نویسنده : علیرضا تاجریان
مهم ترین گام در تهیه آگهی تبلیغاتی انتخاب تکنیهای اجرایی تبلیغ است؛ در این مرحله تهیه کننده آگهی تبلیغاتی باید توجه خود را معطوف به چگونگی اجرای تبلیغ کند؛ بعبارت دیگر وی باید بررسی کند که چگونه جاذبه ای را که برای تبلیغ در نظر گرفته شده است به تصویر بکشد و از چه تکنیکی برای به تصویر کشیدن آن استفاده کند. پیام تبلیغاتی یا جاذبه تبلیغاتی به اشکال متعددی می تواند ارایه شود که برخی از مهمترین این تکنیکها در زیر آورده شده است:
? موزیکال: در این سبک یک یا چند نفر یا چند شخصیت کارتونی نشان داده می شود که مشغول خواندن آوازی درباره یک کالا هستند. دلیل اصلی استفاده از این شیوه این است که به خاطر سپردن و یادآوری اشعار و ترانه ها ساده است و به راحتی در ذهن حک می شود.
? ارایه تاییدیه: در این روش از یک منبع دوستی داشتنی و قابل اعتماد برای تایید کالا استفاده می شود. دراین خصوص هم از افراد شهیر و هم افراد غیرمشهور می توان استفاده کرد. البته بینندگان بیشتر تحت تاثیر افراد مشهور قرار می گیرند.
? داستان گویی: در این تکنیک، بخش گفتاری بر روی تبلیغ خوانده می شود و گوینده مشهود نیست.
? مستندات علمی: در این شیوه مدارک مستند یا تحقیقاتی ارایه می شود که نشان می دهد مارکهای کالای موضوع آگهی نسبت به یک مارک یا چند مارک تجاری دیگر بهتر است، یا بیشتر مورد پسنده واقع شده است.
? تبلیغ دوتکه: در این شیوه دو تبلیغ به هم مرتبط از یک شرکت (معمولاَ هر کدام 15 ثانیه) که یک خط متصل عقیده ای را دنبال می کند طراحی می شود و هنگام پخش از تلویزیون در بین این دو تبلیغ یک تبلیغ کاملاَ جداگانه از محصول دیگر مربوط به شرکت دیگر پخش می گردد که هیچ ربطی به شرکت و محصول ندارد. به عبارت دیگر در این شیوه به پخش تلویزیون گوشزد می شود که نخست 15 ثانیه اول از تبلیغات ما را پخش کند و سپس بعد از آن تبلیغ یک شرکت دیگر را قرار دهد و سپس بعد از آن مجدداَ قسمت دوم تبلیغ شرکت ما پخش شود.
? شایستگی فنی: در این شیوه تواناییهای فنی شرکت در تولید کالا ارایه می شود. استفاده از تکنیک «شایستگی فنی» اغلب در مورد لوازم برقی به کار گرفته می شود.
? نمای نزدیک: در این شیوه تلویزیون اساساَ رسانه ای برای خلق تصاویر نمای نزدیک است. نمای نزدیک می تواند مورد استفاده شرکتها، رستورانها تولید کننده انواع غذاهای پخته و نیز پیتزا فروشی ها برای نشان دادن غذاهایشان از نزیک جهت ایجاد اشتها در بیننده به کار گرفته شود.
? رتوسکوپ: در این تکنیک سکانس های انیمشین و واقعی به شکل جداگانه تهیه شده و سپس دورهم ترکیب می شود. مثلاَ یک پسربچه واقعی ممکن است به نمایش درآید که در حال خوردن صبحانه است و در عین حال یک حیوان به شکل کارتون روی شانه های او در حال بالا و پایین پریدن است و با او صحبت می کند.
? مقایسه: در این شیوه کالاهای شرکت خود با کالاهای شرکت رقبا مقایسه می گردد و با مقایسه یک کالا با کالای دیگر سئوالهای بیننده پاسخ داده می شود.
? حل مشکل: در این شیوه جنبه مشکل گشا بودن کالا نمایش داده می شود.
? فرد سخنگو: در این تکنیک ، فردی در جلوی دوربین به نمایش درمی آید و او به طور مستقیم محتوای تبلیغ را برای مخاطب بازگو می کند. فرد ممکن است مستقیماَ کالا را نشان دهد و یا بر روی تصویر در خصوص آن کالا و جنبه ها و مزایای مختلف آن صحبت کند. در این تکنیک باید توجه کرد که فرد سخنگو و ارایه کننده تبلیغ باید فردی دوستی داشتنی باشد و از نظر چهره به گونه ای باشد که اعتماد مخاطب را جلب کند. البته نباید این فرد کالا را تحت الشعاع قرار دهد. زیرا هدف ارایه کالاست نه آن فرد.
? سبک زندگی: دراین شیوه مناسبت یک کالا با سبک زندگی نشان داده می شود. برای مثال یک آگهی درباره مواد لبنی همزمان با این که مردانی را در حال ورزش نشان می دهد، نقش مصرف شیر در ایجاد یک زندگی فعال و توام با سلامتی را گوشزد می کند.
برشی از زندگی روزمره: روش برشی از زندگی روزمره یک شیوه دراماتیک قدیمی است که در آن بازیگران داستانی را به نمایش می گذارند و استفاده کننده مارک کالای تبلیغی، قهرمان داستان است. بیشتر تبلیغاتی که با این تکنیک ارایه می شود در ابتدا با یک مشکل شروع می شود که در نهایت مارک کالای شرکت تبلیغی به عنوان راه حل ارایه می شود.
? انیمیشن (نقاشی متحرک): یکی دیگر از شیوه های ارایه پیام، استفاده از نقاشی متحرک است که متداولترین شکل آن، ارایه آن در قالب کارتون است که در میان بچه ها مطبوع و خوشایند به نظر آید و در بین همه سنین شهرت یابد.
? سریال (مجموعه تبلیغ): در این شیوه مجموعه تبلیغاتی به دنبال هم و در قالب یک مبارزه تبلیغاتی پخش می گردد و در واقع هر تبلیغ داستانی را که در تبلیغ قبل بوده است را دنبال می کند.
? خیال پردازی: این سبک درباره کالا یا مصرف آن ، خیال و رویا ایجاد می کند.
? حالت یا ذهنیت پردازی: در این روش، از ترکیب چند روش استفاده می شود. هدف اصلی در این روش به وجو آوردن ذهنیت و یا حالت خاصی برای کالایی است که قصد فروش آن را داریم. در واقع در این سبک در اطراف کالا حالت یا ذهنیتی ایجاد می شود نظیر زیبایی، عشق، محبت یا امنیت و آسایش و هیچ گونه سخنی به جز در قالب توصیه درباره کالا به میان نمی آید.
علیرضا تاجریان
منابع:
1) مدیریت تبلیغات از دید بازاریابی، محمود محمدیان، تهران، حروفیه، 1382
2) پیش به سوی کارآفرینی، جیمز آر. کوک، مترجم: میترا تیموری، نشر آموزه، اصفهان ، چاپ دوم 1383
امروز با توجه به کارکردهای وسیع اینترنت، اهمیت تبلیغات اینترنتی بیش از گذشته نمود یافته است، به گونهای که بسیاری از شرکتهای بزرگ و برتر، با وجود تبلیغات در سایر رسانهها از جمله رادیو، تلویزیون و مطبوعات، جایگاه ویژهای را برای تبلیغات اینترنتی قائلند .
به طور کلی پنج قانون کلی برای موفقیت در تبلیغات اینترنتی حایز اهمیت است که گرچه هنوز در حال تغییرند، ولی ستون فقرات داستان تبلیغات در شبکهء جهانی اینترنت امروزی را تشکیل دادهاند. این پنج قانون عبارتند از :
1- قانون خیابان بنبست
2- قانون دادوستد
3- قانون اعتماد
4- قانون کشش و ارسال
5- قانون بازار خالی .
در ادامه مختصرا به تشریح هر یک از این قوانین میپردازیم .
قانون خیابان بنبست
بر اساس این قانون، ساختن یک سایت در شبکهء جهانی اینترنت، مانند ساختن ویترین مغازه در یک خیابان بنبست است زیرا کسی از نشانی سایتها به خودی خود خبر ندارد و باید بنا به علتی با نشانی سایت شما آشنا شود و به آن مراجعه کند، پس اگر میخواهید مشتری به سراغ شما بیاید، باید به دنبال دلیلی برای آمدن وی باشید .
این موضوع در مورد اینترنت اهمیتی دو چندان مییابد چرا که امروزه شبکه جهانی اینترنت مملو از سایتها و وبلاگهایی است که از سر تفنن و به صورت انباشتهای از سیاهی لشگر از سوی افراد حرفهای و غیرحرفهای پدید آمدهاند و در این میان احتمال دیده شدن سایت خاصی، بدون ایجاد تمهیدات مناسب در این راستا تقریبا ناممکن است .
از این رو اولین سوالی که قبل از ساختن سایت باید از خود بپرسید این است که چگونه مردم را علاقهمند به بازدید از این سایت کنید؟
قانون دادوستد
یکی از واژههای مهم فرهنگ اینترنت، کالاهای رایگان است. قانون دادوستد میگوید: «بازدیدکنندگان را با اهدای کالاهای رایگان جذب سایت خود کنید و سپس سعی کنید کالای دیگری را به آنها بفروشید. این همان روشی است که در بسیاری از فروشگاهها از آن استفاده میشود، مثلا میگویند: «شال گردن پشمی رایگان برای 50 نفر اولی که برای حراج یک روزه، در شب یلدا از مغازه ما دیدن کنند. آنها اول مشتری را با کالاهای رایگان جذب میکنند و بعد سعی میکنند چیزی به آنها بفروشند. استراتژی ساده این است: اول مردم را با دادن مقدار زیادی اطلاعات رایگان به سایت خود جذب کنید، بعد آنها را از کالاها و خدمات خود آگاه کنید. این ریتم (دادوستد) را به خاطر بسپارید چرا که بسیار موثر است ولی برای فروش، شما باید به قانون سوم مسلط شوید .
قانون اعتماد
فرض کنیم کالاها یا خدمات شما به طور رقابتی قیمتگذاری شدهاند و از کیفیت خوبی برخوردارند. بزرگترین سد راه شما برای فروش، عدم اعتماد مردم است. جلب اعتماد، روانکنندهء چرخهای کسب و کار اینترنتی است. بدون جلب اعتماد، گردش چرخهای کسب و کار شما با مشکل مواجه میشود. شهرت نشان تجاری (برند) یک فروشگاه، ناشی از صدها برداشت ذهنی مثبت است که توسط امواج تبلیغات پرهزینه، ساخته شدهاند. این تبلیغات، اعتماد مردم به نشان تجاری را بالا میبرند ولی اگر شما مالک یک کسب و کار کوچک هستید، مسلما هزینهء چنین تبلیغاتی را به سادگی نمیتوانید تامین کنید. برای این منظور شما میتوانید از سایت اینترنتیتان برای جلب اعتماد مشتریان خود کمک بگیرید. همان طور که میدانید، سایتهای اینترنتی خیلی مورد اعتماد مردم قرار نمیگیرند، زیرا در مورد شخصیت حقیقی یا حقوقیشان ابهام وجود دارد. پس اولین کاری که باید بکنید این است که این ابهام را با دادن یک نشانی کامل و شماره تلفن موثق، برطرف کنید. اگر دفتر و یا فروشگاهی دارید، عکسی از آن را در سایت خود بگذارید و بهتر آن است که عکسهایی از خودتان یا کارکنانتان را نیز در سایت قرار دهید .
در این صورت مشتریان، شما را به جای موجودی ناشناخته که کسی نمیداند کجاست، به دید فردی واقعی میبینند .
شما میتوانید اعتماد مشتریانتان را از طرق مختلف به دست آورید; با فروش محصولات با مارکهای شناخته شده، با نشان دادن سیاستهای تحویل و پس گرفتن محصولاتتان، با پیوستن به سازمانهای شناخته شده ملی و یا با دادن برگهء پشتیبانی برای محصول خود .
شما اعتماد مشتریانتان را با نصب یک سیستم راهنمای مشتریپسند و بیواسطه و یک سرور امن برای معاملات توسط کارتهای اعتباری به دست میآورید، همچنین میتوانید اعتماد را با برقراری تماسهای مجدد به دست آورید.هر گاه این اعتماد حاصل شد، فروش نتیجهمیدهد .
قانون کشش و ارسال
چهارمین قانون تبلیغات وب این است که افراد را به وسیلهء محتوای جذاب به سایت خود بکشانید و سپس اطلاعات با کیفیت را به طور مداوم به نشانی پستالکترونیکیشان ارسال دارید. با انجام این کار، شما نام و نشانی اینترنتی خود را مکررا در گوش مخاطبان زمزمه میکنید و آنها را مستعد به خاطر آوردن خود، در هنگام نیاز میکنید .
از آنجا که هزینهء جذب مشتری بسیار زیاد است، کسب و کارها نمیتوانند بر پایه یکبار فروش دوام بیاورند; آنها نیازمند بازگشت دوبارهء مشتریان راضی خود هستند و قانون کشش و ارسال، این ماموریت حیاتی را انجام میدهد .
در این استراتژی شما نیاز به فردی دارید که نامههای الکترونیکی را برای بازدیدکنندگان سایت ارسال کند .
قانون بازار خالی
کسب و کارهای بزرگ، سرمایه و نفوذ لازم برای به دست آوردن تمام بخشهای بازار را دارند، اما کسبوکارهای کوچک برای موفق شدن باید به سراغ بازارهای خالی و یا بخشهای خالی بازار بروند و آنها را به بهترین نحو پر کنند.برای مثال، شرکت جاستبالز (www.justballs.com) یک بازار خالی در فروش لوازم ورزشی دید و به جای این که لقمهء بزرگتر از دهانش بردارد و انواع و اقسام لوازم ورزشی را بفروشد، به دنبال لقمهء کوچکتر (توپ) رفت و بزرگترین فروشگاه توپ را در اینترنت ایجاد کرد که در آن انواع و اقسام توپهای ورزشی رشتههای مختلف را ارایه میدهد. هدف آنها از انجام این کار این بود که وقتی شما دربارهء توپ (از هر نوع آن) فکر میکنید به یاد این شرکت بیفتید .
شما نیز برای سایت خود هدف فروش منحصر به فرد تعیین کنید. کلید این نوع از بازاریابی هوشمندانه طبق قانون بازار خالی، تهیه یک برنامهء کسب و کار دقیق است که هدف فروش منحصر به فرد شما را تعریف کند. این هدف را باید بتوان به خوبی در یکی، دو جمله بیان کرد: وجه تمایز کسب و کار شما از دیگر رقبا چیست؟
قسمتهای خالی بازار که شما به دنبال پر کردن آنها هستید کجا بوده و شما چگونه قصد پر کردن آنها را دارید؟
برای موفقیت در هر کسب و کاری شما باید هدف فروش منحصر به فردتان را دقیقا مشخص کنید. با یک هدف فروش منحصر به فرد است که میتوانید موفق شوید و بدون یک هدف فروش خاص و ویژه، احتمال این که با اقبال روبهرو نشوید زیاد است .
شایان ذکر است که قوانین مذکور همگی از اهمیت یکسان برخوردارند. هر یک از این قوانین به تنهایی کارساز نیست بلکه، مجموعهء آنهاست که میتواند موفقیت شما را در ایجاد یک کسب و کار اینترنتی تضمین کند. در عصر اینترنت تلاش کنید تا قوانین بازی را بشناسید و آگاهانه وارد میدان رقابت شوید .
علیرضا پورمحمدی
برگرفته از: روزنامه سرمایه
تبلیغات، ابزاری برای توسعه و رونق کسب و کار است، بنابراین انتخاب آژانس تبلیغاتی مناسب، امری حیاتی است.
«جانولف»، مدیر روابط عمومی انجمن آژانسهای تبلیغاتی آمریکا هشدار میدهد که انتخاب یک کانون تبلیغاتی، روندی فوقالعاده طولانی و پیچیده است. اگر شرکتی با آژانسی تبلیغاتی کار میکند که از کارش رضایت ندارد، بهتر است پیش از یافتن کانون جدید، به حل اختلاف بپردازد، بدینترتیب از گرفتاری جستجو رهایی خواهد یافت.
اگر شرکتی برای نخستین بار میخواهد کانونی را انتخاب کند، یا بدیننتیجه رسیده که به آن نیاز دارد، نخستین مرحله کار، آمادهسازی مفصل و کامل مقدمات است که چندین مرحله دارد. شرکت باید تعیین کند که چه فردی بیشترین صلاحیت را برای یافتن یک آژانس تبلیغاتی دارد. «ولف» میگوید که این افراد معمولاً مدیران ارشدی هستند که خود را وقف این کار میکنند و با نیازها و سمت و سوی شرکت آشنا هستند. وی اظهار میکند: عالیرتبهترین فرد نزد آگهیدهنده باید به دنبال کانون تبلیغاتی بگردد، زیرا چنین تصمیمی بسیار اهمیت دارد.
کمیته تحقیق باید تعریف روشنی از توقعاتش از آژانس تبلیغاتی ارایه دهد. بدینترتیب مرحله دوم جستجو که همانا تعیین معیارهایی برای گزینش است، تسهیل خواهد شد. این کمیته میتواند معین کند که آژانس مورد نظر باید در چه زمینه صنعت تجربه داشته باشد. کمیته همچنین باید برای روند جستجو، یک جدول زمانی تعیین کند.
به علاوه، کمیته مذکور باید مشخص نماید که میخواهد آژانس دلخواهش چقدر بزرگ باشد. شرکتهای بزرگ شاید به دنبال یک کانون تبلیغاتی عظیم باشند که دامنه خدماتش بیشتر از آژانسهای کوچک است.
«بورچدریک»، رئیس انجمن آژانسهای تبلیغاتی آمریکا میگوید: اگر شما تبلیغدهنده کوچکی هستید و بودجه اندکی دارید، بهترین کار این است که با برخی از دوستان و دستیاران خود مشورت کنید و از آنها توصیه بخواهید. سپس آژانسی را بیابید که از کار با آن بیشتر احساس آسایش میکنید.
هر چقدر شرکتی بزرگتر باشد، گزینههایش برای انتخاب آژانس تبلیغاتی بیشتر خواهد بود. فناوری، این امکان را فراهم آورده که یک آژانس تبلیغاتی در گوشهای از دنیا بتواند به آسانی نیازهای مشتریان را در آن گوشه جهان برآورده سازد. از آنجا که در آمریکا 12 هزار آژانس ریز و درشت هست، همانجمن آژانسهای تبلیغاتی آمریکا و هم انجمن آگهی دهندگان آمریکا، هر ساله رهنمودهای مفصلی را درباره چگونگی انتخاب یک شرکت تبلیغاتی خوب منتشر میسازند. این کتابچهها به صاحبان صنایع میگویند که چگونه نیازهای خود را تعیین و آژانسهای بالقوه را ارزیابی کنند.
«رابینوبستر»، معاون انجمن آگهیدهندگان آمریکا میگوید: مخصوصاً امروزه که صنعت تبلیغات به سرعت تغییر میکند، قبل از آغاز جستجو، واقعاً باید بدانید به چه نیاز دارید.
به عنوان نمونه، وبستر گفت که دو الگوی کنونی صنعت تبلیغات، «جهانیسازی» و حرکت به سوی آژانسهای کاملاً یکپارچه (همه فن حریف) که نه تنها کارزارهای تبلیغاتی انجام میدهند، بلکه بازاریابی، روابط عمومی و ارتباطات آنلاین را نیز هدایت میکنند. «وبستر» میپرسید: آیا شما آژانسی نیاز دارید که بخشی از یک شبکه جهانی است؟ یا این که آژانسی محلی نیاز دارید؟ یا آژانسی میخواهید که خدمات کامل ارایه میکند؟
«جینبدفورد»، رئیس گروه «بدفورد» که برای آگهیدهندگان، آژانس تبلیغاتی مییابد، توصیه میکند که هنگام تجزیه و تحلیل نیازهای تبلیغاتی شرکتتان، فردی را از شرکت خود به عنوان مسوول این روند منصوب کنید که بتواند اقدامات آتی را تأیید یا رد کند. وی میگوید: باید آژانسی بیابید که همه مدیران شرکت شما میتوانند به آن اتکا کنند.
روند یافتن آژانس تبلیغاتی پیچیده است و برای همین به رشد مشاورانی نظیر گروه «بدفورد» انجامیده است. همین مسأله، انجمن آژانسهای تبلیغاتی آمریکا را بر آن داشت که رهنمودهایی برای یافتن مشاوران منتشر کردند. «دریک» میگوید: این شرکتهای مشاوره، معیار کارزارهای تبلیغاتی و جابهجایی میلیاردها دلار را تعیین میکنند، ولی خودشان نه انجمن صنفی دارند، نه ضوابط فعالیت. اما خوشبختانه اکثریت آنها دارای حسن سابقه هستند.
او همان توصیهای را که در مورد آژانسهای تبلیغاتی دارد، درباره شرکتهای مشاوره آژانسیاب ارایه میکند. «دریک» اظهار میکند: قبل از هر چیز، اطمینان یابید که آن آژانس (یا مشاور) سابقه مطلوبی دارد و از لحاظ مالی باثبات است. صادقانه میگویم برخی یک شبه تشکیل و برچیده میشوند. حتماً با سایر آگهیدهندگانی که با آژانس مورد نظر شما کار کردهاند، مشورت نمایید.
«مایک داناهو»، از معاونان انجمن آژانسهای تبلیغاتی آمریکا، میگوید: جستجو برای یافتن یک آژانس تبلیغاتی مستلزم ایجاد توازن بین هنر و علم، ولی عمدتاً هنر، است.
وقتی درباره بزرگی آژانس تبلیغاتی به اتفاق نظر رسیدید، میتوانید براساس نیازهایتان، درخواست پیشنهاد بدهید و از آژانسها بخواهید سابقه کار و شرح فعالیت خود را همراه ارقام تخمینی هزینهها ارایه کنند. درخلال مذاکرات باید از سایر مشتریان آن آژانس آگاه شوید و نمونه کارهایش را ارزیابی کنید. آژانس باید به کمیته جستجوی شما، مرجع معرفی کند. برای شناخت بهتر، میتوانید از محل آژانس تبلیغاتی بازدید کنید و کارکنانش را از نزدیک ببینید، با روند کارهایش آشنا شوید و به میزان انرژی و خلاقیت آن پی ببرید. «ولف» توصیه میکند که کمیته جستجو باید این روند را با دقت، متفکرانه و مدبرانه انجام دهد. وی گفت: این کار مانند انتخاب یک مغازه برای خرید نیست، بلکه مشارکت بازاریابی بین مشتری و آژانس است.
از آنجا که اکثر کسب و کارهای کوچک بودجه تبلیغاتی کلانی ندارند، لازم است که پول خود را عاقلانه مصرف کنند. بسیاری از آژانسها برای به چنگ آوردن پول ارزشمند شما تلاش میکنند، بنابراین قبل از عقد هرگونه قرارداد، این 10 پرسش را مطرح سازید.
- ما از یک آژانس چه میخواهیم: کمک در برنامهریزی، تحقیق، خلق، تولید، انتخاب رسانه، همه اینها یا هیچکدام؟
اگر به این موارد احتیاج ندارید، چه بسا اصلاً نیازی به کانون تبلیغاتی نداشته باشید و بتوانید از خدمت یک مجری سیار تبلیغات بهرهمند شوید.
- آیا آژانس باید فضای رسانهای را بخرد، یا خودمان؟
صرف این که یک کانون تبلیغاتی سرویسی را ارایه میدهد، بدین مفهوم نیست که شما باید آن را بخرید.
- آیا آژانس برای درج آگهی در رسانهها کمیسیون میگیرد یا این که شما مبلغی را برای تمام خدماتش میپردازید؟
من هرگز نشنیدهام که یک جراح بابت هزینه اتاق عمل کمیسیون بگیرد. اما مراقب هزینههای ساعتی باشید. آژانسها اغلب اوقات با چنین هزینههایی شرکتهارا ورشکسته میکنند و گاهی این کار را تعمداً انجام نمیدهند. توصیه میکنم برآوردی از مبلغ ماهیانه هزینههای ساعتی به دست آورید یا با پرداخت مبلغی کلیه پروژههای خاص را تحت پوشش قرار دهید.
- آیا ما یک آژانس را به خاطر نوعی خاص از کارگزارهای تبلیغاتی انتخاب میکنیم یا به دلیل این که بهترین آژانس است؟
مراقب آژانسهایی باشید که در یک نوع تبلیغات تخصص یافتهاند. شرکت شما با مشتریان دیگر آنها تفاوت دارد و آگهی هایتان نیز باید این نکته را بازتاب دهد.
- چقدر مهم است که شما به رئیس آژانس مورد انتخاب دسترسی منظم و نامحدود داشته باشید؟
شما باید با فردی که مسوول کارزار تبلیغاتی شماست، در ارتباط منظم باشید. اگر آن فرد از لایههای مدیریت یک پله پایینتر است و به تبلیغات شما روح میدمد، رئیس آژانس دیگر برایتان اهمیتی ندارد.
- آیا آژانس برگزیده در زمینه بازاریابی مستقیم و اینترنت مهارت قابل تأیید دارد، زیرا این دو ارتباط نزدیکی با بازاریابی دارند؟
اگر پاسخ منفی است، یکراست به سراغ آژانس بعدی بروید. بازاریابی مستقیم و تبلیغات اینترنتی، بخش لاینفک بازاریابی هستند و هر روز بر اهمیت آنها افزوده میشود.
- آیا ما به آژانسی نیاز داریم که فقط تبلیغات کنونیمان را انجام میدهد یا این که از عهده ارایه محصولات جدید نیز برمیآید؟
در حالت ایدهآل، هر آژانس باید از عهده هرگونه تبلیغاتی برآید. باید ببینید آن آژانس در عرضه محصولات جدید شما چقدر تبحر دارد و آیا این که میتواند خدمات درجه یک روابط عمومی در اختیار شما بگذارد؟ باید هر دو پاسخ مثبت باشد.
- آیا مکان آژانس تبلیغاتی برایمان اهمیت دارد؟
در این عصر ایمیل، فاکس، موبایل و انتقال ماهوارهای، مکان کمتر اهمیت دارد. با این وجود، ارتباط شخصی بهترین شکل ارتباط است. اگر آژانس دوردستی برای تبلیغات خود انتخاب کنید، آیا قادر به برقراری ارتباط شخصی نخواهید بود.
- اگر چه حرف اول و آخر درباره چگونگی اجرای تبلیغات را ما میزنیم، آیا مسوول اینکار باید در شرکت ما باشد یا در آژانس؟
پاسخ این است که برای آن فرد چقدر احترام و اعتماد قائلید.
- بالاخره این که دستاوردهای آژانس برای ما باید چقدر اهمیت داشته باشد؟
من جوایز تبلیغاتی بینالمللی زیادی گرفتهام، ولی به سودی که مشتریانم بردهاند، بیشتر مباهات میکنم. جایزه، پول صورتحساب را نمیپردازد.
انتخاب آژانس تبلیغاتی یک چیز است و رابطه داشتن با آن، چیزی دیگر. به قول یک ضربالمثل قدیمی چینی، «فقط موقعی که همه هیزم میآورند، میتوان آتش بزرگی درست کرد.» این مثل بخصوص در شرایط اقتصادی دشوار امروز مصداق دارد. آگهی دهندگان باید آتشی بزرگ بسازند و برای همین، به کار تیمی نیاز دارند. شرکتی که رابطه خود را با یک آژانس تبلیغاتی اصولی بنا میکند، میتواند نسبت به غلبه بر رقبا، خوشبین باشد.
عجیب است که چرا بسیاری از آگهیدهندگان، آژانس تبلیغاتی خود را یک شرکت بازاریابی تلقی نمیکنند. ذهنیت «من آگهی جدیدی میخواهم» یا «بهبیلبورد تازهای نیاز دارم» باید جای خود را به «بیایید درباره استراتژی تازهای جهت افزایش مراجعهکنندگان بحث کنیم» بدهید. هوشمندانهترین برنامههای بازاریابی و قویترین نتایج خلاقانه، زمانی حاصل میشوند که کل تیم گردهم آید و مشکل را شیوهمند حل کند. تنها وقتی که «فرهنگ شرکتی» آگهیدهنده به آژانس تبلیغاتی تزریق شود، فرایندهای اندیشه، اهداف و خلاقیت در راستای آن استراتژی به منصه ظهور میرسد. بیتردید رابطه آژانس تبلیغاتی و آگهیدهنده مانند ازدواج است. بدون همکاری و همدلی مستمر و ارتباط مفید روزانه، کار به جدایی خواهد کشید
سایت تحلیلی MLM
برگرفته از سایت آفتاب
مولف/مترجم: مراد احمدی پور
سال انتشار(میلادی): 2008
منبع: ماهنامه تدبیر-سال نوزدهم-شماره 191
چکیده: شرکتها، برای حفظ ماندگاری و رشد، باید خود را با محیط وفق داده، با آن سازگار شوند. لازمه این کار، برقراری ارتباط مناسب با محیط: (دولت، رقبا ، تامین کنندگان مواد اولیه، افراد و گروههای ذینفع و مهمتر از همه مشتریان) است . آنچه در این مقاله با عنوان مبانی نفوذ پیامهای تبلیغاتی مورد بررسی قرار گرفته، ارتباط با مشتریان بویژه ارتباط بازاریابی است. در این پژوهش تلاش شده این نوع ارتباط بررسی شده، چگونگی بهینه کردن این ارتباط روشن شود. نکته کلیدی در این ارتباط و هر نوع ارتباط دیگر پیام است. تکیه گاه این پژوهش نیز چگونگی فراهم آوردن پیام مطلوب است.
سابقه به کارگیری تلویزیون به عنوان دستاویز معرفی کسب و کار
وسیله اصلی برای بسیاری از جاذبههای اقناعی، رسانه های همگانی است. بنا بر شواهد موجود، فراموشی و اندک شمردن تاثیرات رسانه ها در امور تجاری، در نهایت باعث ضعف و نابودی سیستم شده و از کارایی، اثربخشی و بهره وری سیستم می کاهد.
در این بین، تبلیغات، یکی از ابزارهای اساسی ارتباط واحد تجاری، با دنیای پر تغییر و دگرگونی بیرونی است؛ چه از نظر جذب و اخذ اطلاعات در زمینه ترجیهات محیط و چه از منظر نشر اطلاعاتی که گروههای ذینفع آن را شرطی (آگاهانه و یا ناخود آگاه) برای ارتباط با واحد تجاری (و سرازیر کردن منفعت به داخل واحد) قرار می دهند.
واژه تبلیغات یا پروپاگاندا (PROPAGANDA) منشاء به نسبت متاخری دارد. نخستین استفاده ثبت شده آن به سال 1622م. هنگامی که پاپ گرگوری پانزدهم مجمع مقدس تبلیغات ایمان را تاسیس کرد، باز می گردد. معنای کلمه پروپاگاندا امروزه تلقین یا نفوذ جمعی از راه دستکاری نمادها و روانشناسی فرد تکامل یافته است. پروپاگاندا انتقال نظریه ای با هدف نهایی پذیرش داوطلبانه دریافت کننده است، به گونهای که شخص آن را نظر خویش تلقی کند.(پراتکانیس و دیگران ، ص18)
عصر نوی تبلیغات از1843 در فیلادلفیا، هنگامی که مرد جوانی به نام ولنی پالمر نخستین مؤسسه تبلیغاتی را گشود، آغاز می شود. این بنگاه در مقایسه با استانداردهای امروزی بسیار ابتدایی بود و فقط واسطة مشتری و ناشر برای درج آگهی در روزنامه ها بود . نخستین آگهی تبلیغاتی، پیامی درباره آپارتمانهایی در لانگ اسلند بود که در اواخر 1922 از رادیو پخش شد. آگهی های تلویزیونی،کار خود را به گونة جدی بعد از پایان جنگ جهانی دوم آغاز کردند.
برای اثر بخشی تبلیغات، امروز راههای گوناگونی پیشنهاد شده و هر از گاهی برای این امر گامهایی برداشته می شود. همچنین بهره گیری بیشتر از تئوریها و تکنیکهای روانشناسی نیز موردنظر بوده است. به عنوان نمونه: بر اساس تئوری یادگیری، پیام هنگامی اقناع کننده است که توسط گیرنده آموخته و پذیرفته شود.
تبلیغ باید در معرض دید قرار گیرد، درک شود، آموخته شود، به یاد بماند و به عمل درآید. اصول اساسی تئوری یادگیری در طراحی ارتباطات مؤثر مورد استفاده است (پراتکانیس و دیگران، ص23).
تئوری روانکاوی اقناع در اثر بسیار مشهور ونس پاکارد به نام اقناع کنندگان پنهانی در سال 1957 مورد توجه عموم قرار گرفت. به باور پاکارد، شرکتهای تبلیغاتی با استفاده مخفیانه از اصول روانکاوی، آگهیهایی را خلق می کردند که به گونهای حیرتآور قوی و مؤثر بود. بازاریان برای تهیه این آگهیها به شدت مشغول یافتن معنای پنهانی اشیا بودند (پراتکانیس و دیگران، ص32).
الگوهای ساخته شده در رسانه های همگانی، به دو دلیل اساسی مؤثرند: نخست اینکه رفتارهای نو را می آموزند {دوم اینکه} آنان به عنوان نشانه ای از حقانیت و درستی رفتارهای معین عمل می کنند (پراتکانیس و دیگران، ص128و129).
تبلیغات توقعی مثبت را ایجاد میکنند که سبب میشوند تا تجربه استفاده از یک محصول مثبت باشد.
بازاریان میکوشند نیازهای مصرفکنندگان را برآورده سازند؛ ولی دلایلی که باعث میشود یک محصول خریداری شود، بسیار متنوع است. تعیین و شناخت انگیزههای مصرفکننده مرحله مهمی برای کسب اطمینان از این نکته است که با ارائه یک محصول، انگیزههای مربوط ارضا خواهند شد. توصیف این انگیزه که به منظور ارضای یکی از نیازها (برای مثال: نیازهایی که براساس نظریه مزلو طبقهبندی شدهاند) ایجاد میشود، کاری بس دشوار است (ساعتچی ، محمود. ص 217).
کیت رین هارد که یکی از آگهی سازان خلاق است، می گوید: “در خیلی از موارد، محصولات رقیب هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند؛ ولی آگهیها باعث آفرینش اختلاف میشوند... وقتی مصرفکنندهای هویت و عملکرد محصول را جذاب ارزیابی میکند، با خرید آن، هویت و عملکرد محصول را به خود انتقال می دهد” (پراتکانیس و دیگران، ص52)
به منظور برخورد اثربخش با همه عواملی که بر توانایی شرکت در رشد سودآور آن تاثیر دارند، مدیران فرایندهای مدیریت استراتژیک را به گونهای طراحی میکنند که به نظرشان وضعیت بهینه مؤسسه را در موقعیت رقابتیاش آسان میکند. چنین استقراری به این لحاظ امکان پذیر است که فرایندهای استراتژیک، برآورد دقیقتری از تغییرات محیطی فراهم میکنند و برای واکنش نسبت به فشارهای داخلی یا رقابتی، آمادگی بیشتری پدید میآورند (پیرس و رابینسون ص17) . بدین ترتیب، با به کار بستن اصول مدیریت استراتژیک در فعالیتهای سازمان، می توان مطمئن شد که در میانمدت و حتی بلندمدت تلاشهای در پیش گرفتهشده ناکام نخواهند بود. به گونه طبیعی، تبلیغات غیرشخصی به عنوان یکی از فعالیتهای کلیدی سازمان از این روش بینیاز نیست .
مشتریان نیز مانند مدیران نیاز به اطلاعاتی دارند که مبنای مناسبی برای تصمیمگیری آنها فراهم سازد. آنان معمولاً نیاز دارند بدانند که محصول مورد نظر چه ویژگیها و فواید منحصر به فردی دارد و چگونه می توان از آن به گونة بهینهای استفاده کرد؛ البته جذابیت روش آگاهی، بخشی بسیار تعیین کننده است.
در نهایت بازتاب چگونگی سیر تفکر مشتری با تصمیمسازان و تصمیمگیران که این زنجیره را تکمیل می کند .پژوهشهای بازاریابی در ارائه اطلاعات برای برنامهریزی و کنترل ، نقش عمدهای ایفا میکنند. بعلاوه فعالیتهای پژوهشی بسیاری میتواند درباره نیاز برنامهریزی صورت گیرد. هدف از پژوهش فقط در دسترس داشتن چنین اطلاعاتی نیست، بلکه باید اطلاعات را سازمان داده ، به گونهای ارائه دهیم که به فعالیتهای برنامه ریزی و کنترل سازمان کمک کند ( ونوس ص19). دخالت و وزن دادن به پژوهشهای بازاریابی محیط، برخلاف آنچه که در زمان صفر پیشبینی شده است، به کمک سیستم آمده، این تغییرات را به تصمیمگیران بازتاب میدهد و تضمین میکند که تصمیمات بهینهای در تخصیص منابع در جهت انجام فعالیتهای بازاریابی، از جمله تبلیغات تجاری اتخاذ شود. با این وصف تمام عواملی که در انتقال مفهوم در یک مدل ارتباطی وجود دارند، باید مورد بررسی قرار گیرند. چگونگی به رمز در آوردن، انتخاب رسانه (کانال انتقال پیام) انتخاب محتوای پیام و از بین بردن موانع ارتباطی، از جمله مواردی هستند که توجه ویژهای را می طلبند. با توجه به این نکته که، اولاً: هزینه زیادی صرف تبلیغات میشود، ثانیاً: کارآمدی دیگر بخشهای سازمان در نهایت به گونهای به اثرگذار بودن تبلیغات وابسته است؛ هرگونه بیبرنامگی و نیز گسستگی برنامهها با واقعیت، منجر به ناکارآیی خواهد شد.
بر اساس پژوهشهای کارل هاولند و همکارانش تقسیم فرایند یادگیری به چهار مرحله، شاید مهمترین رکن و مؤثرترین الگوی یادگیری در زمینه اقناع باشد. (,1979 Havland)
پیام زمانی اقناع کننده است که اولا” هر یک از مراحل روانی یادشده در زیر به ترتیب انجام شود و همچنین به گیرنده پیام، پاداش دهد:
1- پیام باید توجه گیرنده را جلب کند.
2- دلایل پیام باید فهم و درک شود.
3- گیرنده پیام باید استدلالهای پیام را قبول کند و آنها را به عنوان حقیقت بپذیرد.
-4 ما هنگامی می توانیم بر اساس این یادگیری و اعتقاد عمل کنیم که انگیزه ای برای انجام آن داشته باشیم (پراتکانیس، ص34 ).
نویسندگان آگهی ها و طراحان صحنه که اصلی ترین خالقان آنها هستند، می دانند که آگهی خوب چگونه باید باشد. آگهی خوب در بر گیرنده ایدهای هوشمندانه است. آگهی خوب با مهارتی کامل نوشته و با تخیلی زیرکانه ساخته شده است (پراتکانیس، ص35). ولی زمانی می توانیم به موفقیت یک آگهی اطمینان داشته باشیم که قیدهای هوشمندانه خوب ،کامل و زیرکانه که به ترتیب برای ایده، آگهی، مهارت وتخیل به کار گرفته شده اند، با توجه به بستری که آگهی در آن اجرا میشود، بروز پیدا کنند. مسئولان بازاریابی تمام تلاش خود را به کار میبندند تاآگهیای ساخته شود که در عین اینکه شامل تخیلی مرتبط با مفهوم مورد نظر است، ایده قابل اتکایی نیز در آن نهفته باشد. البته شیوه پرداخت موضوع در آن برای دستیابی به هدفها بسیار تعیین کننده است.
یکی از مسایل بسیار مهم در قلمرو تبلیغات، ارزیابی اثربخشی تبلیغات است. به عبارت دیگر، مشخص کردن اینکه تبلیغی که ما بودجه فراوانی برای آن صرف کرده ایم تا چه اندازه ما را به هدفهایی که تعیین کرده بودیم، رسانده است (عالم تبریز، ص 29). نکته ای که بیش از همه باید مورد توجه قرار گیرد، جزییات شاکله پیام است. اینکه چه جزییاتی باید در پیام قرار گیرد و شکل چینش این اجزا چگونه باید باشد. همچنین پس زمینه مناسبی که پیام در آن قرار می گیرد، تاثیر گذاری و جذابیت پیام را تعیین می کند که باید به دقت انتخاب شود.
مشتری و مخاطب باید با بررسی و یا در معرض قرار گرفتن تولیدات و تبلیغات مرتبط با آنها، احساس جدید بودن و متفاوت بودن را در محصولات بیابند. ولی مهمترین عاملی که اثربخشی پیام وابسته به آن است ، یعنی همان چیزی که عامل نهایی کارا بودن هر پیامی است (پاداش در نظر گرفته شده برای توجه و عمل بر اساس آن) میزان اطلاعاتی است که به مخاطب پیام انتقال داده می شود، تا بر اساس آن تصمیم رضایتآمیز و خشنودکننده را اتخاذ کند.
پیشبرد فروش و ارتباط با مشتریان
برنامه کامل ارتباطی بازاریابی یک شرکت، ترکیب عناصر بازاریابی آن شرکت نام دارد. این برنامه از ترکیب معینی از تبلیغات غیرشخصی ، تبلیغات پیشبردفروش، روابطعمومی و فروشندگی شخصی تشکیل می شود (کاتلر و دیگران، ص587).
ارتباطات نهتنها وظایف مدیر را آسان میکند، بلکه وسیلهای است که سازمان را با محیط خارج مربوط میسازد. از راه تبادل اطلاعات، مدیران از نیازهای مراجعهکنندهها یا مشتریان، در دسترس نبودن مواد اولیه، ادعاهای سهامداران، مقررات دولتی و مسائل موردعلاقه جامعه آگاه میشوند به عبارت دیگر، باید گفت که، از راه ارتباطات، هر سازمانی به صورت سیستمی باز در میآید و با محیط خارج تعامل برقرار میکند. خلاصه اینکه بدون ارتباطات مؤثر، انجام وظایف سازمان و ادامه حیات آن امکانپذیر نخواهدبود (پاریزی، ص 344 ).
یکی از مهمترین گروههایی که حیات سازمان بدان وابسته است، مشتریان هستند. سازمان برای حفظ مشتریان قدیم و فراخواندن مشتریان جدید، ناگزیر به ارتباط بازاریابی است و موظف است برنامه ارتباطی مناسبی را برای تامین نیازهای اطلاعاتی مشتریان طرحریزی و اجرا کند.
برقرار کننده ارتباط بازاریابی باید نکاتی را مورد نظر قرار دهد تا این ارتباط بتواند نتیجه مطلوب وی را فراهم سازد. به همان دلایل یادشده، برقرار کننده ارتباط باید در مورد اجزای زیر تصمیم گیری کند:
شناسایی مخاطبان هدف، تعیین پاسخ مورد انتظار، انتخاب پیام، انتخاب رسانه، انتخاب منبع پیام و جمع آوری پس خوراندها.
تبلیغات، به نظر بسیاری از جامعه شناسان، بخشی از این زمینه (جامعه شناسی ارتباطات جمعی) است. اما روشن است که تبلیغات، بدون حامل نمی تواند وجود داشته باشد. بدین ترتیب مطالعه آن نمی تواند فصلی مستقل از وسایلی که برای انتقال پیام هایش به کار گرفته میشود به حساب آید. چه در مورد روزنامه ، رادیو یا تلویزیون، آگهی تبلیغاتی فقط صورت ویژهای از نشر پیام تبلیغاتی به حساب میآید (کازنو، ص4).
تلویزیون جنبهای مهم در زندگی
تلویزیون در حال حاضر به عنوان یکی ازمهمترین ابزارهای جهتدهنده وتعیینکننده در زندگی مدرن ایفای نقش میکند. ابزاری که کارکردهای فراوان: (خبری، آموزشی، اجتماعی، و... ) دارد. تلویزیون جایی ویژه را در کنار مبلمان خانه برای خود ایجاد کرده است. تاثیر تلویزیون در رویدادهایی که در خانه رخ می دهد و تصمیمهایی که ساخته و به کار بسته میشوند، انکار ناپذیر است.
معمولا سهولت دسترسی به تلویزیون و آسان بودن تنسپردن به آن، مانع بررسی دقیق و ریشهیابانه خروجیهای آن توسط افرادی که برای مدتی نهچندان کم، خود را به آن سپردهاند، میشود. همین نکته بسیار مورد توجه سردمداران رسانهای قرار گرفته و از این موقعیت به عنوان شرایطی که میتوان به راحتی با مخاطبان ارتباط تاثیر گذار ایجاد کرد ، استفاده میکنند. این نکته مسلم است که تلویزیون نقش جاروی جادوگران مدرن را بر عهده گرفته است.
در تلویزیون رمزهای فنی و چگونگی انتخاب و چینش آنها از اهمیت بسیاری برخوردار است. اندازه نما، زاویه دوربین، نوع عدسی، ترکیببندی، روشنی، رمزهای نورپردازی و رمزهای رنگ و حتی فیلم خام از این دستهاند که می توانند به کمک سازنده پیام درجهت القای مفهوم موردنظر وی به کار گرفته شوند. چگونگی پردازش صحنه و وسایلی که در صحنه وجود دارند، رمزهای ارتباط غیرکلامی و رمزهایی که میتوان از چگونگی آرایش و لباس استخراج و استنباط کرد، بر مفهوم پیام اثرگذار است. استفاده مطلوب از رسانه برای ارائه متن رسانه ای بدون بررسی و انتخاب موارد یادشده بسیار دور از دسترس و حتی دست نیافتنی است.
سیاستها و روشهای صاحبان رسانهها، یکی از عمدهترین عوامل تاثیرگذار بر پیام است، به گونه ای که گاهی حتی می تواند مانع کامل در برابر ارسال پیام محسوب شود. مسئله حکومت در کشورهایی که دولت در آنها متولی رسانه است، نیز بسیار مهم است. در این مورد گذشته از خط مشی رسانه، دولت نیز می تواند مانع ارائه پیام دلخواه شود. ملاحظات دیگری هم نظیر قومیتها، نژادها و مسایل فرهنگی و دینی نیز می تواند در این دسته قرار گیرد.
تصویر تلویزیونی به عنوان یک سازه
تصویر، یک سازه است. منظور از سازه بودن متون تلویزیونی این است که تمام متون رسانهای از جمله تلویزیونی از زبان ویژه رسانه استفاده میکنند. نمادها در این بین نقش مهمی دارند، بدین صورت که پیام مورد نظر برای تبدیل شدن به متن تلویزیونی باید به نماد ترجمه شود؛ نمادهایی که توسط مخاطب قابل رمزگشایی هستند.
این نکته را نیز نباید از یادها پنهان داشت که واقعیت پدید آمده در هر برنامه تلویزیونی، به خودی خود، حاصل فشارها و محدودیتهای فرهنگی گوناگون است که ممکن است یکی از ایندو شکل را داشته باشد:
نخست اینکه: محصول رسانه تا اندازه فراوانی تابع فشارهای خارجی است که در گزینش و بازنمایی جامعه به وسیله رسانه به شدت تاثیر میگذارد. این محدودیتها شاید جنبه اقتصادی داشته باشد. (رسانه بخشی از یک صنعت است و برای منفعت با سایر پیشه ها رقابت دارد) . شاید هم جنبه اخلاقی داشته باشد که در آن صورت با سانسور یا سلیقه مردم ارتباط مییابد (سلبی، ص 15).
دوم اینکه: فشارهای دیگر و کمتر آشکاری وجود دارند که رسانه را در بازنمایی واقعیت محدود میسازند و ذهن را به این پرسش مشغول میدارند که آیا محصول رسانه به گونه عملی به واقعیت میماند یا نه؟ چنان که شاید کیفیت برنامه یا چگونگی بازنمایی واقعیت در آن نقد شود (سلبی ، ص 15 و 16).
ژان بودریار، جهان کنونی را جهان رسانهای نامگذاری کرده است که در آن رسانهها به بازنمایی والبته برجسته سازی واقعیتها میپردازند و واقعیت رسانهای بدین ترتیب شکل میگیرد. آنان اتفاقات را از دریچه چگونگی دریافت و فهم حوادث و مهمتر از همه، منافع گروهی و شخص میبینند.
معاملات بازار از ضمائم مقید زندگی اجتماعی است و به افزایش بهرهوری، انعطافپذیری و کارایی منجر میشود. رسانههای مبتنی بر بازار همچنین در فرآیند تولید و انتشار عقاید بسان نیروهای عمده مخالف ظاهر میشوند؛ این رسانهها تنها پدیدههایی اقتصادی نیستند. عملکرد آنها اغلب در تقابل با دستگاههایی شکل میگیرد که در انحصار کلیساها و دولتها هستند و به تولید و نشر عقاید میپردازند. ولی برخلاف ادعاهای لیبرالهای طرفدار بازار، این سخنان به آن معنا نیست که جامعه مدنی و رسانههای موجود در آن، میباید زیر سیطره نیروهای بازار قرار بگیرند... بازار خود تنظیمگر یک تفکر اتوپیایی بیش نیست. چرا که چنین بازاری خودویرانگر است ومدت زیادی دوام نخواهد آورد.چنین بازاری خیلی زود پیششرطهای اجتماعی خود را از بین میبرد.بنابراین شکل واقعی یا بهینه معادلات بازار، همیشه با چارچوب مقررات سیاسی و قانونی تعیین میشود( کین، ص 177 و 178).
خوانش متن رسانهای توسط مخاطب
گذشته از اینکه متن رسانهای به زبان رسانهای بیان میشود، ولی باید توجه داشته باشیم، که این متن چارچوب کاملا" بسته و محکمی نیست، بلکه با توجه به ویژگیهای شخصیتی، روانی،رفتاری و اجتماعی مخاطب، مورد تعبیر و تفسیر قرار میگیرد. این امر باعث میشود که مخاطب نتواند به مفهوم مورد نظر تولیدکننده پیام دست یابد؛ که این به طور مسلم یکی از ناکامیهای ارائه دهنده پیام خواهد بود.
ناکامیهای معمول در تبلیغات
بر حسب ارزشهای موجود در فرهنگ هر جامعه ، افراد آن جامعه به محتوای تبلیغ، احساسی خوب و یا بد دارند؛ پس به ارزشهای فرهنگی در ساخت تبلیغات باید توجه کرد. همچنین توجه به دیدگاه بینندگان درباره مصرف، درآمد، صرفهجویی، تجملگرایی، و یا ارزشهایی، مانند: رفتار با سالخوردگان، کودکان و نوجوانان و چگونگی روابط والدین با یکدیگر و با فرزندان و رابطه بین جوانان و سالخوردگان، در تبلیغات بسیار مهم است.
گاهی تبلیغات ناموفق باعث رکود و شکست در بازاریابی و در تولید می شود. مطالب و تجربههای بسیاری درباره تبلیغات ناموفق وجود دارد که حائز اهمیت بسیار است.
منابع:
1- پراتکانیس، آنتونیو آرونسون ، الیوت.سیدامامی،کاووس، عباسی ،محمدصادق، سروش 1380.
2- ساعتچی، محمود: رفتار مصرفکننده و تبلیغات، فصلنامه پژوهش و سنجش، ویژه تبلیغات بازرگانی.ص 211.
3- پیرس و رابینسون: برنامهریزیمدیریتاستراتژیک، ترجمه دکتر سهراب خلیلی شورینی، انتشارات یادواره کتاب ،1380.
4 - ونوس، داور و ابراهیمی،عبدالحمید و روستا،احمد: تحقیقات بازاریابی،انتشارات سمت،.1375
5- کاتلر، فیلیپ و آرمسترانگ ، گری . بهمن فروزنده ، اصول بازار یابی ، نشر آتروپات ،چاپ چهارم، 1381.
6- موون ، جان سی و مینور، میشل اس . صالح اردستانی، عباس: رفتار مصرف کننده، چاپ آثار، تابستان 1381.
7- ابراهیمی، عبدالحمید: نقش آمیخته بازاریابی جهانگردی در جذب جهانگردان بیشتر، مطالعات مدیریت، ص 110.
8 - پاریزی و ساسان گهر : سازمان و مدیریت از تئوری تا عمل.
9- کازنو ، ژان . ساروخانی ، باقر و محسنی، منوچهر: جامعه شناسی وسایل ارتباط جمعی، انتشارات اطلاعات 1373، چاپ پنجم.
10- اکبر عالمتبریز: جایگاه تبلیغات در تصمیمگیری خرید مشتریان، ماهنامه بازاریابی ، ش 17.
11- ارنبرگ، اندرو و باروایزر ،پاتریک. فرهاد رادپور: تلویزیون و مخاطبان آن، مرکز تحقیقات صدا و سیما 1378.
12- سلبی ،کیت و کاودری ، ران. علی عامری مهابادی: راهنمای بررسی تلویزیون، انتشارات سروش 1380.
13- کین، جان . نازنین شاهرکنی: رسانهها و دموکراسی، انتشارات طرح نو ، 1383.
14 - Havland , C.I., Lumsdaine , A.A & Shefield F.D. Experiments on mass communications, Princeton University Press, 1979
مقدمه:
در جامعه ی امروزی تبلیغات جزء لاینفک اقتصاد و فروش به حساب می آید و هر دستگاه سازمانی که از آن به نحوه احسن استفاده برد به نتایج غیر قابل مقایسه ای با رقبایی که از آن بی بهره اند دست خواهد یافت. پس امروزه در جامعه یی که به سمت مردمی شدن پیش می رود لازم است هنرمند از برج عاج خویش به زیر آید و ابائی نداشته باشد که اثری مثلاٌ با سوژه یک مغازه قصابی نیز خلق کند . بلکه این موارد لازمه ای زندگی امروزی و نیاز جامعه است. لازم است هنرمند جنبه های خیالپردازانه صرف را رها کند و در میان سایر انسانها به انسانی فعال تبدیل شود و از فنون ، مواد و روشهای کار امروزی آگاه باشد وبدون رها کردن حس ذاتی زیبایی شناسی خود، با فروتنی و قدرت و کارآیی، پاسخگوی مسائلی باشد که در پیرامونش مطرح می شود و کاملاٌ روشن است تا زمانی که هر نسبت به مسایل زندگی بیگانه باشد به ناچار علاقمندان انگشت شماری نیز خواهد داشت. جلوهی نمایان این امر در هنر گرافیک و تبلیغات آشکار می شود که رابطه ای بین اقتصاد و وسایل مورد نیاز مردم و هنری که این اطلاعات را به مردم می رساند به وجود آورده است در هر کاری جنبه های تبلیغاتی قوی باشد چه در فروش محصول ، چه در ارایه خدمات و ... و بر اصول علمی و اثبات شده ی هنر گرافیک، ارتباط شناسی ، روانشناسی، سواد بصری ، جامعه شناسی و در موارد مربوط به جنبه های خاص خود ، متکی باشد ، آن امر موفقیت بارز و آشکار در مقایسه با اموری که از این صنعت استفاده نکرده اند خواهد داشت در واقع تبلیغات فلشی دو طرفه است که یک سوی آن به طرف مردم و استفاده کنندگان است و روی دیگر به سمت تولیدکنندگان محصول و خدمات.
?اصول و مفاهیم ارتباطات بصری
شناخت پیدا کردن نسبت به انچه ارتباط بصری خوانده می شود مانند یادگیری زبان است . زبانی که تنها از تصویر تشکیل شده است . تصاویری که برای ملل مختلف با زبانهای خاص خودشان معنایی یکسان دارند . زبان بصری زبانی است محدودتر از زبانی که با آن صحبت می کنیم ولی مسلماٌ ارتباطی مستقیم تر برقرار می کند و مثال بارز آن یک فیلم خوب است که اگر تصاویر بتوانند داستان را خوب بیان کنند دیگر احتیاجی به استفاده از واژه ها نخواهد بود. بنابراین ارتباط بصری وسیله ای برای انتقال از یک فرستنده به یک دریافت کننده است که هیچ چیز نمی تواند جایگزین آن شود ولی شرط اولیه آن دقیق بودن اطلاعات ، عینیت داشتن علامات، وجود سیستم رمزی واحد و عدم وجود سوء تفاهم است و در چنین شرایطی بسیار راحت تر و مستقیم تر می تواند با مخاطب ارتباط برقرار نمود بدون اینکه ملیت ، زبان ، نژاد و ... او در این رابطه دخیل می باشد . پر واضح است که برخی از پیامهای بصری که برای مردمی خاص با فرهنگی خاص طراحی می شوند فقط برای همان مردم مفهوم خواهند داشت زیرا هر کس آن چیزی را می بیند که درباره اش اطلاعاتی دارد با این حال اصول عمومی و مبادی سواد بصری در همه ی موارد عادی صحیح است. در دنیای تصاویر تبلیغاتی که به کار ارتباطات و اطلاعات بصری می آیند قواعدی وجود دارد . این قواعد حاصل پژوهشها و بازبینی هایی بر پایه اطلاعات آماری است . پس ضرورت پژوهشهایی بصری که بر پایه ویژگیهای روانشناختی محصول به منظور یافتن تصاویری که دارای ارتباط با نتیجه منطقی رنگ و فنون متناسب با آن است به میان می آید و به طور مثال باید سطح فرهنگ آن دسته از مردمی که اطلاعاتی خاص دریافت می کنند در نظر گرفت تا به نتیجه ی قابل قبول رسید. حال این سوال مطرح می شود که مگر هدف فراگیری شیوه های پیشرفته تر جهت کسب آمادگی برای رویارویی با آینده نزدیک نیست؟ پس چرا در مدارس و دانشگاههای هنری به جای هنر گذشته ، روشهای نوین را آموزش نمی دهند ؟ گذشته هرگز قابل بازگشت نیست و ادوار هنری گذشته نیز هیچ گاه تجدید نمی شوند. گذشته می تواند حاوی بار اطلاعاتی فرهنگی باشد و نباید آن را از زمان خودش جدا کرد. البته اگر ما معتقد به علم بودن ارتباطات بصری هستیم باید بپذیریم که علم بشر نیز در طی تکامل او ، روند تکاملی داشته و همانند همه ی علوم دیگر چون فیزیک، ریاضی ، ... برخی از برداشته های گذشته را در زمان حال فقط در موقعیتی خاص قابل قبول است مانند اصول مکانیکی نیوتن که فقط نسبت به ناظر ایستا درست است و در شرایط دیگر خیر ، و همچنین برخی از برداشتهاس علمی گذشته در امروز دیگر قابل قبول نیست مانند نظر به غیر قابل تفکیک بودن اتم در زمان دالتون. به هر حال برای پیاده کردن یک برنامه آموزشی در مدارس هنری دو روش وجود دارد، نخست روش ایستا و سپس پویا . روش ایستا بدین گونه است که شاگردان به اجبار خودشان را با برنامه ای وفق می دهند که غالباً به گذشته تعلق دارد یا به هر حال روشی است که در اکثر موارد از واقعیت علمی روزمره دور است . روش دیگر این است که برنامه به تدریج شکل می گیرد و به طور مداوم با خود اشخاص و مشکلات انها در ارتباطی تنگاتنگ قرار دارد ، مشکلاتی که با زمانه پیش می رود . پر واضح است که در حالت دوم هنرجو با مسایل روز پیش رفته و تداخل بیشتری با جامعه ای خواهد داشت که آثارش را می پذیرند و عمق اثارش بیشتر خواهد بود.
برونوموناری (Bruno Monari) طراح را در حوزه وسیعی از فعالیت های انسانی دخیل می داند و حوزه های متفاوتی از طراحی مثل طراحی تجسمی (Visual Design ) - طراحی صنعتی (Industrial Design) – طراحی گرافیکی (Graphic Design) و طراحی پژوهشی (Desegno Diricerco) را در نظر می گیرد طبق نظر او وظیفه طراحی تجسمی خلق تصاویری است که عملکرد آنها برقراری ارتباطهای بصری و اطلاعات بصری است . وظیفه طراحی صنعتی طرح اشیاء مصرفی بر مبنای قواعد اقتصادی ، مطالعه وسایل تکنیکی و مواد گوناگون ساخت آنهاست، عملکرد عمده ی طراحی گرافیک در دنیای چاپ ، کتاب ، پوستر و آگهیهای تبلیغاتی چاپی است و عملکرد طراحی پژوهشی نیز تجربه ساختارهای تجسمی در دو بعد یا بیشتر است و پژوهشهایی در زمینه تصویر با استفاده از وسایل سینما . با توجه به این تقسیم بندی موناری ممکن است در ابتدا طراحی گرافیکی را مختص امور تبلیغاتی بپنداریم در حالیکه اگر مثالهایی از جلوه ی تبلیغات را مانند بسته بندی در نظر بگیریم می بینیم به هر 4 حوزه ی طراحی مربوط می گردد. به عنوان مثال اگر چه طراحان صنعتی و گرافیک بادیدگاههای مختلفی به موضوع بسته بندی می نگرند ولی انطباق کامل این دیدگاههاست که تصویری شفاف و روشن از بسته بندی و محتوی آن را در اختیار مشتریان قرار می دهد . طراحان صنعتی ، موضوعاتی نظیر انواع حفاظتها (فیزیکی ، شیمیایی ، ...) نوع ارتباط فیزیکی (ارگونومیکی ، آنتروپومتری) گروه عوامل انسانی با بسته بندی مانند ارتباط کارگران خطوط تولید، عوامل توزیع ، فروشندگان و خریداران نهایی ، ارتباط تجهیزات حمل با نوع محصول و بسته بندی ، نقش بسته بندی در استفاده یا مصرف کالا (مثل نقش بسته بندی در چگونگی مصرف شامپو و ... ) هویت های سه بعدی و بصری ، مواد مصرفی مناسب برای کالا و موضوعاتی را که به طور کلی به رویکردهای فیزیکی انسان با بسته می پردازد، در نظر می گیرد .
در جامعه ی امروزی تبلیغات جزء لاینفک اقتصاد و فروش به حساب می آید و هر دستگاه سازمانی که از آن به نحوه احسن استفاده برد به نتایج غیر قابل مقایسه ای با رقبایی که از آن بی بهره اند دست خواهد یافت. و طراح گرافیک به اصول مبادی سواد بصری در بر چسب های این بسته توجه دارد اموری چون رنگ مناسب - مثلاٌ یک صابون با جعبه ی سیاه به نظر می رسد که دست را کثیف می کند- ترکیبات نقطه ، خط و سطح در کمپوزیسیون مناسب ، کادر بندی ، طراحی نوشته های برچسب و ... و در مجموع حاصل تجمع این دو حوزه به ظاهر متفاوت است که برداشتی صحیح یا غلط از محتویات بسته به ما می دهد و ما را مشتاق به خرید کالا نموده و یا از خرید آن منصرف می گرداند . باید توجه داشت که به طور کلی تصاویر فاقد عینیت از امکانات کمتری جهت برقراری ارتباطات بصری برخوردارند ، تصاویر قابل ارایه باید برای همه روشن و قابل فهم باشند در غیر اینصورت نمی توان عنوان ارتباط بصری را به آنها اطلاق کرد و در واقع باید آن را هرج و مرج بصری نامید ، نه ارتباط بصری . هر فردی انبوهی از تصاویر که در طول زندگی او شکل گرفته را در ذهن دارد که در واقع بخشی از دنیای درون او را شکل می دهند . با این مجموعه شخصی است که ارتباط برقرار می شود . در این مجموعه از تصاویر فردی است که باید تصاویر عینی را جست وجو کرد . تصاویری که در بسیاری از افراد ، نقطه ای مشترک دارند . به این ترتیب است که خواهیم توانست کدام تصویر ، کدام شکل ، کدام رنگ مناسب را به کار ببریم تا متناسب با گروه مشخص باشد. هر طرحی از آثار و علاماتی تشکیل می شود و باید گفت که علایم هستند که به طرح حساسیت می بخشند.
منبع: روزنامه تفاهم
تا چه قدر مایل اید به راز نوشتن تبلیغاتى دست یابید که مشتریان را به شدت جذب براده هاى آهن به آهن ربا به سایت شما جذب کند؟
پس به دقت متن زیر را بخوانید.
نوشتن چنین تبلیغى تنها به اندکى دانش و ابتکار نیاز دارد. هرکسى می¬تواند این کار را انجام دهد، حتا شما!
این کار به سادگى و با اجرا کردن دستورات زیر امکان¬پذیر است. افراد زیادى در اینترنت وجود دارند که می¬توان از آن¬ها یارى گرفت.از آن جمله می¬توان بهJoe Vitale، Jay Abraham،Cory Rudl،Mark Joyner اشاره کرد که از افراد سرشناس در نوشتن تبلیغات هستند.
در اینترنت گشتى بزنید و دست نوشته هاى این اشخاص را پیدا کنید. در حالیکه تبلیغات را می خوانید از خود بپرسید: «چه چیزى این تبلیغ را از سایر تبلیغ ها اینچنین متمایز کرده است؟» اگر این کار را ادامه دهید، کلید جادویى موفقیت آنها را خواهید یافت.
چیزى که در حین خواندن این متنها با آن روبه رو میشوید، ترفندى است که آنها براى فروش محصولات خود از آن استفاده میکنند. ترفند زیرکانه ى آنها این است…..
همه ى آنها یک عنوان جذاب و گیرا دارند و به دنبال آن متنى می¬آید که بیننده را به خواندن ادامه¬ى متن ترغیب می¬کند. شما به هیچ وجه از خواندن ادامه آن منصرف نخواهید شد. این همان ترفند ساده ای است که آنها به کار میبرند. ولى براى بار اول نوشتن چنین متنى کار چندان ساده اى هم نیست.
نوشتن متنى که فروش شما را مثل آب شدن یخ در آفتاب گرم تابستان سرعت ببخشد، به کمى تمرین و اطلاعاتى درباره ى طرز رفتار مردم نیاز دارد. چند مورد از این اطلاعات را به زودى برایتان بازگو خواهم کرد.
چند دقیقه فکر کنید، از بین سایتهایى که به طور پراکنده و سریع آنها را مرور کرده اید چه تعداد نظرتان را به سرعت به خود جذب و شما را به خواندن مطالب ترغیب کرده است؟
پس همیشه قبل از این که سایتى را طراحى کنید، به خاطر داشته باشید که هرگز نماى ظاهرى سایت به تنهایى مشتریها را جذب نمی¬کند، چون آن¬ها ظاهر سایت را تنها وقتى دوست دارند که عبارات و کلمات شما آنها را قانع کند.
من در مورد تبلیغات الکترونیکى ابتدا مبلغى را براى نوشتن یک تبلیغ جذاب و گیرا هزینه میکنم و اگر چیزى باقى بماند براى طراحى گرافیکى سایت خرج میکنم.
آیا تا به حال با بسیارى از سایتهاى زیبا روبه رو نشده اید که حتا در فروش یکى از کالاهاى کوچک خود ناتوان هستند؟ فکر می¬کنید چرا چنین اتفاقى می¬افتد؟ چون بیشتر آنها فقط طراحان گرافیکى هستند و از نوشتن تبلیغات چیزى سر در نمی¬آورند.
کسانى که فکر مى کنند بعد از این که سایت را روى اینترنت قرار دادند، میلیونها نفر به سمت آن هجوم می آورند، سخت در اشتباه هستند.آنها تجربه ى سختى را پشت سر خواهند گذاشت و در نهایت خواهند فهمید که اشتباه بزرگى مرتکب شده اند!
ممکن است شخصى با این توصیفات را بشناسید و یا خودتان دچار چنین سرنوشتى شده باشید، ولى نا امید نباشید هنوز فرصت براى جبران باقیست!
بهتر است ابتدا یاد بگیرید چه¬گونه یک تبلیغ گیرا و جذاب بنویسید و در وقت و هزینه خود صرفه¬جویى کنید. من بسیار توصیه می¬کنم که ابتدا بر روى نوشتن تبلیغ، تمرین کنید. سپس پیش از این¬که پول خود را براى ثبت دامنه و اجاره¬ى فضا، برنامه نویسى و طراحى آن خرج کنید، آن را آزمایش کنید و وقث و هزینه ارزشمند خود را بیش¬تر از این هدر ندهید!
اکنون قبل از این که وب سایت بعدى را طراحى کنید، “ساختار” نوشتن یک تبلیغ گیرا را توضیح می¬دهم:
روش نوشتن یک تبلیغ گیرا براى سایت
با این که پیش¬تر نیز آن را توضیح دادم به خاطر اهمیت آن دوباره یادآورى می¬کنم که بیش¬تر نیروى خود را روى نوشتن تبلیغ و نه طراحى گرافیکى سایت و زیبا نمودن آن صرف کنید. به عبارت دیگر هرگز تصاویر و طراحى گرافیکى باعث برانگیختن تمایل مشتریان به خرید از سایت نمی¬شود .
1? در عنوان تبلیغ باید اطلاعات بیشترى در اختیار مشتریان خود قرار دهید.
تنها چند لحظه فرصت دارید تا توجه بازدیدکنندگان را جلب کنید و آن¬ها را به خواندن ادامه¬ى آن ترغیب کنید. تیتر شما باید در خواننده براى دانستن مطالب بیشتر، کشش ایحاد کند. عناوین داراى عبارات منفى به طرز باور نکردنى این مقصود را برآورده می¬کنند. براى مثال:
عبارت منفیStop being internet marketing failure هر خریدار اینترنتى را به سمت خود جذب مى کند و یا جمله¬ى Discover 10 vital things to do right now کمک می¬کند تا بیننده به خواندن بقیه متن ترغیب شود. با این کار یک عبارت منفى به نتیجه مثبت می¬انجامد.
و یا این نمونه “آیا تا به حال درباره¬ى به دست آوردن دوباره¬ى سرمایه خود فکر کردید؟” که شما را به خواندن ادامه¬ى آن هدایت می¬کند؟ شکى نیست که مردم به طور طبیعى با عنوان¬هاى منفى به متن جذب مى شوند. چرا؟ چون بیش¬تر مردم به همین شکل برنامه¬ریزى شده¬اند. چیزهایى مردم که به طور معمول به خاطر دارند، بیش¬تر خاطرات منفى آن¬هاست تا خاطرات مثبت. از عنوان¬هاى منفى استفاده کنید و به این ترتیب افراد زیادى را به سمت خود جذب کنید.
2? تا حد ممکن از به کار بردن حروف بزرگ و درشت پرهیز کنید.
این کار در خواندن پیام شما وقفه ایجاد مى کند و خواندن آن را کند مى کند. از حروف درشت براى تاکید روى مطالب و از خط کشیدن زیر کلمات براى تاکید بیش¬تر استفاده کنید. عنوان را با کلماتى به اندازه¬ى سایر کلمات آغاز کنید.
3? متنى گیرا و جذاب بنویسید.
مردم را مورد خطاب قرار دهید و به گونه¬اى بنویسید که با اشتیاق مطالب را دنبال کنند. براى شروع می¬توانید از ساختار تبلیغات یکى از اجناسى که آن را خریده¬اید استفاده کنید.
4? مطالب خود را به صورت منسجم و مرتبط با یکدیگر بنویسید.
اگر این نکته را رعایت نکنید، مطمئن باشید مشتریان زیادى را از دست خواهید داد. از نوشتن تبلیغات طولانى نترسید. اگر آن را به درستى تنظیم کنید و بنویسید، بینندگان تمام آن را خواهند خواند. اشتباه در این¬جاست که فکر کنیم تبلیغ طولانى مانع موفقیت ماست. اگر آن را صحیح بنویسید حتا یک تبلیغ 10 صقحه¬اى خیلى بهتر از یک تبلیغ کوتاه عمل می¬کند.
5? تبلیغات تمام محصولاتى را که مى خرید جمع آورى کنید.
آن¬ها را نگه¬دارى کنید و بعدها از آن استفاده کنید. وقتى می¬خواهید یک تبلیغ بنویسید، جملاتى از آن را که مناسب به نظر می¬رسد انتخاب کنید و آن¬ها را با نوشته¬ى خودتان بیامیزید. برخى از کلمات جمله¬ها را تغییر دهید و دوباره آن را مرتب کنید. در پایان یک نوشته¬ى عالى و قوى خواهید داشت!
6? هربار که کالا یا خدمتى را می¬فروشید، از مشتریان خود بخواهید که میزان رضایت خود را از خرید در دفاتر شما ثبت کنند.
آن¬ها را در تبلیغات خود قرار دهید. تایید آن¬ها براى موفقیت شما اهمیت دارد و اعتبار قابل قبولى را براى شما به ارمغان مى آورد. تبلیغ شما بدون توصیه و تایید دیگران کامل نمى شود. حتا اگر در گرفتن تاییدیه از مشتریان خود دچار مشکل هستید، می¬توانید در مقابل دریافت رضایت¬نامه¬، محصولات و خدمات خود را به رایگان در اختیار مشترى قرار دهید.
7? یک نکته بسیار مهم؛ متن شما باید بدون خطا باشد. حتا ممکن است وجود یک حرف یا کلمه¬¬ى اشتباه و یا متن ناتمام موجب شکست شما در فروش شود. متن خود را مختصر و بدون ابهام بنویسید. اگر متن گنگ و نامفهوم باشد، به طور قطع خوانندگان و در نتیجه مشتریان زیادى را از دست خواهید داد.
8? نوشتن یک متن تاثیرگذار و کارا با یک بار تلاش به ثمر نمى رسد.
متن خود را یک روز بنویسید و روز بعد دوباره آن را بررسى کنید. می¬بینید که نیاز به بازنویسى دارد. نوشتن و تکمیل یک متن ممکن است 30 روز طول بکشد. اگر افزایش میزان خوانندگان و در نتیجه خریداران را در نظر بگیرید، به اهمیت صرف کردن وقت براى نوشتن این متن پى می¬برید.
بعد از این مراحل شاید فکر کنید که می¬توانید یک متن عالى بنویسید و فروش موفقى داشته باشید.
البته همیشه چنین نیست. نکاتى ومجود دارد که باید بدانید تا صد در صد به موفقیت برسید:
از دوستان خود بخواهید تا متن شما را بررسى کنند.
به آن¬ها بگویید که هرگونه اشتباه نوشتارى، دستورى و یا ابهامى در جملات و عبارات و یا هر گونه اشکال دیگر که در آن می¬بینند به شما اطلاع دهند. از آن¬ها بخواهید که این کار را با صداقت و دقت انجام دهند و سعى کنند چیزى را از قلم نیندازند. به آن¬ها بگویید اگر اشتباه¬¬تان را به شما بگویند، از آن¬ها رنجیده خاطر نخواهید شد و این کار آن¬ها براى شما چه¬قدر ارزشمند است. این روش کمک فوق¬العاده¬اى براى نوشتن یک متن عالى و گیراست.
همگام با ظهور، توسعه و رونق تولید و شکوفایی تجارت مدرن، روش ها ی معرفی و تبلیغ محصولات و خدمات به شدت دستخوش تحولاتی چشمگیر گردید. نیاز به بهره گیری از متدهای کارآمد در معرفی شایسته و بازار گستر محصولات تولیدی کمپانی های بزرگ با تششدید ضرب آهنگ پیشروی جهان به سوی افزایش تولید و تجاری سازی محصولات ، باعث گردید تا تدابیر ویژه ای جهت تاسیس و سازماندهی استراتژیک واحدهای بازاریابی از سوی مدیران شرکت ها اتخاذ گردد.
از زمان اجرای اولین کمپین های تبلیغاتی- اطلاع رسانی تا به امروز، شرکت ها به جهت معرفی و گسترش محصولات و خدماتشان از ابزارها و رسانه های گوناگون سمعی و بصری بهره گرفته اند که در این میان، تیزرهای تصویری، آگهی های مطبوعاتی و بیلبوردهای تبلیغاتی بیش از سایر گزینه ها تا کنون مورد استفاده و استقبال آنها قرار گرفته است. در این راستا سالیانه بودجه های هنگفتی برای اینگونه تبلیغات صرف می شود. تبلیغات و اطلاع رسانی در کسب و کار امروز به جزئی لاینفک از واحدهای اقتصادی مبدل شده به گونه ای که بقاء و تداوم هر تجارتی تا حدود زیادی به موفقیت و یا عدم موفقیت فعالیت های اطلاع رسانی، بازاریابی، بازارسازی و تبلیغاتی محصولات آن واحد بستگی مستقیم دارد.
اگر رسانه های موجود اطلاع رسانی را صرف نظر از نوع تجاری و یا غیر تجاری به طور عمده سه گروه صوتی-تصویری، محیطی و مطبوعاتی تقسیم نموده و ازسوی دیگر بازار تقاضا برای اطلاع رسانی را در نظر بگیریم به این نتیجه می رسیم که تقاضا برای رسانه های مورد درخواست با عرضه آن تناسب عادلانه ای ندارد. این روند باعث آن گردیده تا حجم انبوهی از تبلیغات رنگارنگ و گوناگون درمعرض دیدگان مخاطبان عام قرار گرفته وآنها را در جبهه ی جنگی نابرابر و تمام عیار قراردهند.
آگهی های تبلیغاتی در انواع ساختارها و سوار بر انواع رسانه ها، میهمان همیشگی زندگی روزمره انسان معاصرشده اند. این موضوع از دیدگاه اطلاع رسانی وارائه آگاهی در گزینش محصول سازگار با نیازهای مخاطب، بسیار سودمند است اما نباید نیاز و دلبستگی انسان به تنوع و تازگی را فراموش کرد.
پنجره های گشوده شده در افق رسانه ها و روش های نوین اطلاع رسانی، می تواند خلا نبود نشاط و طراوت در اطلاع رسانی را به زیباترین شکل ممکن برطرف سازد.
لزوم ایجاد تحول در این صنعت روزبه روز بیشتر احساس می شود و خبرگان و متفکران اطلاع رسانی را برآن داشته تا به مدد فناوری های جدید ارتباطات و خلق و آفرینش ابزارها و رسانه های بکر،از زوایایی بدیع، دروازه هایی به سوی آگاهی بر مخاطبان بگشایند تا دراین قیل وقال نخ نمای تکراری، برایشان اشتیاق،شور، علاقه و حمایت به ارمغان بیاورد.
آری، سالهاست که شیپور جنگ تبلیغات یا به تعبیر بهتر "ترغیب به انتخاب" نواخته شده و شرکت های تبلیغاتی گرداگرد این میدان، مخاطبان را بی مهابا آماج شلیک های تبلیغاتی خود قرار داده اند !
اینجا همان آوردگاه ارائه اطلاعات به مخاطبان است که طرف پیروز این میدان را برخورداری از قوای متخصص و آزموده، جنگ افزارهای دقیق و پیشرفته و نقشه ای برنامه ریزی شده تعیین خواهد نمود.
بهانه این جنگ ترغیب به انتخاب و جنگ افزار های آن رسانه ها و گلوله های آن همان محتوای تبلیغاتی-اطلاع رسانی است!.قوای نظامی کارشناسان و کمپین های تبلیغاتی همان نقشه های تاکتیکی جنگی هستند( از لحاظ لغوی نیز در زبان انگلیسی Campaign به معنی یک رشته عملیات جنگی و یا لشکرکشی می باشد که مزیدی بر علت است).
بررسی وکاوش در نتایج بزرگترین نبردهای تاریخ خود موید این نکته است که برخورداری از قوایی کارآزموده، نقشه و برنامه ای دقیق، جمع آوری اطلاعات از دشمن و بهره گیری از مهمات و جنگ افزار های پیشرفته، مسلما سرنوشت پیروزمندانه ای را رقم خواهد زد.
در یک نبرد نظامی طرفی که اطلاعات بیشتری از طرف مقابل دارد در هنگام حمله تمرکز و اقتدار لازم را جهت پیروزی دارد. در یک کمپین تبلیغاتی نیز رسانه و محتوایی که در تامین علایق، گرایش هاو نیازهای مخاطبان گوی سبقت را از رقبای هم جنس خود برباید با استقبال بیشتری مواجه خواهد شد. پویایی محتوای کمپین تبلیغاتی و ایجاد نشاط و تازگی در" تجربه ی برند" (Brand Experience) در ذهن مخاطبان از جمله پارامترهای پیروزی در جبهه "جنگ متقاعد سازی" می باشند.
زوایای دقیق شلیک(اطلاع رسانی هدفمند)، جنگ افزارهای مدرن ( رسانه های اطلاع رسانی پیشرفته) ، متخصصان مجرب(نیروی ارتش) و نقشه دقیق حمله( کمپین اطلاع رسانی موثر) اصول مشترک پیروزی در جنگ های نظامی و تبلیغاتی هستند. حال باید جستجو کرد و ارتش اطلاع رسانی- تبلیغاتی مجهز و مدرنی بر پایه این اصول تشکیل داد که همواره در سایه حمایت، دلگرمی و وفاداری حامیان(مخاطبانش) پیروز میدانهای نبرد باشد.
تلفن همراه با گذشت چند سال از زمان ابداع به یکی از کاربردی ترین ابزارهای ارتباطی، شخصی و کاری مبدل و به سرعت به چندین تکنولوژی کاربردی مجهز شد و روال توسعه در امکانات این ابزار نوین هر روز تکرار می شود و نمی توان پایانی برای آن متصور شد.
اکثریـت قریب به اتـفاق بزرگسالان از تلفن های همراه استفاده های گوناگون می کنند، نوجوانان و گهگاه کودکان دست کم هر کدام یک خط تلفن همراه دارند . در حال حاضر هندوستان و چین به ترتیب از بالاترین میزان رشد تعداد کاربران تلفن همراه در دنیا برخوردارمی باشند. دسترسی آسان به انواع سیم کارت ها و شارژکارت های اعتباری از مهم ترین عواملی است که منجر به این رشد سریع شده است.
در زمانی کمتر از بیست سال، گوشی های همراه از پدیده ای نادر و گران قیمت به ابزاری به نسبت ارزان و مورد استفاده عموم اقشار مردم تبدیل شده است.
امروزه در بسیاری از کشور ها تعداد مشترکین تلفن های همراه بیشتر از تعداد مشترکین خطوط ثابت است، هنگ کنگ بالاترین ضریب نفوذ تلفن همراه در جهان (125 ( % را دارد.
در حال حاضر ضریب نفوذ تلفن همراه در جهان 40 درصد و در ایران 38 درصد می باشد و طبق سخنان مهندس وحید صدوقی، مدیرعامل شرکت ارتباطات سیار ،این رقم در دو سال آینده به 80 در صد خواهد رسید یعنی تا سال 88 از هر 10 نفر ایرانی 8 نفر از تلفن همراه استفاده خواهند کرد!
با توجه به ضرایب در حال رشد نفوذ تلفن همراه در اکثر کشور ها و برقراری قریب الوقوع "شبکه ی جهانی تلفن همراه "، به نظر می رسد یک فرهنگ خاص استفاده از تلفن های همراه در سطح جهانی در حال شکل گیری می باشد که در آن به تلفن همراه به عنوان اصلی ترین ابزار در برقراری و گسترش ارتباطات کاری- اجتماعی توجه خواهد شد.
پیدایش و گسترش نرم افزارهای تجاری و اداری سازگار با تلفن همراه ،تطبیق سرویس های خدماتی با تلفن همراه و استقبال روز افزون از نرم افزارهای آموزشی و سرگرم کننده به سرعت می رود تا این وسیله را به ابزار چند منظوره ی ارتباطی، اطلاع رسانی، آموزشی، سرگرمی و... مبدل سازد. با این اوصاف دیگر صرفا "تلفن همراه" نامیده نمی شود، پس چه نامی مناسب این ابزار است!؟