته از اینکه به وظیفه اسلامی خود عمل کرده است، افراد جامعه را نسبتبه روحانیت و دین خوشبین سازد .
3- موقعیتسنجی
مبلغان باید به این نکته توجه داشته باشند که در همه موقعیتها نمیتوان با یک سبک و اسلوب سخن گفت; بلکه مدیریت تبلیغ اقتضا میکند که انسان گاهی پیام خود را به صورت شفاهی مطرح کند، در بعضی از شرایط، پیام کتبی مؤثر و اثربخش است، در برخی از موارد کلام باید حالت هیجانی و خطابی داشته باشد و گاهی برعکس، پیام به صورت موعظه و نصیحت میتواند تاثیرگذار باشد; حتی گاهی لازم است که پیام، آمیخته باملامت و توبیخ باشد .
«سرعت، حجم، طنین صدا و مکثهای سخنران، میتواند به درک نکات اصلی پیام کمک کند . با تاکید بر کلمات، مکث کردن قبل از بیان یک نکته، یا بالا بردن صدا به هنگام بیان یک مطلب، سخنران بر اهمیت آن نکته یا مطلب تاکید میکند .»
یک بررسی اجمالی نسبتبه سخنان امیرالمؤمنین علیه السلام در نهجالبلاغه - که حاوی پیامهای مختلف اخلاقی، عرفانی، اجتماعی، سیاسی و ... است - نشان میدهد که ایشان با توجه به موقعیتشناسی، کلام خود را ایراد میکردند . آری آنجا که میدان، میدان موعظه و نصیحت است، آنگونه سخن میگوید که آنان که به سخن او گوش میکردند، سخت تحت تاثیر قرار میگرفتند، مواعظ وی دلها را میلرزاند و اشکها را جاری میساخت . آنجا که عرصه، عرصه جهاد و مبارزه است، آنگونه سخن میراند که عشق به شهادت و مبارزه در راه خدا را در دل پیروان خود زنده میکرد، و همینطور در هر موقعیتی هماهنگ با آن ایراد سخن میکرد .
وارد شدن در این بحثبه صورت همه جانبه و کامل، در حوصله این نوشتار نیست; ولی از باب نمونه - ضمن تبیین تفاوت موعظه با خطابه - برخی از سخنان موعظهای و خطابی حضرت، با توجه به موقعیتهای متفاوتشان مطرح میشود:
خطابه برای تهییج و بیتاب کردن احساسات است و موعظه برای رام ساختن و تحت تسلط در آوردن آن . خطابه آنجا به کار میآید که احساسات، خمود و راکد است و موعظه آنجا ضرورت پیدا میکند که شهوات و احساسات، خودسرانه عمل میکنند . خطابه، احساسات غیرت، سلحشوری، عزتطلبی، مردانگی، کرامت، نیکوکاری و خدمت را به جوش میآورد و به دنبال آن، حرکت و جنبش را ایجاد میکند; ولی موعظه جوششها و هیجانهای بیجا را خاموش مینماید .
خطابه و موعظه، هر دو ضروری و لازم است . در نهجالبلاغه از هر دو استفاده شده است . خطابههای مهیج امیرالمؤمنین علیه السلام در موقعی ایراد شده است که احساسات باید برافروخته شود و طوفانی به وجود آید و بنیادی ظالمانه برکنده شود، آنچنان که در جنگ صفین، در آغاز برخورد با معاویه، خطابهای مهیج و آتشین ایراد کرد .
معاویه و سپاهیانش، پیشدستی کرده بودند و «شریعه» را گرفته بودند و کار آب را بر حضرت علی علیه السلام و یارانش دشوار ساخته بودند . حضرت تلاش کرد که از طریق مذاکره این مشکل را حل نماید; اما معاویه فرصت را غنیمتشمرد و تصاحب شریعه را موفقیتی برای خود تلقی کرد و از هر گونه مذاکرهای خودداری نمود . کار بر یاران علی علیه السلام سختشد . اینجا بود که میبایستبا یک خطابه حماسی و آتشین، طوفانی ایجاد کرد و با یک یورش دشمن را عقب راند . علی علیه السلام برای سپاهیان خود چنین خطابه سرود: «قد استطعموکم القتال، فاقروا علی مذلة وتاخیر محلة; او رووا السیوف من الدماء ترووا من الماء، فالموت فی حیاتکم مقهورین والحیاة فی موتکم قاهرین; [سپاهیان معاویه با بستن شریعه و تصرف آب] شما را به پیکار دعوت کردهاند; [اکنون دو راه در پیش دارید،] یا به ذلت و عقبماندگی اقرار کنید یا شمشیرها را از خون [آن ستمگران] سیراب سازید تا از آب سیراب شوید; مرگ این است که زنده باشید اما شکستخورده و مغلوب، و زندگی آن است که بمیرید اما غالب و پیروز این پیام حماسی کار خود را کرد، خونها را به جوش و غیرتها را به خروش آورد . شب نشده «شریعه» در اختیار یاران علی علیه السلام قرار گرفت و یاران معاویه به عقب رانده شدند .
اما مواعظ امیرالمؤمنین علیه السلام در شرایط دیگری انجام یافته است، مثلا در شرایطی که بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، فساد اخلاقی، دنیاپرستی، تنعم و تجملپرستی در میان مسلمین راه یافت، عصبیتهای قبیلهای از نو جان گرفت، و تعصب عرب و عجم بر آن اضافه شد; در میان آن غوغای دنیاپرستی و حرص و آز و کامجوئی و تعصب، تنها فریاد ملکوتی موعظهای که بلند بود، فریاد علی علیه السلام بود .
بر این اساس، مبلغین باید به موقعیتها و شرایط مختلف توجه داشته باشند; مثلا در صورتی که در جامعه روح تلاش و فعالیت از بین رفته است و تمایل به وابستگی به بیگانگان به وجود آمده است، روحانی باید با پیامها و روشهای مناسب، روح عزتطلبی، استقلالطلبی، خودکفایی و بینیازی از بیگانگان را در کالبد جامعه بدمد و گاهی نیاز است که با موعظه و نصیحت، احساسات منفی به وجود آمده در جامعه را کنترل کند، و همین طور باید در هر شرایطی، به مقتضای آن عمل کند .
4- عوامل فیزیکی و ظاهری
یکی دیگر از عواملی که میتواند بر اثربخش بودن پیام، تاثیر بگذارد، مناسب بودن محیطی است که در آن، پیام ردوبدل میشود; مثلا اگر فضایی که سخنران برای مخاطبین در آن سخن میگوید، بسیار گرم یا بسیار سرد باشد، همین مسئله میتواند تمرکز افراد را برهم زند; در نتیجه نسبتبه ارسال پیام و دریافت آن دچار مشکل میشوند . حتی شرایط ظاهری سخنران از قبیل: شکل و قیافه، آراستگی و نظافت و کیفیت تن صدای او میتواند در مؤثر بودن کلام او نقش داشته باشد .
یکی از دانشمندان در این زمینه میگوید: عواملی نظیر اندازه اتاق، رنگ دیوارها و نوع و محل قرار گرفتن وسایل، میتوانند بر نوع احساس ما و نحوه برقراری ارتباط توسط ما تاثیر بگذارند . به عنوان مثال، جادادن تعداد زیادی از افراد، در یک محل کوچک کار، میتواند موجب محدود شدن ارتباطات گردد .
همچنین او بر این باور است که «رنگها نیز بر اشخاص اثر میگذارند و بسیاری از مؤسسات بر این نکته تاکید زیادی دارند و آن را به کار میگیرند، به عنوان مثال; بیمارستانها استفاده از رنگهای مختلف را برای اتاقهای خود آزمایش میکنند، به این امید که تنوع رنگها موجب بهبود سریع بیماران یا تسکین درد آنها بشود . در بیمارستانها قطعات بزرگ تجهیزات پزشکی نظیر دستگاههای اشعه ایکس را به همان رنگ زمینه دیوارها رنگآمیزی میکنند تا موجب هراس بیماران نشود . در رنگآمیزی ملحفهها و پتوها از رنگهای ملایم - صورتی، آبی و رنگهای روشن - استفاده میشود . به همین ترتیب، رنگهای روشن به کلاسهای درس افزوده میشود تا دانشآموزان، احساس نشاط و هوشیاری کنند .»
طبیعی است وقتی که فضا، رنگ، صدا و به طور کلی عوامل فیزیکی و ظاهری به گونهای باشند که در افراد ایجاد خستگی، ناراحتی و افسردگی بکنند; در چنین شرایطی مخاطبین، آمادگی برای پذیرش کلام گوینده را به خوبی ندارند، و برعکس اگر این عوامل به شکلی ترتیب داده شوند که نشاط و انبساط روحی در افراد ایجاد کنند، آنها در موقعیتی قرار میگیرند که میتوانند با حالتی مناسب و خوشایند، پیام گوینده را دریافت کنند، و این همان اثربخشی پیام است .
جالب این است که با مراجعه به متون اسلامی، مشاهده میشود که اسلام نسبتبه همین امور ریز - که در نگاه ابتدایی خیلی سطحی و بیاهمیتبه نظر میرسد - سفارش و تاکید کرده است، به عنوان مثال، میتوان ادعا کرد که هیچ فرهنگ و مکتبی به اندازه اسلام سفارش به نظافت و بهداشت و مسواک کردن نکرده است; تا جایی که امام صادق علیه السلام برای ترغیب دیگران به بهداشت دهان میفرماید: «من اخلاق الانبیاء السواک; مسواک کردن، از اخلاق پیامبران است .»
برای دنیای امروز، این حرف خیلی جذاب و شنیدنی است، وقتی که میشنوند پیشوای شیعیان، امام صادق علیه السلام میفرماید: «کان رسول الله صلی الله علیه و آله ینفق علی الطیب اکثر مما ینفق علی الطعام; رسول خدا صلی الله علیه و آله برای بوی خوش (عطر زدن) بیشتر از خوراک، خرج میکرد .»
نظافت و بهداشت و استفاده از بوی خوش، علاوه بر نتایج فردی و اجتماعی که دارد، موجب برقراری ارتباطات سالم و اثربخش بین افراد جامعه میشود; از اینرو پیامبران که رسالت اصلی آنهابرقراری ارتباط با مردم و ابلاغ پیام الهی به آنان بود، از نظر آراستگی ظاهر و نظافتبه گونهای بودند که افراد جامعه، رغبت و تمایل داشتند که در کنار آنها باشند و با آنها ارتباط برقرار کنند .
اساسا چیزهای ظاهری نظیر نظافت، پوشش مناسب، خوشبو بودن و صدای خوب میتواند جاذبههای زیادی برای مخاطب داشته باشد، و بر عکس، رعایت نکردن این مسائل میتواند حالت تنفر را در مخاطب ایجاد کند و حتی نسبتبه خود پیام، او را بدبین و متنفر کند . شما تصور کنید، اگر یک مبلغ اسلامی با لباسی کثیف و چرکین و بدنی متعفن و بدبو، بخواهد پیام دین را به یک جوان پاکیزه و نظیف برساند، طبیعی است اگر سخنان این مبلغ از در و گهر هم باشد، آن جوان به سخنانش توجه نکند و ارزشی برای آن قائل نباشد .
متکلمین اسلامی میگویند: یکی از شرایط نبوت، این است که در پیغمبر نباید صفتی که موجب تنفر مردم بشود، وجود داشته باشد; اگر چه یک نقص جسمی باشد، با اینکه نقص ظاهری به کمال روحی انسان صدمهای نمیزند; زیرا پیامبر باید از نظر ظاهری و جسمانی هم جذاب باشد و حداقل نفرت آور نباشد .
شاید بتوان گفت; یکی از دلایلی که در آموزههای دینی، به رعایت کردن این عوامل ظاهری سفارش شده است، همین جاذبههای ارتباطی است، مثلا گفته شده است که امام جماعتی که زیباتر باشد مقدم بر دیگران است; زیرا او با این سمتی که عهدهدار میشود به طور طبیعی با مردم ارتباط دارد، و در همین ارتباطات است که پیام دین را به دیگران انتقال میدهد; بنابراین هر اندازه قیافه او جاذبه بیشتری داشته باشد، افراد با توجه و تمایل بیشتری به سخن و بیان او گوش میکنند . یا اینکه سفارش شده است که قرآن را با صدای زیبا بخوانید; به دلیل اینکه هنگامی که این پیام آسمانی باصدای دلنشین و جذاب به گوش مخاطبین برسد، اثربخشی بیشتری خواهد داشت .
بنابراین بر مبلغین - که نقش اصلی را در ایجاد ارتباطات ایفا میکنند - لازم است که توجه کافی به این عوامل تاثیر گذار در انتقال پیام دین داشته باشند; بویژه آراستگی و نظافت ظاهری . البته مطلوب در نظافت و بهداشت این است که سر و صورت، دهان و بینی و موها و نظافت کفش و لباس، به گونهای باشد که از یک سو، تحریک کننده و سبب حواس پرتی برای مخاطبین نباشد و از سوی دیگر، بتواند در پذیرش پیام دین و عمل به آن تاثیر بگذارد .
در خاتمه، این سلسله مقالات را با ذکر یک خاطره زیبای تاریخی به پایان میبریم . در تاریخ میخوانیم که امام رضا علیه السلام در تابستان روی حصیر، و در زمستان روی گلیم مینشست و لباس زبر و خشن میپوشید; ولی زمانی که میخواست در مقابل مردم ظاهر شود، برای آنها خود را آراسته میکرد .
با سلام به همه دوستان خوبم
چند وقتیه کمتر میتونم بیام به وبلاگم سر بزنم چون ترم آخرم و درس دارم
از این به بعد سعی میکنم بیشتر بیام و مطلب های جدیدی هم به وبلاگم اضافه میکنم که راجب به بورس و تحلیل های بورس هست که امیدوارم خوشتون بیاد